سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 623 ) دولت نا همگون دکتر پزشکیان

دکتر پزشکیان با شانزده ونیم میلیون برنده ماراتن سخت انتخابات جمهوری اسلامی ایران شد.

در حالیکه نه برای این انتخابات نه برای بعد از آن برنامه ای داشته باشد. بیشترین بخت و اقبال او ناشی از نخواستن جناح مقابل بود تا آراء هواداران جناحی حزبی یا گروهی.

جناح اصول گرایان در یک دوره سه ساله ریاست جمهوری نتوانست اقتصاد کشور به صورت مدبرانه ای راهبری کند در واقع شکست اقتصادی اصول گرایان زمینه موفقیت دکتر پزشکیان را فراهم کرد.

هنوز دولت تشکیل نشده اما چرا باید از واژه " ناهمگون " باید استفاده کرد.

ناهمگون در لغت به معنی ناهمسان متضاد نامتجانس ناجور متفاوت می باشد.

اما در اصطلاح علمی به شیوه ها زمانها مکانهای مغایر و ممکن برای وصول به هدف خاص اشاره شده به نحوی که در راهبرد ناهمگون نظامی شیوه جنگی نابرابر را تداعی میکند که در سلاح متفاوت شیوه رزم متفاوت و غیر قابل پیش بینی تاکید دارد.

از لحاظ زمانی اینک یک زمان نامناسب برای تولد چنین دولتی است آن هم با شعار بازگشت به میز مذاکره با غرب ( آمریکا ) و برجام .

دولت آمریکا اینک خود در حالت مرگ و زندگی ادامه حکومت بایدن یا واگذاری پست ریاست جمهوری به ترامپ دست و پا می زند.

بایدن علاقه ای به کناره گیری ندارد اما دموکراتها در صدد هستند تا کاندیدای دیگری را در مقابل ترامپ به صحنه بیاورند؟

به نظر می رسد برای تعویض کاندیدای جانشین بایدن دیر شده باشد چون کاندیدای جایگزین فرصت کافی برای آلترناتیو شدن حزبی و ملی ندارد.

از سمت دیگر پنج ماه مانده به انتخابات آمریکا و سه ماه دیگر هم برای جایگزین شدن وقت باقی مانده پس در مقابل دولت دکتر پزشکیان فعلا میز مذاکره ای وجود ندارد.

تازه بعد از انتخابات هم مفهوم دیالوگ دولت بعدی مشخص نیست.

یکی رفته بود خواستگاری بعد می گفت که پنجاه درصد قضیه حل شده است مانده فقط پنجاه درصد بعدی گفتند آن پنجاه در صد حل شده چیست؟

می گفت پنجاه درصد اول خودم هستم که جوابم مثبت است مانده طرف مقابل ؟

حالا اگر طرف مقابل مخالف میز مذاکره باشد چه خواهد شد این در حالی است شواهد بسیاری وجود دارد که دولت آمزیکا علاقه ای به ادامه مذاکرات ندارد.

لذا بنا کردن دولت پزشکیان بر مبنای ادامه مذاکرات یک عمل منطقی نخواهد بود  نیاز است دولت آتی در فکر پلانهای جایگزین چند گانه باشد .

چون شرایط فعلی سیاست بین الملل موافق بدنیا آمدن یک دولت اصلاح طلب صلح خواه نیست؟

اصولا تمام کشورهای غربی مانند آمریکا و اروپا خود در حال پوست اندازی و تعویض سردمداران خود است؟

این از آثار جنگ غزه است که دولتهای هوادار اسرائیل را به ترتیب در معرض سقوط قرار داده است و خواهد داد.

فرانسه به احتمال زیاد دچار تغییرات شدیدی خواهد شد انتخابات جدید نشان از پایان مکرونیسم دارد.

باقی ماندن مکرون در سمت خود تا سال 2027 نشان از ضعف داخلی و "اردک لنگ" دارد.

انگلیس هم با انتخابات زود هنگام نخست وزیر ناکام ریشی سوناک به درجه نازل نمایندگی پرتاب کرد و حزب کارگر جایگزین ساخت.

آلمان هم وضع بهتری ندارد در آینده نزدیک شاهد برکناری اولاف شولتس خواهیم بود.

