راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 606 ) ارثیه رئیس جمهور شهید \ایران قد
هنگامی دکتر رئیسی به ریاست جمهوری ایران انتخاب شد که کشور در اوج مشکلات ناشی از تحریم ها کرونا کسری بودجه رکود و تورم بسر می برد.
تصدی کرسی ریاست جمهوری ایران توسط ایشان از همان ابتدا با واکنش منفی و گسترده در غرب و حتی در داخل ایران مواجه شد بگونه ای که دولت بایدن که اعلام کرده بود به برجام باز می گردد نه تنها به برجام بازنگشت بلکه 700 تحریم جدید علاوه بر 1500 تحریم ترامپ علیه ایران بکار گرفت .
قصد بایدن همراه فشار داخلی اصلاح طلبان به شکست کشیدن کامل دولت جدید بود .
مین های کاشته شده در دولت قبل و هجمه شدید به شورای نگهبان برای بسیاری از اصلاح طلبان و کاندیداهای مطلوب آنان زمینه فشار بیشتری را فراهم کرد اگرچه من هنوز اعتقاد کامل دارم شورای نگهبان در این قضیه کم لطفی کرد اصلاح طلبان در آن تاریخ و حتی امروز هیچ بخت و اقبالی در بین مردم ندارند فقط توپخانه رسانه ایشان خوب کار می کند؟
حتی اگر بالاترین مقام آنها شخص جهانگیری هم تایید صلاحیت می شد نمی تونستند بیش از سه میلیون رای جمع کنند .
به هر حال کار شورای نگهبان بهانه پیراهن عثمان دست آقایان داد.
قصد مشترک غرب و اصلاح طلبان به شکست کشاندن کامل دولت سیزدهم بود یک همکاری نانوشته پشت پرده به شکل اصولی ادامه دادند از داخل هجمه 6 کلاس بیشتر سواد ندارد دولت سوم احمدی نژاد است ...
از خارج تحریم کامل حتی تحریم دارو و تجهیزات پزشکی برای مبارزه با کرونا کار را به جای رساند که راکتور آزمایشگاهی خریداری از هند را هم اجازه به ورود پیدا نکرد؟
تحلیل آنان این بود اگر دولت سیزدهم شکست بخورد یا استیضاح شود زمینه برای به حکومت رسیدن اصلاح طلبان داخلی طرفداران رابطه ( تسلیم ) با غرب فراهم خواهد شد تحلیل های مشترک بسیاری از اندیشکده های آمریکایی اسرائیلی و حتی اروپای همین بود.
غرب منتظر بود برجامهای 2 و 3 را با ایران امضاء کند روز شماری میکرد.
در واقع غرب یک روز اراده کرد ایران را در حمام خون صدام حسین متلاشی و تسلیم کند یک روز هم اراده کرد ایران را در حمام فقر مرگ میر کرونا تسلیم و متلاشی کند.
آنها روی تحریک جوانان ایرانی برای شورش های خیابانی بسیار سرمایه گذاری کردند سال 1401 ایران دستخوش یکی از خونین ترین و ننگین ترین شورش های رنگی غرب بود بهانه زن زندگی آزادی شد اما در بطن قضیه فرو ریختن دیوارهای اعتقادی انتظامی سیاسی ایران بود .
با ید گفت همه این هجمه ها نتوانست دولت سیزده هم را بشکند تسلیم کند .
شاید بی راهه نباشد جمله دکتر الله کرم اینجا ذکر کنیم " شاید برخی میخواستند رئیسی را به عنوان ذخیره انقلاب روی میدان مین ببرند،"
هدف بعدی غرب مجرا های محدود ابتیاع ارز ایران بود همان سیاستی که قیمت دولار از 25 هزار تومان به 60 هزار تومان رساند .
دولت رئیسی در نگاه به شرق موفق به تهیه واکس و حتی تولید واکسن شد .
