سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 613 ) برنده انتخابات 1403 رئیس جمهوری

ثبت نام تعداد زیادی از داوطلبان ریاست جمهوری نشان داد که هنوز به یک بلوغ سیاسی در ایران نرسیده ایم.

اگر چه انگیزه بسیاری از ثبت نام کنندگان پیروزی نهایی در انتخابات نیست اما نشان از انگیزه های شخصی جناحی منفعت طلبی حتی سوء استفاده از موقعیت و شان جمهوریت به وفور دیده می شود.

از آن که برای ازدواج کردن سر در کاندیدا توری پیدا کرده تا کسانی که مامور جناح یا گروه خویش  یا منتظر دریافت سمت های جانبی و حتی ساخت و باخت احتمالی و یا فرار از پرونده های قضایی  متعدد و محکومیت های سیاسی احتمالی هستند.

و یا بدون برنامه وارد بازی سخت خطرناک و حتی انهدمی نام نان حیثیت شدند .

بازی نه چندان منطقی و عاقلانه وزرات کشور و شورای نگهبان کار را سخت و نتیجه را نه چندان مطلوب کرد؟

سوال اینجاست واقعا این شرایطی که شما تعیین کردید برای داوطلبان باعث می شود بهترین عالم ترین اشخاص به ثبت نام نهایی نزدیک شوند یا همه این فیلترها برای این بود جناح یا گروه خاصی به منصب نصب کنید؟

حالا 80 نفر جمع شدن که صلاحیت 90 در صد آنها جای سوال است؟

آیا واقعا نمی شد شرایط بهتری تدارک دید تا بیش از 60 نماینده ادواری مجلس برای گرفتن عکس یادگاری هجوم نیاورند.

در واقع نمایندگی مجلس شمول مدیریت کلان می شود بدیهی است خیر.

از طرف دیگر مسائل مهمی هستند که در شرایط شورای نگهبان نیامده و بسیار اصولی هستند از جمله اطلاعات سیاسی تاریخی ایران و حتی جهان یا یک تفکر منطقی و استدلالی یا حتی شخصیت متین و آرام و دارای قدرت تفکر تجزیه و تحلیل کدام یک قابل احصاء هستند با شرایط شما؟

حالا آنچه گذشت یک شو تمام سیاسی کمدی تراژیک بود که باید برای آن گریست؟

چرا گریست چون 6 مجتهد و 6 حقوق دان عالی رتبه کشور جمع شوند در یک محل و نتوانند یک شرایط منطقی مستدل و یقینی تعیین کنند برای انتخاب داوطلبان ریاست جمهوری پس چه کسی می تواند؟

حتی من بیسواد  بهتر از این شرایط را می توانم روی میز بگذارم.

اصلا تنظیم این شرایط کار جناحی صنفی وحتی سیاسی نیست می شود شرایط بهتری روی میز گذاشت از جمله امتحانات مکرر و مصاحبه حقوقی سیاسی عقیدتی قانونی تا حداقل 2 نفر در جمع هشت نفر نهایی از طریق امتحان گزیده شده را روی میز گذاشت.

حالا بگذریم .

نتیجه کار چه خواهد شد؟

شواهد نشان می دهد اصول گرایان که از پیروزی خود مطمئن بودند ناگهان با هجوم اصلاح طلبان خواب آشفته دیده برای پیروزی تضمین شده به وزرات کشور هجوم بی برنامه کردند.

از یک سمت تعدد ثبت نام ها نشان از مشکلات داخلی ( قبول نداشتن همدیگر ) دارد.

از سمت دیگر توپخانه قوی اصلاح طلبان شروع به بمباران تبلیغاتی سنگین برای کوبیدن شخصیت های مطرح اصول گرا را حتی قبل از جنگ مناظره ای آغاز کرده اند.

بی شک اصول گرایان مطرح در این ماراتن ریاست جمهوری مانند دکتر جلیلی یا قالیباف یا بذرپاش و حتی زاکانی از نفوذ و رای بالایی برخوردار نیستند باید آنها را از قبل شکست خورده دانست.

متاسفانه نداشتن استراتژی تبلیغاتی اصول گرایان را به گوشه رینگ خواهد برد.

از طرف دیگر رقبا هم چندان چنگی به دل نمی زنند ؟

آقایان اسحاق جهانگیری یا همتی و پزشکیان و آخوندی هم بین مردم اقبال چندانی ندارند؟

اگر چه ممکن است رئیس دانشگاه تهران دکتر مقیمی یا دکتر منظور ( رئیس برنامه بودجه ) اندکی بتوانند مطرح شوند ؟

هنوز زود است بتوان نتیجه کار پیش بینی کرد اما بلاشک مناظرات تلویزیونی می تواند نتیجه ای متفاوت را رقم بزند.