از طرف دیگر بلوک شرقی چین و روسیه هم درگیر هستند روسیه در اوکراین جنگ بزرگ و خانمان سوز و تحریمهای وسیعی را دارد و چین در مشکلات داخلی اقتصادی بخصوص بحران مالی مسکن و رکود بخش واقعی تولید دارد سپری می کند.

جهان اسلام هم با بحران غزه روبرو است  

در واقع چینش جهانی میز مذاکره نیز دچار تغییرات و سیع و خدشه های چند ساله شده است.

در داخل هم  میسر ناهموار سختی در پیش وجود دارد.

از یک سمت اقتصاد در ایستایی کامل و بن بست انقباضی احمقانه و خود خواسته قرار گرفته است از سمت دیگر فشار دولت برای افزایش مالیات کشور را در تنگنای عجیبی قرار داده است.

سیاست های مالی پولی بانک مرکزی کشور در بدترین دوران یکصد سال اخیر قرار داده است.

از سمت دیگر عدم نصیحت پذیری لجاجت احمقانه کادر اصول گرای بانک مرکزی و وزرات اقتصاد همینطور بدنه کارشناسی این دو نهاد کار را بسیار سخت کرده است.( این لجبازانه ترین و احمقانه ترین مقاومت در مقابل کار کارشناسی در تمام طول تاریخ بانک مرکزی است که تا کنون داشته ایم حتی اصلاح طلبان در مقابل فشار کار شناسی عقب نشینی می کردند.)

 دولت در حالی که در بحرانهای متعدد بودجه ای اقتصادی تورمی بسر می برد که نه می تواند تغییر روش دهد نه می تواند ادامه مسیر؟

این دیگر نوبر است حماقت لجاجت خود همه چیز دانی بلای خانمان سوزی شد که تمام کاشته اصول گرایی را نابود کرده و خواهد کرد.

تمام شکست های اصول گرایان در اقتصاد در انتخابات ریاست جمهوری  ناشی از همین تنگه احد مالی و پولی بود.

نمی توانم از گفتن جملات احمقانه لجبازانه تنگ نظرانه و خود خواهانه خودداری کنم تمام شکست های اصول گرایان در همینجا بود .

شاید بتوان گفت قاتل دکتر رئیسی همین تنگه احد مالی پولی و اقتصادی بود.

که در سه سال گذشته مرتب به آقایان گوشزد و اخطار کردم متاسفانه غیر از پرخاش جوابی نشنیدم .

در هر حال دولت آتی پزشکیان باید از یک رهبری اقتصادی بالاتر از وزیر بالاتر از معاون اول برخوردار باشد .

همچون پیر دنیا دیده ای عالی نسب برخوردار باشد. شاید بتوان به موفقیت نزدیک تر شد.

اصولا دولتها در مقابل بزرگترین مشکلات اقتصادی 150 سال اخیر ایران به گونه ای خودخواهانه و گوشه گیرانه عمل کردند و خود همین حرکت باعث شکست بیشتر شد.

چه عیبی دارد شما که کلید قدرت در دست دارید در موضوع اقتصاد گشاده نظر باشید یک جمع اتاق فکر بگذارید تا حداقل تصمیمات مهم آنان بگیرند.

اصلا شورای راهبردی اقتصادی و مالی پولی بالاترین نیاز اقتصاد کشور است.

موانع بسیار عظیم چاله ها بسیار عمیق و ضعیت بسیار خطیر است .

یک حرکت نابخردانه کافی است که فرو ریزی اقتصاد کشور رقم بزند؟

مشکل دیگر دولت چینش وزراء و گرفتن رای تائید از مجلس اصول گرا است.

اگر چه همه مشکلات با انتخاب عاقلانه و غیر حساسیت برانگیز می تواند به مقصد برسد.

بهتر است دولت پزشکیان از چینش وزراء تند رو و مسئله دار ( در دولتهای اصلاح طلب قبلی ) خودداری کند.

و از این نیروها در اتاق فکر و پست های غیر تائیدی مجلس استفاده کند .


راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 622 ) شکست سخت اصول گرایان در انتخابا

این یک تحلیل است نه یک اعتراف ؟

آنان که باید اعتراف کنند سکوت پیشه کردند آنان که باید استغفار کنند و پوزش بخواهند ترجیح دادند همدیگر را مقصر قلم داد کنند.

قبل از هر چیز بگذارید بررسی کنیم عوامل این شکست که بازی برده را به شکست مطلق تبدیل کرد.

