راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 645 ) پاسخ هوشمندانه به فشار حداکثری
فشار حداکثری دوم ترامپ یک خواسته فراتر از توان آمریکا است که توسط همکاران نه چندان آگاه او نوشته شده است این نوشته فهرست آرزوهای عده ای تندرو است که در آن عقلانیتی مشاهد نمی شود در واقع مانند بسیاری از ادعاهای ترامپ فاقد پیوست کار کارشناسی و خردمندانه است تنها گویای ذهن بیمار گونه نویسندگان آن است چرا گفتم ذهن بیمار گونه چون آن موقع که آمریکا بسیار قدرتمند تر از امروز بود نتوانست این خواسته ها اجرایی کند؟
امروز که آمریکا خود گرفتار هزاران مشکل داخلی بودجه ای و اختلافات روز افزون با شرکای اروپایی و منطقه ای خودش دارد.
چگونه می خواهد این اهداف در مورد ایران و خاورمیانه به انجام برساند؟
آرزوها برای روسای جمهوری آمریکا مسبوق به سابقه طولانی هستند اما آیا به حقیقت پیوستند هرگز؟ بخصو ص در بیست سال اخیر همه مایه تخریب و کشتارهای عظیم شدند و آمریکا را روی چرخ ویلچر ورشکستگی مالی و اخلاقی نشاندند.
امروز بهترین متحدان غرب با دیده شک و تردید به آمریکا نگاه می کنند و حتی موذیانه در حالی که ظاهرا موافقت خود را اعلام می کنند در خفا مشغول چاره یابی و مذاکره با چین هستند حتی اروپا و انگلیس .
آقای بوش پسر سخن از هرکه با ما است می کرد 8 تریلیون در خاورمیانه و صدها هزار مجروح جنگی آمریکای و بیش از ده هزار کشته را به ملت خودش تحمیل کرد اما نتیجه شرم آور بود.
دو میلیون کشته در افغانستان و عراق خاورمیانه و خروج خفت بار کمترین نشانه پیروزی در خود دارد.
خروش احمقانه بوش پسر آمریکا را به قهقرا برد و ترامپ آمریکا را به نابودی خواهد کشاند.
هیچگاه حماقت به پیروزی ختم نخواهد شد اصلا انتخاب یک پوپولیسم به زیاست جمهوری آمریکا خود نشانه آشکار شکست است
این من نمی گوییم بلکه آقای دیوید بروکس"، ستوننویسِ نیویورک تایمز. در مورد ترامپ می گویید:
نقطه مقابلِ حماقت، هوش نیست بلکه عقلانیت است. "کیت استانوویچ" روانشناس معروف، عقلانیت را به مثابه ظرفیتی جهت تصمیم گیری که به انسانها کمک میکند تا به اهدافشان برسند، تعریف میکند. انسانهای گرفتار در طرز تفکر پوپولیستی، تمایل جدی به تحقیر تجربه و تخصص و عقلانیت دارند. این موضوع سبب میشود تا این قبیل افراد گرایشی جدی به باور کردن تئوریهای توطئه یا افسانههای عجیب و غریب داشته باشند. این قبیل افراد از ساختار فکری منسجمی برخوردار نیستند بلکه در جزیرهای از هرج و مرج فکری و تعصبات بیجا زندگی میکنند.
شکست در غزه شکست در افکار عمومی شکست در اقتصاد شکست در رهبری جهانی و ایجاد صلح در جنگهای جاری بدون شک غرب هم جنگ را در غزه باخت هم جنگ در اوکراین . اما ترامپ در مقابله با ایران به بلوف زنی و فشار حداکثری رو آورده تا شکست در دور اول ریاست جمهوریش را جبران کند . این موضوع نشان می دهد برای ترامپ این موضوع حیثیتی است.لذا یک لیست بلند بالا تهیه کرده بصورت خشاب وار که به سمت ایران شلیک کند غافل از اینکه این خشاب قبلا شلیک کرده و اینک خالی از فشنگ است همه موارد تحریمی به نوعی قبلا استفاده شده اند باید گفت تهدید با تفنگ خالی؟
اما مشکل در اینجاست که دولتمردان ایرانی قبل از تهدید دارند تسلیم می شوند حداقل دارند نمایش تسلیم را نشان می دهند تا آنجا که رسانه های غربی از آن به التماس برای مذاکره نام برده اند؟
اصولا آمریکا این حمله رسانه ای را مدتها پیش با همکاری گسترده رسانه های لیبرالی داخلی آغاز کرده بود که چاره تحریم ها همان مذاکره است ؟
جمله ای که اوباما در پایان برجام در گنگره گفت بسیار شگفت آور است او گفت اگر ما برجام با ایران امضاء نمی کردیم تحریمها بی اثر شده بودند و ایران داشت به موقعیت بسیار برتری در مقابل ما می رسید هم در بخش اتمی و هم در بی اثر کردن تحریمها این چرحه به شدت اعتبار آمریکا را خدشه دار می کرد.
اگر به یاد داشته باشید گنگره آمریکا دوبار رای گیری کرد تا برجام را مصوب نکند و هر دو بار اوباما با تهدید وتو کردن مصوبه گنگره را به عقب راند و آنان را متقاعد کرد تصویب برجام بسیار بهتر از عدم تصویب آن.