اصلا ممکن است شورای نگهبان شخص لاریجانی را تایید صلاحیت نکند یا به محل تولد او اشکال بگیرد .

اما بدون شک حاصل جنگ تبلیغاتی دو گروه اصلاح طلب و اصول گرا شخص علی لاریجانی درو خواهد کرد؟

او که در طعنه زنی لفاظی و احاطه به کار تسلط تاریخی دارد پیروز میدان خواهد شد.

مگر اینکه اصول گرایان بتوانند یک جبهه واحد و نیروی کمکی خاصی را به میدان بیاورند.

و گرنه از هم اکنون باید علی لاریجانی برنده ماراتن انتخابات ریاست جمهوری دانست .

این همان گزینه مطلوب اصلاح طلبان است در پس پرده.

دولت لاریجانی در واقع دولت سوم روحانی خواهد بود و 4 و یا 8 سال دیگر ایران را به اردوگاه غرب گره خواهد زد .

بیراهه که به سرانجام نخواهد رسید.


راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 612 ) لزوم بازنگری سیاست تولید خودرو

وزارت صنعت و معدن دکتر رئیسی نتوانست در اوج تحریمها به سیستم و روش تولید اتومبیل در ایران یک سامانی بدهد نه دولت رئیسی که دولتهای پیشین هم در این زمینه فشل  بی مسئولیت و بی اعتنا بودند .

لذا امروز شاهد یک بلبشو کامل در این صنعت هستیم که می توانست موتور توسعه ایران قرار گیرد.

سیاست های کلان اتخاذ شده توسط دولتهای قبل همواره بر اساس منافع مافیای خودروسازان و خواست آنها انجام شد در واقع دولتهای ایران در مقابل سود جویی و منافع آنان منفعل بودند و هستند .

هیچگاه دولت نتوانست یک انسجام سیاستی در این زمینه پیش بگیرد .

امروز هم که صحبت از اتومبیل برقی می کند یک گرایش نا منطقی و انتخاب نا مناسب را مطرح می کند .

در حالی وزیر صنعت معدن  مهندس علی آبادی از انتخاب اتومبیل برقی مناسب ایران صحبت می کند که دقیقا" ابعاد اشتباه چنین انتخابی را نا دیده می گیرد حتی جمله معروف ایشان هم که می گوید امروز مجبوریم به سمت اتومبیل برقی حرکت کنیم یک استناد اشتباه است غیر علمی است غیر تخصصی است .

چه کسی مجبور کرده ( فشار چینی ها ) یا کوتاه فکری بدنه کارشناسی وزرات صنعت ومعدن یا منافع مافیا یا فشارهای تحریمی ؟

شاید هم همگی این عوامل در این تصمیم نقش دارند.

چرا این انتخاب اشتباه است؟ به دلایل زیر:

الف- چون ایران کشور پهناوری است یک اتومبیل برقی بخواهد از تهران به مشهد یا سیستان بلوچستان برود چند بار باید شارژ شود 

ب- امکانات شارژ بین راهی فراهم است دولت قادر به تهیه ایستگاهای شارژ متعدد هست حتی بخش خصوصی برایش مقرون به صرفه نیست یک جایگاه چندین ساعت یا حتی یک روز برای شارژ اختصاص دهد لذا هزینه سنگینی برای صاحبان خودرو فراهم می شود.

ج- یک خودرو چه مقدار زمان برای شارژ از دست خواهد داد بین راه ؟

خ- اتومبیل برقی در درجات زیر صفر و یخ بندان به شدت کارایی خود را از دست می دهند بجای 200 کیلومتر فقط 50 کیلومتر طی می کنند در دمای سی درجه زیر صفر اصلا روشن نمی شوند در حالیکه در بعضی نقاط ایران زمستان دمای 60 درجه زیر صفر هم داریم.

د- اصلا امکانات شارژ در تعطیلات گروهی ایرانی مثل شب عید یا تعطیلات فشرده دو تا سه روزه برای دو میلیون تا پنج میلیون خودرو خروجی به سمت مشهد و شمال کشور بسیار سخت یا غیر ممکن خواهد بود.

ذ- برای 21 میلیون ماشین سواری و 7 میلیون خودرو سنگین و نیمه سنگین نیاز به 20000 هزار مگاوات برق بیشتر است که فعلا سرمایه گذاری آن برای دولت امکان پذیر نیست؟

دولت نه اکنون نه در گذشته نتوانسته است بنشیند یک سیاست درست اقتصادی برای خودرو در نظر بگیرد.

باید گفت وزرات صنعت معدن و حتی دولتها بازیچه بخش مافیایی تولید و واردات خودرو در ایران بوده اند.هنوز هم هستند.