1-اعتماد به نفس کاذب اولین دلیل شکست سنگین اصول گرایان محسوب می شود .

2-اختلافات گروهی خراب کردن های داخلی عدم وحدت دومین عامل شکست بود .

3-عدم شناخت دقیق افکار عمومی و قدرت مخرب رسانه های رقیب.

4-تکیه کاذب بر دوستان و همراهان نه چندان آگاه ( دستمال زن های داخلی ) بادمجان دور قاب چین های که هنوز به جای نرسیده تقسیم غنائم مد نظر داشتند.

5-عدم حرف شنوی و نصیحت پذیری و بسته بودن راه های ارتباط .

6-عدم بررسی لحظه به لحظه جریان فکری مردم ( نداشتن ارتباط با گروهای و اصناف مختلف )

7-پیشروی نابخردانه در موضوع زنان صدور حکم های قضایی تنبیهی ناشیانه اصلا در بطن قضیه من این شکست عظیم را زنانه و دخترانه می دانم ( آمار دقیق زنان رای دهنده به هر یک از دو طرف انتخابات آقای جلیلی و آقای پزشکیان اعلام نشده ) اما از شواهد مشخص است آرای پزشگیان بیش از 60 درصد زنانه است ( آراء دو صندوق خاص پیگیری شده گواه این موضوع است)

8-جاه طلبی تمامیت خواهی دلیل دیگر شکست است این موضوع در عدم همراهی مسافرت های شهرستانی و تجمع های تبلیغاتی بشدت پر رنگ بود بخصوص اینکه در جناح مقابل شاهد همراهی دکتر ظریف آقای جهرمی و دیگران بودیم 

اصلا اگر دکتر جلیلی برنده انتخابات بود اما به فرض فرماندهی اقتصادی به یک گروه یا شخص اسلامی دیگر واگذار کرده بود باز هم در پیروزی ایشان شکی وجود نداشت در هر حال کلید نهایی پاستور دست ایشان بود ( عدم ائتلاف مصالحه گروهی جناحی و در درون جبهه اصول گرایان )

9-بخل و کوتاه نگری درون گروهی اتهام زنی خیانت بار و تخریب های احمقانه غیر لازم و قدرت طلبانه .

10-زبان غیر عامیانه غیر عادی عدم ارتباط مصداقی با مردم و گروه ههای صنعتی کشاورزی خدماتی روستایی شهری ....

11-برنامه های کلی تشریح نشده نتوانست همراهی ایجاد کند.

12-نداشتن پیر همراه ( عدم استفاده از تجربه های اسلامی ایرانی روحانی )

13-موضوع قومیت ها و استانهای فقیر کشور یکی از مهمترین صدمات انتخابات بود آراء تمام استانهای مرزی در سبد رای آقای پزشکیان قرار گرفت.

14-موضوع اقتصاد وعدم برنامه جامع برای رهایی اقتصاد ایران از حاکمیت لیبرال ( نقشه های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول آزاد سازی قیمتها ) قضییه مسکوت گذاشته شده و اصلی اقتصاد ایران در انتخابات . ( نیاز به برنامه اصولی و جدا شدن از اقتصاد نفتی ) و رهایی از شوک درمانی.

15-تشدید جلیلی هراسی افراطی گروه اصلاح طلب و رسانه های غرب طلب که بدون پاسخ باقی ماند.

می توان موارد زیاد دیگری ردیف کرد اما همین 15 مورد نشان از فقدانهای عظیمی دارد.

توضیح کامل هر یک از 15 مورد خود نیاز به 15 مقاله دارد که خارج از حوصله کنشکران عادی است لذا بررسی میدانی به وقت دیگری موکول می کنیم .

این سنت خداوند است که گروه و اشخاص بهتر کار کرده را پیروز میدان کند.

اما سوال اینجاست آقای جلیلی آقای قالیباف آقای جنتی ریاست جمهوری ایران ملک شخصی نبود که بخیلانه نابخردانه مغرورانه نسبت به آن تصمیم گیری کنید یا جدال کنید .

اصلا شکست و پیروزی در آن متعلق به جمعیت زیادی می شد که   حق داشتند در تعیین سرنوشت اسلامی خویش شریک باشند .

حداقل موضوع اینست که شما در حق سیزده و نیم میلیون انسان اسلامی ایرانی خیانت کردید.