ارتباطات خارجی دولت به موفقیت های زیادی نائل شد عضویت در بریکس و شانگهای به تحلیل بردن تحریم ها تولید و فروش بیشتر نفت و حتی روابط گسترده با همسایگان و آفریقا و حتی امریکایی جنوبی همه و همه افق های بیشتری برای کشور باز کرد.
اما در بحث اقتصاد به علت عدم تکیه به نیروهای معتقد به اقتصاد مقاومتی و تیم ضعیف اقتصادی دولت را در منگنه های عجیبی قرار داد.
تکیه به همان عوامل معتقد به اقتصاد لیبرالی و شوک درمانی های مکرر بیش از بیش کشور در معرض فقر و رکود تورم قرار داد .
سرزنش های داخلی اصلاح طلبان ( سرزنش می کردند بخاطر عواملی که خود عامل آن بودند مانند کسری بودجه و ناترازی بانکها )و فشار غرب برای تحمیل درخواستهای غیر مشروع او را بیش از بیش در منگنه قرار داد .
حتی پیشنهاد تسلیم صنعت هسته ای روی میز قرار گرفته بود .
دکتر رئیسی خود از اقتصاد سر رشته ای نداشت نه سابقه نه اطلاعات گسترده اقتصادی لذا این حوزه را به وزرای خودش سپرده بود و این وزراء ضعیف کار به تکنو کراتهای وزراتخانه های اقتصاد و صنعت معدن کشاورزی غیره سپرده بودند.
تکنوکراتهای دولت در اقتصاد خود سر سفره تحریم ها نشسته بودند متنفع کامل بودند و می شدند همانطور که در قضیه تخصیص ارز به چای دبش بروز کرد در تخصیص های متعدد دست داشتند لذا با هر تغییری مخالفت کردند
اقصاد کشور به آبشخور کرکس ها و لاشخورها تبدیل شده بود و وزرا اقتصادی ماشین های امضاء
این وزرا ء مانند دکتر امیر عبدالهیان نبودند انقلابی نبودند تلاش گر نبودند ؟
در واقع باید از حرکت انقلابی و مسئولانه پخته امیر عبدالهیان در " وعده الصادق " تمجید کرد اگر در گذشته کاستی های داشت اما در وعده الصادق مانند یک حرفه ای و ارد شد موفق از آن خارج شد مواضع محکم اصولی بدون لکنت زبان.
در هر حال اقتصاد همچنان نقطه ضعف دولت باقی ماند.
دکتر رئیسی آدم بی خیالی نبود صبح تا آخر شب تلاش می کرد اما راه موفقیت در این زمینه خیلی سخت و با سرعت کم حرکت می کرد.
او با خلوص نیت وارد میدان مین شده بود اما راههای زمینی بر او بسته بود.
روزها تلاش و حتی بعضی از شبها به خاطر افزایش نرخها تا صبح نمی خوابید.
نمی توانست بی خیال باشد او روز به روز با فشار بیشتری روبرو می شد .
اوج این فشار در سفر به قم و ملاقات با مراجع قم ظهور کرد تقریبا تمام مراجع قم ایشان مورد سرزنش قرار دادند به خاطر گرانی ها.
مشی و اخلاق او این نبود که از نامردی رقبا شکایت کند یا از بی لیاقتی دوستان گله کند .
همه فشارها را به جان خرید لب به گفتن هم نگشود؟
شاید بشود گفت اگر راههای زمینی بر او بسته شده بود راههای آسمانی بر او آغوش گشودند.
فقط نتوانست جمله فزت برب کعبه مراد خویش را بگوید ( شاید هم گفت من بی خبرم )
او که زنده بودنش برای کشور نعمت بود شهادتش هم موجبات سر افرازی تحکیم وحدت و انسجام ملی شد .
آبروی جمهوری اسلامی ایران شد .
تمام سیاه نمایی های دشمنان نقش بر آب کرد.سحرشان را باطل کرد .
حضور سران و مقامات 70 کشور جهان در جریان مراسم تشیع ایشان نشان از گسترش نفوذ قدرت نرم اهمیت ژئو پلتیک ایران دارد