ببینید در سه سال گذشته کشور علاوه بر تولید خودرو های داخلی فرغون مانند  که با قیمت های نجومی عرضه شده اند سالانه 4 میلیارد دلار هم برای خودرو های مونتاژی چینی هزینه کرده است.

حداقل 12 میلیارد دلار در سه سال گذشته برای اتومبیل های CKD هزینه شده که بیشتر حاصل آن تهیه اتومبیل های لوکس برای قشر مرفه کشور بوده و افرادعادی با قیمتهای نجومی قادر به خرید آنها نیستند در حالی هر کدام از این اتومبیل ها برای مردم بین 20 تا 30 هزار دلار تمام شده که مونتاژ خارج آنها در کشورهای همسایه به نصف قیمت عرضه می شوند.

تازه تهیه قطعات یدکی همین خودرو ها شده است آبشخور دلالان و سود جویان گاه تا یکصد برابر یک قطعه را می فروشند ( دیده شده یک شیشه جلو این خودرو های مونتاژی تا قیمت یک اتومبیل صفر داخلی به فروش رفته است )

این هزینه گزاف در حالی بوده که در سه سال گذشته ایران برای خرید دارو و حتی نهاده های دامی خوراکی به شدت تحت مضیقه بوده است.

حالا اگر همین 12 میلیارد ایران طی یک سیاست منطقی برای اتومبیل های سدان ( چهار درب معمولی ) کم مصرف اختصاص داده بود می توانست سه برابر اتومبیل بیشتر وارد کند و هم نرخ پائین تری داشتند هم برای همگان خرید آن امکان پذیر بود هم حداقل مصرف بنزین کشور 15 میلیون لیتر در روز کاهش می دادند ( بخصوص اگر برای تاکسی ها و خودرو های عمومی هزینه شده بود)

یا اینکه اصلا با در پیش گرفتن سیاست تولید و مونتاژ واحد با یک کمپانی خارجی قراداد متمرکز امضاء کند و تعداد شش برابر اتومبیل واحد وارد ایران می کرد به صورت مونتاژی (CKD) که این هم راه را برای داخلی سازی کردن قطعات فراهم می کرد افزایش تعداد داخلی سازی مقرون به صرفه می کرد.در آن صورت کشور با 30 میلیون لیتر کاهش مصرف در روز مواجه بود و صادرات بنزین هم مشکلات ارزی کشور بیشتر از گذشته حل می کرد.

و تازه بحران کمبود و گرانی اتومبیل بهتر از امروز درمان می شد.

اما سیاستهای تولید خودرو در آینده باید بر اساس منافع و امکانات داخلی تنظیم گردد تا هم اینکه امکان تولید خودرو اقتصادی ایمن با سوخت مطمئن فراهم شود و هم به منابع ارزی فشاری نیاورد و هم اینکه سوخت این ماشین نیاز به سرمایه گذاری کلان دولت نداشته باشد ( بر خلاف اتومبیل برقی که نیاز به سرمایه گذاری کلان دولت دارد و تازه در نصفه کار مردم را در منگنه خواهد گذاشت)

بهترین انتخابهای دولت برای نوع اتومبیل خودروهای هیبریدی هستند در دو نوع برقی بنزینی و گازی یا هیبریدی برقی ئیدورژنی ( یا پیل سوختنی ) 

هستند. ( البته انتخاب نهایی نیاز به مطالعات دانشگاهی و پایان نامه های دکترا و اجماع استادید دارد)

چرا چون این اتومبیل ها از گزینه های بیشتری برای طی کردن مسافت برخوردار هستند قادر به طی مسافتهای طولانی بدون سوخت گیری هستند تمیز تر هستند بخصوص نوع هیبریدی ئیدروژنی که حاصل سوخت آنها فقط بخار آب خواهد بود.

اصلا تهیه تکنولوژی این اتومبیل ها امروز بسیار ساده شده است اول اینکه دانشگاههای داخلی می توانند این تکنولوژی بومی کرده و در اختیار صنعت قرار دهند. ( تازه تولید ئیدوژن از نفت و گاز و همینطور گاز متان زباله ها امکان پذیر است نیاز به سرمایه گذاری کلان ندارد)

تازه خرید این تکنولوژی بصورت متمرکز توسط دولت کمتر از یک میلیارد دلار خواهد بود چرا که امروز بیش از سی سال است این تکنولوژی دارد در دنیا کار می کند و کمپانی های متعددی از آنها تولیددارند.

اتخاذ یک سیاست مشترک درست تولید برای ایران می تواند هزینه حمل مسافر کیلیومتر یا بار کیلو متر به شدت کاهش دهد و تا سالانه 100 میلیارد دلار صرفه جویی بدنبال خواهد داشت.

تجمیع تقاضا و پلتفرم های مشترک و راهبرد صنعتی واحد می تواند قیمت اتومبیل تا نصف کاهش دهد حتی تولید پلاگین هیبریدی را هم داخلی سازی کند.