شما در حق جبهه اسلامی انقلابی میلیون ها مسلمان جهان خیانت کردید.


راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 621 ) شهدا چشم انتظار رای من و تو هس

دو طرف دعوا صف کشیده اند یک سمت شیاطین دشمنان ایران و اسلام استکبار جهانی و اذناب داخلی و خارجی آن و سمت دیگر تمام خوبان عالم شهدای ایران اسلام شهدای جنگ تحمیلی شهدای جنگ مدافعان حرم در سوریه لبنان در افغانستان پاکستان فلسطین حتی شهدای تاریخ اسلام شهدای بدر حنین شهدای کربلا و شهدای زوار کربلا برای مقابله تاریخ دو گروه حق و باطل بیخود نیست باطل با تمام اذناب کثیفش به مقابله جمهوری اسلامی ایران آمده است.

بعد از حمله "وعده صادق" دشمن خیلی خونی تر و وقیح تر جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار داده است بیش از 250 رسانه گروهی داخلی و خارجی برای شکست آن تلاش می کنند.

250 رسانه گروهی سعی دارند تمام ساز کار جمهوری اسلامی ایران خوار و مطرود کنند.

تنها اسرائیل و آمریکا نیست متاسفانه عده ای در داخل هم با همان ساز کوک می شوند.

لذا رای گیری  ریاست جمهوری ایران هدف سنگین ترین آتش تهیه و سرزنش گروهی در تمام تاریخ و در تمام جهان قرار گرفته است؟

اصلا شهادت و سقوط مشکوک ریاست جمهوری ایران ( شهید رئیسی ) نشان از یک برنامه وسیع استکبار داشت بیخود نبود جشن وحشیان یهودی را شاهد بودیم.

آنان برنامه داشتند و دارند جمهوری اسلامی ایران را تحقیر و تخریب کنند بیخود نیست مرتب ساز نا دموکراتیک بودن می نوازند.

اگرچه مشکلاتی در داخل هست اما سوال اینجاست رای گیری های شما در آمریکا اروپا اسرائیل همه درست است همه اشخاص لایق ترین ها هستند بدیهی است خیر؟

اگرچه من نفرین می کنم کسانیکه با رای گیری در جمهوری اسلامی ایران بازی کردند سستی کردند در خدمت خیانت کردند

خدا لعنت کند خدا خوار و ذلیلشان کند .

کما اینکه خوار کرده خائن ها را حتی همراهان دولت های کم کار و ناخادم از آنها دارند برائت می جویند.

اما سوال اصلی اینجاست با همه کم کاری ها با همه سستی ها اینک جمهوری اسلامی ایران سد بزرگ جاه طلبی غرب در دنیا است لذا هدف سنگین ترین حملات اقتصادی سیاسی و حتی نظامی قرار گرفته است.

بله حمله نظامی حمله به غزه جهت سرکوب بازوان جمهوری اسلامی ایران است حمله به لبنان حمله به کل اسلام است حمله به حزب الله حمله به تمام نوامیس اسلام و تاریخ اسلام است .

اینان دارند سبک و سنگین می کنند که حمله کنند یا نکنند تنها عامل بازدارندگی ایشان شک در پیروزی است اگر شک نکرده بودند که ممکن است شکست بخورند مطمئن باشید ماهها قبل حمله کرده بودند.

حتی آمریکا و اروپا هم لحظه ای درنگ نمی کردند . 

فقط ترس از شکست است که سد راه اهداف شوم اینان شده است.

تشخیص اینان اینست جمهوری اسلامی ایران پشت تمام این داستان است لذا در صدد هستند هر چه طور شده جمهوری اسلامی ایران تضعیف و تحقیر کنند.

کشته شدن شهید رئیسی برنامه بود منتظرند در داخل به هربهانه ای اختلاف شورش و حتی جنگ خیابانی به راه بیندازند .

تا به اهداف شوم خود برسند .

مطمئن باشید اول ایران باید هرج و مرج یابد بعد بلا شک لبنان و حزب الله مورد هدف قرار خواهد گرفت حماس هم آخرین سنگر هدف خواهد بود .

شک نکنید شهادت رئیس جمهور برنامه بود انتخابات بهانه است هدف شکست ایران است هدف شکستن جبهه مقاومت است اصلا من و تو چه ارزشی داریم که اینقدر دارند تحویل میگرنمان .

هدف جای دیگری است هدف غزه است هدف فلسطین است هدف سوریه لبنان است هدف عراق و حرمهای ائمه هستند.

اصلا آنان می دانند ایران نباشد تمام حرمها می شود بت کده ( حالت بت پیدا می کند مجزا از دنیا و آخرت ) لذا شاهدیم هر گز مکه و مدینه هدف فعلی برایشان نیست هدف جمهوری اسلامی ایران است هدف رهبر انقلاب است هدف جوانان مومن است هدف خورد کردن اسلام ایران است.

لذا اکنون رای دادن به جمهوری اسلامی ایران حکم واجب تر از نماز و زکات پیدا می کند. 

لذا حکم شرعی امام خمینی را به خاطربیاورید حفظ نظام از اوجب واجبات است 

پس رای دادن من و تو رای به مشروعیت نظام در مقابل کفر است به هر کسی می خواهید رای بدهید اما حضور پیدا کنید و رای خود را به صندوق جمهوری اسلامی ایران بریزید . حالا ببینید چرا شهدا منتظر رای شما هستند شهدای ایران از صدر تاریخ حتی شهدای جنگ چالدران شهدای جنگ ایران روسیه شهدای مشروطیت شهدای انقلاب 1357 شهدای جنگ تحمیلی ایران عراق و شهدای امروز غزه و فلسطین لبنان حتی شهدای فرداهای جبهه اسلام ایران. چشم انتظار رای من وتو هستند.


راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 620 ) آقای جلیلی قهرمان سریال بازنده

انتخابات چهاردهمین ریاست جمهوری ایران به دور دوم کشیده شد.

اگر چه از نظر من بازنده دور اول انتخابات هر دو جناح اصول گرا و اصلاح طلب بودند چون اصول گرایان نتوانستند به وحدت برسند و از گرفتن همان سقف آراء اصول گرایی 15 تا 18میلیون عدد هم عاجز بودند.

اما اصلاح طلبان هم با همه سر وصدای کر کننده خود نتوانستند آرائ بیشتر از ده میلیون کسب کنند نوع برخورد رسانه های اصلاح طلب به گونه ای بود که گویی 24 میلیون رای در آستین دارند ؟

اما با همه سیاه نمایی ها و به میدان آوری های اشخاص آراء واقعی ایشان به ده میلیون هم نمی رسد چون بسیاری از آراء‌ اقای پزشکیان متعلق به افراد عادی است نه اصلاح طلب اگرچه چون یکی از داوطلب ها عادی و غیر جناحی نبود لذا تخمین تعداد آرائ مردم عادی مشخص نیست.

درمجموع کل انتخابات را من یک شکست برای جمهوری اسلامی ایران می دانم چون نتوانست حتی نصف مجموع رای دهندگان را هم جلب کند؟

یکی از عمده ترین دلیل این شکست عدم وجود چند کاندید برای درمان اصل زخم ( اقتصادی ) بود.

این اشتباه استراتژیک شورای نگهبان بود که نتوانست تشخیص دهد اکنون وقت شرکت چند اقتصاد باز اقتصاد خوان و درمانگر اقتصادی است؟

این حرکت درست مانند این است که شما برای تعمیر و اصلاح ساخت یک بنای عظیم بروید به عنوان درمانگر یک نگهبان 3 نفر پزشکیار یک دیپلمات و یک نظامی اسبق به عنوان مدیر بازسازی به صحنه بیاورید.

اقا خیلی عادی شما یک معمار که سابقه بنایی طولانی داشته باشید می خواهید انتخاب غیر مرتبط مردم را به صحنه نیاورد؟

و نخواهد آورد.

اما پس از انتخابات جناح اصلاح طلب متوجه عمق شکست خود شد فهمید که بازی را در زمین اقتصاد باخته است لذا به سرعت دکتر طیب نیا ( وزیر اقتصاد اول روحانی ) را به میدان آورد تا بازی ریکاوری کند.

همینطور حمله آقای سعید لیلاز به جلیلی هم از همین قماش است.

اگر چه کماکان دست گذاشتن اقای پزشکیان روی گسل ها ادامه دارد دست گذاشتن روی قومیت ها روی زنان روی شکافهای مذهبی مانند اهل سنت و فیلترینگ ....

آرایش جدید اصلاح طلبان نشان می دهد که بسیار به برنده شدن امیدوار شده اند.