اتخاذ سیاست مشترک تولید برای 26 کمپانی تولید اتومبیل ایران از دو باره کاری عظیم جلوگیری خواهد کرد.

هزینه تولید اتومبیل به شدت پائین خواهد آورد.

این سیاست مشترک و واحد می تواند در روز تا 100 میلیون لیتر در سوخت گازوئیل و بنزین صرفه جویی بدنبال داشته باشد.

و عجیب اینجاست عدم اتخاذ سیاست درست تولید خودرو یا ادامه وضع موجود می تواند در چند سال تا 800 میلیارد دلار خسارت بر روی دست ایرانیان باقی بگذارد .

همینطور که در گذشته خسارت سنگینی روی دست ایران گذاشته است خسارتی که دولت و تک تک مردم هزینه آن را پرداخت کرده اند.

دقت کنید ما داریم راجع به 30 میلیون خودرو صحبت می کنیم نه چند هزار خودرو 

انتخاب نا درست می تواند تا 50 سال کشور به بیراهه بکشاند .

و انتخاب درست قدرت اقتصادی و امنیت حمل نقل برای 50 سال آینده با هزینه کم امکان پذیر کند.


راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 611 ) شورای نگهبان بازی برده را به شک

انتخابات ریاست جمهوری چهارده هم در یک برهه زمانی کوتاه فرا رسید با شهادت دکتر رئیسی که یک سال زودتر از انتخابات موعود بود می شود گفت یک غافلگیری زود هنگام برای بازیگران صحنه سیاسی کشور رقم خورد.

ثبت بی هنگام و عجولانه عده زیادی را به صرافت انداخت تا موجودی خود را به میدان بیاورند.برای انتخابات از سمت دیگر شرایط تحمیلی شورای نگهبان ( چهار سال سابقه کلان دولتی که خود جای بحث دارد ) عرصه را به نفع اصلاح طلبان رقم زده است

چون بیشتر سوابق در بیست سال گذشته متعلق به این گروه است دولت احمدی نژاد سابقه بیشتری دارد اما در بین مردم دولت او طرفدار چندانی ندارد این دولت روحانی بود که بدنه کارشناسی دولت بر سر کار آورد که بسیاری تا کنون بر مناصب هستند لذا چرخه کاندیداها به این سو برگشته است .

از سمت دیگر با شهادت دکتر رئیسی دیگر شخص برجسته دیگری در جناح اصول گرایان وجود ندارد.

لذا قابلیت رقابت به شکل قابل ملاحظه ای تغییر کرده است  .

یک طرف اصلاح طلبان با یک گروه رسانه ای عظیم و سمت دیگر اصول گرایان متفرق با رسانه های غیر هماهنگ و کوچکتر.

توپخانه اصلاح طلبان بسیار سنگین و کوبنده در هر صحنه ای حاضر می شوند آتش تهیه تخریب ترور شخصیت اشخاص آتش تهیه تکریم و دلجویی بی وقفه کار می کند عده ای تخریب می کنند عده ای تحقیر می کنند عده ای هم تطهیر می کنند هماهنگ از قبل برنامه ریزی شده .

سمت سوم این ماجرا کاندیدا های مستقل هستند که بیشتر آبشخور اصلاح طلبی دارند تا اصول گرایی.

بیشتر روابط زیر پرده دارند تا روی پرده عالم سیاست؟

شخص آقای علی لاریجانی هم این وسط خود یک طرف چهارم تشکیل می دهد با روابط تاریخی و مخفیانه از یک سمت با قدیمی ترین نیروهای اصول گرایی و همینطور روابط طولانی با تندرو ترین گروههای اصلاح طلبی ؟

همه نزاعهای انتخاباتی یک طرف خود شخص لاریجانی سمت دیگر از یک سمت ایشان با جمله اعاده صلاحیت آقای خامنه ای خیالش از سمت رد صلاحیت راحت شده از سمت دیگر بیشتر با زبان کنایه سخن می گوید.

بازی پیچیده شده معلوم نیست ورق برنده دست چه کسی است؟

اما محرز است که یک طرف پیروزی شخص آقای لاریجانی نشسته مقابل او تا کنون رقیبی وجود ندارد؟

این اشتباه است شخص آقای جلیلی را رقیب ایشان معرفی کنیم این کهنه بازیگر سیاست هنوز برگ های خود را رو نکرده است.

با حذف باقی بازیگران ثبت نام اینک به نظر می رسد هر تایید صلاحیت دیگری نتواند بازی را مغلوبه کند.

رد صلاحیت لاریجانی در دور قبل اینک او را به بازیگر منحصر به فردی در این بازی سیاسی تبدیل کرده .