از سمت دیگر عده ای در یک تقسیم کار حساب شده فشار سیاه نمایی تخریب شخصیت و اتهام افشانی را بالا برده اند.

اما در جناح آقای جلیلی خبری از تغییر در تبلیغات و روش ها به چشم نمی خورد.

هنوز زبان آقای جلیلی زبان غیر عرف و پیچیده است ساده گویی ندارد.

هنوز بسیاری از اهداف در لفافه گفته می شود.

دقیقا اقای جلیلی خوشحال از برنده شدن در رند اول نفهید چه شده داستان در مرحله دوم چه تغییراتی کرده است

اقای جلیلی و همراهان فکر می کنند سه میلیون رای قالیباف در صندوق دارند این یک تفکر اشتباهی است.

بطور قطع دردور دوم انتخابات مشارکت کمتر از دور اول خواهد بود ( مگر اینکه تغییراتی فاحش در به میدان آمدن آراء خاموش بروز یابد )

در مجموع در شرلیط عادی در دور دوم آراء برنده انتخابات کمتر از دور اول خواهد بود فرضا آقای پزشکیان با 8 تا 9 میلیون به پاستور خواهد رفت.

از سمت دیگر زبان کلی جهش اقتصادی دکتر جلیلی  و صحبت های دانشگاهی در کف میدان کمتر خریدار دارد.

آقای جلیلی نیاز دارد تا با نیروی غیر اصول گرا که برنامه کامل اقتصادی داشته باشد ائتلاف کند در غیر اینصورت این ماراتن نفس گیر فقط یک برنده اصلاح طلب بیشتر نخواهد داشت .

چرا نیروی غیر اصول گرا چون نیرو های اصول گرا وزن خود را در اقتصاد از دست داده اند. ( خریدار ندارند بی پشتوانه مردمی هستند )

اصولا تبحر نیروی انسانی بخصوص نیروی اقتصادی وزنه بسیار سنگینی در این نبرد رای گیری است. ( حتی بالاتر از خود رئیس جمهور می تواند مثمر ثمر واقع شود درکی که وجود ندارد ) 

بدون آوردن یک نیرو اثر گذار بدون گفتمان ساده و سازنده اقتصادی این بازی جزء باخت ابدی برای دکتر جلیلی آورده دیگری ندارد.( چرا ابدی چون شکست در این بازی او را برای همیشه از صحنه سیاسی ایران منزوی خواهد کرد در آینده فقط می تواند نقش حاشیه ای داشته باشد )

آقای جلیلی خوشحال از استقبال مردمی فرصت فکر کردن ندارد اما لحظه ای درنگ او را متوجه نقص فاحش جناح خودش خواهد کرد در غیر اینصورت با همه تلاش ها او بلا شک بازنده این انتخابات خواهد بود.

او دارد نقش بازنده ها را در این سریال جهانی بازی می کند.

بدون اینکه خود متوجه باشد این انتخابات نقش جهانی بسیار پر رنگی را در شطرنج چینش نیروها ایفاء خواهد کرد.

و بسیاری از طرفهای خارجی ( تمام نیروی های خارجی به غیر از روسیه ) نمی خواهند اقای جلیلی برنده این بازی باشد و متاسفانه دقیقا" دارند در این سریال نقش مانع و هدایتی رسانه ای پر رنگی را ایفاء می کنند.

تمام رسانه های اروپایی آمریکایی عربی انگلیسی ایرانیان مقیم خارج در همین سریال فعال هستند. بر علیه دکتر جلیلی ؟


راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 619 ) تلاش برای تغییرات در ریل ریاست

پس از سقوط بالگرد اقای دکتر رئیسی و شهادت ایشان خیلی تلاش کردم تا رهبران و تصمیم گیران جمهوری اسلامی ایران از قبیل شورای نگهبان و سران کشور متقاعد به تغییر ریل سیاستگذاریها کنم ( البته در حد توان و نوشتار خودم ) 

تغییر ریل و سیاست گذاری برای انتخاب اشخاص جهت انتخابات ( کاندیدا گزینی عاقلانه ) تلاش برای ورود نیروهای جدید تازه نفس دارای برنامه به میدان رقابت ها ( البته همه تلاشها به بن بست خورد و تمام نامه های نوشته شده به شورای نگهبان و دفتر رهبری بدون پاسخ باقی ماند.)