اگر شورای نگهبان تعدادی محدود بازیگر جدید را وارد بازی نکند بلاشک از هم اکنون بازی را به نفع اقای لاریجانی ثبت  خواهد کرد.

بازی که به نظر می رسید بعد شهادت آقای رئیسی یک برنده اصول گرایی داشته باشد اینک به نفع جناح مقابل تمام شده 

کیش و مات؟

دولت لاریجانی دولت اصول گرایی نخواهد بود در واقع دولت او ادامه دولتهای تکنو کراتهای روحانی به شمار خواهد آمد با حضور ایشان در راس دولت جمهوری اسلامی ایران یکبار دیگر شاهد گرایش به غرب خواهیم بود حرکتی درست بر خلاف دکتر رئیسی بار دیگر اقتصاد ایران شرطی خواهد شد و شرایط وابستگی تشدید؟

این مردم خواهند بود که به امید شرایط بهتر اقتصادی مجددا طعم تلخ عدم توسعه کشور خواهند چشید.

واقعیت اینجاست که بازی بزرگان از جمله رهبری و شورای نگهبان می تواند این سپهر را به هم بزند وگرنه هیچ تردیدی در نتیجه انتخابات وجود ندارد حتی اگر همه دیگران هم باشند اقایان احمدی نژادبذر پاش  مخبر ............  


راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 610 ) نتیجه فیلترینگ انتخاباتی رئیس ج

اصرار من به بازنگری در آئین نامه ثبت نام به خاطر یک سری مسائل قطعی استدلالی و مطقن است .

نه به خاطر همراه شدن با ضد انقلاب یا خدای نکرده با نان خوران انقلاب و کفران نعمت کنندگان.

ببینید درخواست من روشن است تقاضای کوتاه آمدن از اصول ندارم اصلا از شما تند تر هستم رئیس جمهور باید خانه زاد باشد از اول در جبهه انقلاب و اسلام شمشیر زده باشد . هرگز در جبهه ضد انقلاب نبوده باشد حتی سابقه جنگ و جبهه داشته باشد سابقه ایمان و همراهی با انقلاب باید کامل داشته باشد .

کدام کشوری چنین کاری خواهد کرد تا شخصی مشکوک برای تصدی مهمترین سمت انتخابی کشور با سابقه ضعیف یا ناشناخته نامزد کند.

اصلا چنین درخواستی ندارم خدا نا کرده شما هم فکر بد نکنید اما دید من راجع به این مسئله بنیادی تر از شما است.

ببینید انتخاب یک فرمانده موفق نظامی برای یک ماموریت غیر مربوط می تواند شکست رقم بزند انتخاب یک آدم ضعیف در شناخت می تواند اصلا کشور در بحران فرو ببرد .

انتخاب یک فرد خود شیفته می تواند برای کشور هزینه های سنگین سیاسی و اقتصادی عظیم رقم بزند.

بگذارید پوست کنده تر صحبت کنم شما برای انتخاب یک شخص رئیس جمهور امروز نیاز به تخصص های زیر دارید .

ببینید کلمه امروز بزرگتر نوشتم تا بدانید امروز خیلی حیاتی است در موقع عادی می شد کوتاه آمد اما امروز نه ؟

1- سیاست دان باشد فرقان داشته باشد غرب و شرق بخوبی بشناسد علوم سیاست درست تجزیه تحلیل کند.

2-امنیت کشور در تمام زوایای ظاهر پنهان بشناسد. ( امنیت سیاسی انتظامی اقتصادی فرهنگی آموزشی )

3-به اقتصاد عملا و علما مسلط باشد و گرنه بازیچه دست دیگران خواهد شد همانطور که در گذشته شدند.

4-تاریخ ایران و اسلام غرب آسیا را کامل شناخته باشد.

5- به مصالح کشور در زمینه ژئو پلتیک و فرا منطقه ای واقف باشد.

6-به جبهه مقاومت و تداوم نقش آن ایمان داشته باشد جهان بینی اسلامی نه ملی را دنبال کند ( منافع ملی در پناه منافعی جمعی جبهه مقاومت دنبال کند )

7-به نقش خود به  عنوان شخص دوم مملکت و مدیر اجرایی بودن واقف و معتقد باشد ( رئیس جمهورهای قبلی بسیار این نقش مخدوش می کردند بخصوص احمدی نژاد و روحانی فقط دکتر رئیسی در این زمینه عالی عمل کرد)

8-برنامه اقتصادی سیاسی توسعه ای داشته باشد.

9-در زمینه اخلاقی مومن ولایی خاضع خوش برخورد سلیم نفس باشد.

10-آرامش عقیدتی و ثبات فکری (علم و حلم ) داشته باشد بد دهان نباشد حرکاتش گفتارش به لج بازی ها دامن نزند  تند روی و تند سخن گویی را کنار بگذارد بتواند یک آرامش وسیع در سیاست اقتصاد اجتماع رقم بزند تحت تاثیر تند روان یا جناحهای مختلف قرار نگیرد درست سخن بگوید حساسیت های جناحی قومی لج بازی های سیاسی را بشناسد دامن نزند.

بقیه فعلا فاکتور می گیرم.

خوب این اوصاف نیاز به دست وسیع داشتن در انتخاب دارد .

حالا سخت گیری در ثبت نام می تواند فاجعه ای را رقم بزند

فشار سنگین وزرات کشور و شورای نگهبان برای ثبت نام طبق آئین نامه چهار سال سابقه مدیریت کلان فاجعه را رقم خواهد زد به این صورت که اولا تعداد شرکت کنندگان به شدت محدود خواهد کرد و دست مسئولان برای انتخاب اصلح در پوست گردو خواهد گذاشت لذا تن خواهند داد به در بیابان کفش پاره هم نعمتی است.

در عمل مجبور خواهند شد به گزینه ای ضعیف و متوسط تن دهند و این موضوع در این هنگامه فشارهای سیاسی اقتصادی نتیجه 4 ساله ریاست جمهوری را به بن بست و شکست خواهد کشاند.بدون برو برگرد یک رئیس جمهور ضعیف اول برای کشور بسیار خطرناک است دوم جناح اصول گرا را خورد و خاکشیر خواهد کرد.

دوما این دولت مردان دارای سابقه اگر می توانستند مشکلات حل کنند تا به حال کرده بودند نه تنها لیدر ها و خود رئیس جمهورهای اسبق عاجز بودند از حل مشکلات و آنها را به تعویق انداختند مدیران زیر دستی اشان چه هنری دارند که امروز بتوانند حل کنند.

اینان که تاکنون ثبت نام کردند یا خول چل هستند یا تندرو یا ساده لوح یا خود شیفته یا خود بزرگ بین یا هالو یا رفیق دزد شریک قافله؟

از بین اینان چگونه می خواهید یک رئیس جمهور کم عیب پیدا کنید ؟

خوب امکان ندارد ناچار به حداقل ها تکیه خواهید کرد و کشور در معرض خطر قرار خواهید داد.

اما پیشنهاد من برای توسعه دایره ثبت نام اعلام کنید چون اکنون کشور در وضعیت خاصی قرار دارد هر کاندیدی که برنامه و مدارک مثبته برای اداره اقتصاد و سیاست داشته باشد جداگانه به آن توجه کرده و رسیدگی خواهیم کرد تا حداقل از بین مراجعه کنندگان جدید حداقل 5 گزینه دیگر جلوی میز انتخاب ملت بگذارید.

این موضوع می تواند مشارکت بیشتری رقم بزند.


راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 609 ) انتصابات در قالب انتخابات ریاست

این شرایطی که شورای نگهبان اعلام کرده برای سوابق کاندیداهای ریاست جمهوری  اسلامی  ایران و وزرات کشور تحت نام قانون از آن نام می برد قانون که نیست مصوبه مجلس شورای اسلامی نیست حتی مصوبه هیئت دولت هم نیست بلکه مصوبه خود شورای نگهبان است با همکاری وزرات کشور این مصوبه دارای اشکالات زیادی است  که خود نقض غرض است چرا چون درخواست چهار سال یا دو سال سابقه مدیریت عالی کرده اصلا چنین چیزی در قانون اساسی نیست .

حالا چرا نقض غرض است چون اکنون در یک بحران زمانی خاص بسر می بریم حتی در شرایط عادی این مصوبه کامل نیست درست نیست باید در متن کلی آن تجدید نظر شود.

اینکه چهار سال سابقه یعنی اینکه طرف در دولت احمدی نژاد یا دولت روحانی  سابقه کار داشته باشد احمدی نژاد که کیلویی نصب کرد دولت روحانی هم اشخاص جناحی منصب داد هر دو بدرد نمی خورند بیشتر هم برای خود کار کردند تا مردم اکثریت امروز مولتی میلیاردر هستند .

مدیران دولتهای قبل هم بسیار پیر هستند بدرد نمی خورند مدیران دولت رئیسی هم در این آئین نامه نیستند چون سه سال سابقه دارند ؟

از آن سمت دولت احمدی نژاد خود یک پوپول تمام بود چیزی حالیش نبود که مدیرانش باشد  ؟

هجده سال قبل آقایان برای حضور در سازمان ملل متحد تشریف بردند نیویورک آنجا آن سخنرانی مزخرف در سازمان ملل متحد کرد آبروی ایران برد دانشگاه کلمبیا از وی دعوت به سخنرانی کرد با پافشاری رئیس دانشگاه آنجا رفت در حالیکه تعداد زیادی از دانشجویان ارشد سیاسی فرهنگی اقتصادی و حتی اساتید دعوت شده از کانادا و اروپا حضور داشتند یک سخنرانی مخدوش شیر گاو پلنگ کرد که حضار بشدت ناراحت شدند .