من سعی کردم تا بتوانیم افرادی با تخصص و سابقه سیاسی اقتصادی را به صحنه انتخابات با گزینش عاقلانه بکشانم .

اما از یک سمت با رهبران بسیار مسن در شورای نگهبان روبرو شدم که مرغشان فقط یک پا داشت و اطرافیانی که بسیار محافظه کار بودند از سمت دیگر زور ذینفعان وضع موجود چنان کشور در چنبره مصلحت اندیشی های نا بخردانه و ترس های واهی فرو برده بود که امکان هر گونه تغییر را تابو تلقی می کرد و می کند.

متاسفانه در حالی کشور به 6 نامزد ریاست جمهوری نامربوط اکتفا کرد که از مشکلات بسیار حاد اقتصادی تا حد مرگ داشت رنج می برد دقیقا مانند بیمار در حال مرگی که نیاز به یک متخصص قلب داشته باشد و ما پنج تا شش نامتخصص و پزشک عمومی و حتی تجربی سنتی گیاهی به بالین بیمار ببریم تا اورا درمان کنند .

بدیهی است هر شش نفر فقط می توانند تجویز های نامربوط و حتی اشتباه را جلوی پای ما بگذارند روبرو خواهیم شد.

و این اوج فاجعه است اصلا سه پزشک کاندید چه بدرد اقتصاد می خورند یک دیپلمات سابق یک شهردار دست ناپاک یک روحانی امنیتی چه کاری می توانند بکنند جزء مرگ زود رس بعد هم کلی بهانه و پر خاشگری خواهند کرد .

چاره ای هم ندارند ؟

هیچکدام هم آنقدر خود ساخته و خاضع نیستند که در مقابل یک کارشناس ( یا جمع کارشناسی ) زانوی تمکین کرده خضوع کنند درست عمل کنند.

اصلا کار از ابتدا انتخاب اشتباهی بوده است.

بهترین زمان و طلایی ترین فرصت تغییر در ریل گذاری ریاست جمهوری که از بین رفت .

این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران اکنون دارد یکی از بحرانی ترین زمانهای عمر خود را از زمان تاسیس پشت سر می گذارد .

بحران شدید اقتصادی بحران شدید نا کار آمدی بحران شدید از دست رفتن اعتماد اجتماعی و سیاسی بحران عدم وحدت بحران چند پارگی هم در جبهه اصول گرایی ( عدم کنار کشیدن نامزدها به نفع یک دیگر ) هم در جبهه اصلاح طلبی .

واقعیت اینجا است که حتی راه یافتن هر یک از دو نفر آقایان پزشکیان و جلیلی مشکلات را حل نخواهد کرد .

مشکلات اساسی کشور ادامه خواهد یافت چه اقای جلیلی هم برنامه اقتصادی مدون و اصولی را مطرح نکرده ( ندارد که مطرح کند ) فقط کلی گویی بوده .

چه آقای پزشکیان که هم مسئله را بغرنج تر و طولانی تر خواهد کرد چرا که ایشان وابسته به گروهی است که حل مشکلات را منوط به خارج از کشور خواهد کرد .

خارجی که هرگز رضایت به حل مشکلات کشور نخواهد کرد فقط در صدد شرطی کردن و معطل کردن اقتصاد عمل خواهد کرد.

شاید بتوان از این فرصت سوزی عطیم بعنوان خیانت نا خواسته نام برد.

در حالیکه که کشور در معرض شدیدترین ناترازی های کل تاریخ موجودیت خود هست.

و عدم حل آنها و یا حتی تخفیف آنها منجر به شدیدترین واکنش های داخلی و حتی خارجی خواهد شد.

این گزاره حتمی است عدم حل مشکل ناترازی بودجه سوخت ( بنزین و گازوئیل ) بانکها صندوق های بازنشستگی ناترازی آب

گاز به تورم های سه رقمی ختم خواهد شد که منجر به شورش و خروج سرمایه های انسانی و مالی گسترده از کوچکترین آثار پیش رو خواهد بود.

سیاست گذار نفهمیده چه شده است ( دقیقا نمی داند که وسعت و عمق مشکلات چقدر و چگونه است)

از عمق هزار متری و وسعت اقیانوسی آن درک درستی ندارد.

در حالیکه وسعت و عمق فجایع یک سابقه 150 ساله دارد درست مانند یک غده سرطانی چند ده کیلویی که تمام شکم قلب شش ها و اعضاء داخلی فرا گرفته باشد می ماند.

این سرطان نیاز به یک جراحی بزرگ و طولانی با یک جراح حاذق دارد تا ساعتها ( سالها ) تلاش کند.

شما چه کسی را برای این جراحی روی میز گذاشته اید ؟

نسبت به مشکلات بسیار نامتناسب انتخاب کرده اید مثل انتخاب کفاش برای جراحی اقتصادی نه علمش را دارد نه عملش را نه حتی تصورش را.

خلاصه کلام این دو کاندیدا هر کدام انتخاب شوند تا خانه آخر خرابی پیش خواهند رفت چاره ای هم ندارند .

تازه مشکلات درست فردای انتخابات بروز خواهد کرد همچنان احمدی نژاد چنان منم منم خواهد کرد که گوش فلک را کر کند.

این شخص تازه انتخاب شده احتمال فعال کردن گسل های داخلی و خارجی را هم دارد.

بهر حال نمی دانم این مشکلات اساسی کشور چه کسی می خواهد حل کند شاید ترامپ یا بایدن شاید هم اسرائیل ؟

آنچه محرز است در داخل کشور نه ریاست جمهوری نه مجلس نه شورای مصلحت نظام و نگهبان هیچ یک حل نخواهند کرد با این تفکرات فعلی؟

رهبری هم مشکلات خاص خودش را دارد از یک سمت موجهای تلاطمی اقتصادی داخلی و خارجی از سمت دیگر مشکلات جبهه مقاومت و حمله روسیه با اوکراین و انعکاس مشکلات داخلی به خارج و سیاست خارجی از سمت دیگر اختلافات داخلی که سرریز جناحی گروهی دارند 

ظاهرا بقیه مسئولان کشور هم قرار نیست به ایشان یاری برسانند غیر از ضرر ؟

بی اطلاعی بی تحرکی بی برنامگی مشغولایات رفاهی بهره مندی از مزایا ایشان را ژنرالهای بی هویت ساخته همچنان مترسک با اولین نشستن مشکلات ( کلاغ ) به یک سمت سقوط را تجربه خواهند کرد.

کجا واحد ریاست جمهوری دانش تجربه و عملکرد حل مشکلات کلان اقتصادی را داشته یا دارد یا به صحنه عمل خواهد گذاشت با این اشخاص مصوب شورای نگهبان کار بسیار سخت حتی ناممکن بنظر می آید.

دولت خود زمینگیر اول است کجا می تواند حمله و پیشروی کند .

مجلس هم همینطور آقایان نمایندگان بیشتر مشغول چانه زنی کسب امتیازات صنفی گروهی محلی هستند تا طرح های نجات دهنده ( خود باری هستند بر پشت نظام تا کمک هول دادن و راه نشان دادن )

شورای مصلحت نظام هم که در دهه گذشته استاپ کرده است هنوز دارد لوایح و قوانین قدیمی را سبک و سنگین می کند؟

اما شورای نگهبان در همان دهه 60 و 70 ذهنی محصور مشغول است هنوز دارد به زمانی فکر می کند که کسی جرات دخالت کردن در اوضاع را ندارد ( یعنی ما خود همه کاره همه چیز دان همه تصمیم گیر ) 

هنوز فکر می کند که مرغ یک پا دارد آن پا هم منوط به تائید شورای نگهبان است که به زمین بگذار  یا نگذارد ؟

پس چه کسی قرار است مشکلات اساسی مطرح کند حل کند حتی شجاعت پذیرش مشکلات را داشته باشد؟

این در حالی است که فکر و نگرش مردم بسیار از این آمال و آرزو ها فرا تر رفته است .

جامعه بسیار هولناک تغییر کرده نه در راستای تفکرات انقلاب که در مواجه آن دارد پیش می رود؟

دیگر مردم ایران آن مردم سالهای پیش نیستند مردم سال 1403 یک مردم دیگری هستند .

شاید همین یک نمایش و گویش کافی است که بگوئیم از 50 در صد زنان و دختران کشور بیش از چند در صد ناچیز حتی به اندازه انگشتان یک دست طرفدار حکومت نیستند .

کافی باشد حالا خود حدیث مفصل بخوان از این فاجعه ؟