بعضی آز آنها قبلا با سید محمد خاتمی و حتی مواضع هاشمی رفسنجانی آشنا بودند حالا این آقای احمدی نژاد روحانی نبود لباس شخصی  بود در قالب یک دکتر آنجا رفته  بود در حالیکه حتی به اندازه نصف اسلاف خود از سیاست اطلاعات نداشت آنها فکر می کردند با یک شخصیت علمی روبرو  هستند اما فهمیدند این آقا چیزی بارش نیست  لذا دانشجویان یک سوالاتی می کردند دستش می انداختند مسخره اش می کردند. 90 در صد قبل از پایان سخنرانی محل ترک کردند.

فردای آن روز یکی از روزنامه نوشت آقای رئیس دانشگاه کلمبیا این میهمان شما نه چیزی از راست و اقتصاد  می داند نه چیزی از چپ و سیاست حتی بلوک شرق غرب نمی شناسد. اینجا بود که کسینجر گفت در ایران یک سیستم خود تخریبی  حکومت می کند خودش هم چیز نابود خواهد کرد .

بعد از این قضیه بود که هیچ دانشگاهی ایشان دعوت نکرد .

اصلا این شهر داری که شما می خواهید به زور داخل صندوق رای بیندازید چیزی از سیاست از اقتصاد نمی داند همه دانش  او در حوزه سلامت است باقی اطلاعاتش اقیانوسی است به عمق یک سانت تازه مشکلات اخلاقی هم دارد خود بزرگ بین است پاسخ گو نیست از خود راضی >

یا آن مذاکره کننده اسبق هسته ای آدم خوبی است از سیاست و امنیت اطلاعات عالی دارد اما از اقتصاد و بقیه مسائل بی بهره است یا کم بهره

خوب اینان می آیند چهار سال یا هشت سال در پاستور می مانند بعد می بینیم تمام مشکلات اقتصادی  جمعیتی آمایشی آموزشی ما همچنان لاینحل باقی مانده .

الان اقتصاد شهرهای ساحلی جنوب ما مانند دوره قاجاریه است هنوز چند تا لنج چوبی برای صید می روند دریا آن موقع با بادبان می رفتند اکنون با موتور دیزل بقیه مردم شهر هم یا بیکارند یا الکی خود را مشغول کرده اند .

بعضی هم دنبال قاچاق شهر 400 هزار نفری که نمی شود با بیست لنج اداره کرد حالا تازه صید را هم نابود کردیم 

این صید ترال صنعتی که  انجام شد برای 50 سال ذخایر شیلاتی جنوب نابود کرد سپاه بیش از بیست عدد کشتی چینی  صید ترال توقیف کرد فرستاد دادگاه هر کدام از جیب یک کاغذ مجوز شیلات ایران در آوردند گذاشتند روی میز دادگاه با 60 میلیون دلار مجوز ششصد میلیارد ذخایر خلیج فارس سواحل نابود کردیم تازه پشت هر مجوز هم رشوه بود.

اصلا ما اکنون اقتصاد دوره قاجار هم نداریم آن موقع دومیلیون دار قالی یک چرخه اقتصادی عالی برای روستاییان و شهر های کوچک وجود داشت هر دختر با بافتن سه تا فرش یا قالی جهیزیه تهیه می کرد به خانه بخت می رفت تمام ملزومات بافت و ساخت هم محلی ایرانی بود هم پشم هم ابریشم هم نخ هم رنگ آمیزی 

با 100 عدد کارخانه فرش ماشینی این چرخه اقتصادی نابود کردیم اصلا صادرات فرش دستی بگوییم صفر فرش دست بافت صنعت دستی بومی بود همه خانه ها با فرش ارزان  قیمتی ایرانی مزین می شد 15 میلیون خانوار زیر انداز ایرانی گلیم جاجیم فرش محلی مصرف می کردند دو میلیون شغل مستقیم ایجاد شده بود .

اینک هر کارخانه فرش ماشینی با متوسط 10 شاغل نخ خارجی می خواهد ماشین  تولید خارجی می خواهد باید ارز تهیه کنیم بدهیم تا  چرخه بچرخد بعد هم یک بار فرش ماشینی بشوری می شود قاب دستمال چرکین چروکیده؟

چرخه یک میلیون نفری کفش چرمی گیوه پاپوش  نابود شد کفش وارداتی جایگزین شد .

پارچه بومی نابود ( کرباس کتان پشمی ابریشمی ) پارچه پلاستیکی جایگزین 

خوب اقتصاد کشور نابود شده نیمی از جمعیت کشور حدود 50 میلیون نفر آمده اند حول و حوش تهران ساکن شده اند که از خدمات دلالی غیره تغذیه کنند.

خوب این آقایان که به زور می خواهید از داخل صندوق رای بیرون بیاورید نمی توانند این چرخه شوم تغییر بدهند بعد شما حتی راهبردهای قانون اساسی رهبری نمی توانید با این اشخاص دنبال کنید نتیجه اش می شود ظلم بقول امام علی و ظلم باعث مهاجرت خواهد شد.

خلاصه مطلب اینکه 99 درصد کاندیداهای مطرح 30 سال پیش بدرد می خوردند امروز نه امروز قادر به حل مشکلات کشور نیستند حتی از شناخت آن هم عاجز هستند چه برسد به درمان آن ؟

ببینید من از درب کوبیدن تخطئه یا ضدیت با حکومت و یا مخالفت با شورای نگهبان این مطالب نمی نویسم  از روی درد می نویسم  دیشب تا صبح نخوابیدم مثل زخم خورده هی غلت زدم تا صبح تا اول وقت این مطالب بنویسم منعکس کنم قبل از اینکه دیر شود به انتخابات برسد..

شورای نگهبان یک انتظاراتی از دولت و برآیند انتخابات می خواهد برای شکوفایی ایران اسلام جمهوری اسلامی  اما با این شرایط به آن مطلوب ها نخواهیم رسید .

بدتر مردم نا امید از صندوق نا امید از اقتصاد و بالاتر از همه نا امید از اسلام خواهیم کرد.

ببینید با کسی رودربایسی ندارم یک رئیس جمهور مومن اسلامی سیاست دان اقتصاد دان می خواهیم تا کشور ابقاء کند این های که روی میز گذاشته اید 99 درصد فاقد همین چهار صفت هستند خوب نتیجه بدبختی کشور خواهد شد ؟

می دانید چرا بالگرد رئیس جمهوری سقوط کرد ؟

برای اینکه دولتهای قبل برای ساخت بالگردهای ساخت صنایع دفاع سرمایگذاری نکرده بودند استفاده از بالگرد چهل ساله مال اینست که صنعت و تکنولوژی بدست آمده تولید مثل نداشته نتوانست نیازهای کشور بر طرف کند .

ما رادار سار تولید می کنیم این بالگرد فاقد آن بود ما تکنولوژی فضایی داریم این بالگرد مال عهد عتیق بود بخاطر نداری نبود بودجه نبود اقتصاد  ؟

حالا ببینید من صد  بیست عدد سوال می نویسم راجع به آن مسائلی که رئیس جمهور آینده به آنها نیاز دارد بیاید یک امتحان برقرار کنیم راجع به این صد  بیست سوال اگر تمام افراد مورد اطمینان شما 30 در صد این سوالات پاسخ درست دادند آنها را قبول کنید برای صندوق رای بقیه بیشتر از 80 درصد به بالا پاسخ داند قبول کنیم بیایند برای شرکت در انتخابات 

این سوالات بشکل زیر است ده سوال برای اقتصاد کشور و راهبردهای اقتصادی مورد نیاز و شیوه رسیدن به آنها.

ده سوال راجع به سیاستهای  خارجی کشور و وزرات امور خارجه 

ده سوال راجع به سیاست های امنیتی دفاعی و تولید سلاح

ده سوال راجع به بحران سوخت انرژی و راههای مقابله با آن

 ده سوال راجع به بحران آب و راههای درمان

ده سوال راجع به بحران آموزش و پرورش

ده سوال راجع به امنیت غذایی و تغذیه

ده سوال راجع به کشاورزی و خود کفایی گندم نهاده های دامی

ده سوال راجع به سیاست های راهبردی صنعتی کشور

ده سوال راجع به آمایش سرزمینی جمعیتی 

ده سوال راجع به خانواده فرزند آوری 

ده سوال راجع به صنعت حمل نقل و کشتیرانی

این شرایطی که شما گذاشتید برای حضور در رای گیری مفهومش اینست که تمام کسانیکه وابسته به جناح های حاکم هستند روی کار بیایند 

سابقه چهار ساله استانداری یا حتی وزارت چه تخصصی به رانت گیران حکومتی افزوده فقط  نشان از وابستگی جناحی دارد نه چیزی دیگر.

این شرایط مانند این است که ما برای مسابقه اتومبیل رانی  فومول یک  بگوییم هر کس سابقه راه بردن گاری با الاغ دارد بیاید .

ما صحبت از قطب قدرت جهانی می کنیم برای ایران بعد برای همین قطب قدرت  جهانی رئیس جمهور شهردار فرماندار دور افتاده قبول می کنیم .

این  نقض غرض است . خلاصه اینکه حاجی این راه به ترکستان است نه به کعبه.