متاسفانه آن موقع دوستان مستقر در کاخ ریاست جمهوری ایران چمدانهای خود را بسته بودند که با تصویب برجام در هتل های آمریکا اروپا تعطیلات نوروز را برگذار کنند مرغشان یک پا داشت فقط "توافق"
حالا تجربه گرانبار برجام نشان داد حتی اگر این مقوله بوسیله ترامپ قطع نمی شد باز هم ایران در چنگال غرب گرفتار بود.
اگرچه احتمالا وضع مردم بهتر از حالا بود ولی چرخه برجام های دو و سه موشکی تسلیحاتی ادامه داشت .
غرب هر روز یک آپشن جدید دیگر روی میز می گذاشت ( بنا بر بهانه گیری است ) یک روز غنی سازی یک روز حقوق بشر یک روز حمایت از فلسطین این طرحهای است که طراح تحریمها ریچارد نفیو به آنها اقرار کرد.
هر چند دولتمردان ایران می گفتند با برجام خصومت غرب با ایران تمام شد ما عزیز کرده دائم غرب خواهیم بود یا امروز که می گویند با مذاکره عزیز استکبار خواهیم شد خواب آشفته ای است که هرگز تعبیر نخواهد شد قبول هر محرومیت (خود خواسته در میز مذاکره ) ما غرب زا بیشتر از گذشته جری خواهد ساخت و اقلام بیشتری برای دست یافتن به موافقت نهایی به ایران دیکته خواهند کرد.
حالا که رهبر انقلاب آب پاکی را روی دست دولت مردان ایران ریخت برای عدم مذاکره با این مردک دم دمی مزاج پس طرح دولت برای ادامه کار باید از نو در دستور کار گیرد .
پاسخ هوشمندانه ایران باید از کار انداختن ابدی تحریم از روی میز باشد و این امکان پذیر است با رعایت موارد ذیل جهت استحضار :
1- مدیریت مصرف ارز با یک نقشه راهبردی ما به سالیانه یکصد میلیارد دلار ارز نیاز داریم برای واردات .
این واردات چه اقلامی هستند که ما را اینقدر ضعیف و خوار کرده اند بگذارید کالبد شکافی کنیم چرا دولت اینقدر اصرار دارد نفت بفروشد و پول آن را بذل بخشش کند برای دیگر کشورها و دریغ از یک دلار برای فقیران کشور مگر در سالهای که وضع خوب بود و کشور سالیانه بیش از 150 میلیارد دلار نفت صادر می کرد یک دلار به افراد ضعیف کشور پرداخت شد هرگز اگر چه مواد خوراکی و مصرفی ارزان بود مردم اینقدر در فشار نبودند.
اما مشکل اینجاست که دولتمردان ایرانی معتاد به آن بذل بخشش ها هستند هم خودشان لفت لیس کنند هم دوباره سفره همه مردم به ریش دولت گره بزنند.
در 8 سال گذشته که دولت تحریم کامل بوده هیچگونه تغییری در ترکیب سازمان دولت متناسب با شرایط ایجاد نشده و تازه حقوقهای نجومی بر گرده مالیات بگیران هم افزوده شده قبلا بیشتر از قبال نفت ارتزاق می کردند اکنون بیشتر به مردم فشار می آورند.
واردات مواد اساسی و نهاده های دامی و دارویی اصلی ترین نیازهای کشور هستند که در سال بیشتر از 25 میلیارد دلار نیستند . خوب این بیست پنج میلیارد که به راحتی قابل دسترسی است اگرچه همین هم محل بحث دارد ما می توانیم بیش از 80 درصد آن را در داخل تولید کنیم همانطور که در تولید گندم موفق بودیم.
موضوع اینجاست که دولت اصرار دارد از خارج بخرد هم کمتر تمام می شود و هم پورسانت دارد.
بقیه واردات به غیر از 7 درصد که ماشین آلات سرمایه ای هستند بیشتر خودرو اقلام خودرو و تخصیص های خاص و سهمیه ای هستند که به اشخاص حقوقی و حقیقی خاص صورت می گیرند در یک کلمه همگی مانند چای دبش درصد زیادی اختلاس در خود نهفته دارند؟
هم در اظهارنامه های بیش از قیمت ( در واردات ) و اظهارنامه های کمتر از ارزش ( در صادرات ) و حتی غلو در اهمیت موضوع چای چقدر نقش دارد در سفره مردم که 3/5 میلیارد دلار تخصیص پیدا کند به یک نفر ؟
اگر راست می گویید بجای چای که اصلا می شود از سفره ارزی حذف کرد برای هر ایرانی در روز 50 گرم شیر خشک تخصیص دهید تا شاهد اینقدر ضعف ایمنی و پوکی استخوان عمومی نباشیم بر اثر شدت مدیریت آقایان سالیانه 150 هزار تن شیر خشک ایرانی به نصف قیمت جهانی دارد صادر می شود ( نیاز حیاتی روی سفره ) این نشان از خیانت دارد نشان از کم فکری دارد نشان از نداشتن برنامه دارد نشان از کور بودن سیستم دولت دارد و نشان از خیلی چیزها دیگر که فاکتور می گیرم.
خوب بسیاری از مخارج دلار قابل مدیریت و حتی بسیار بهتر قابل جایگزین با تولید داخلی هستند.
نا گفته نماند که بخش تولید اکنون به شدت در زیر ضربات همین سیستم کور دولتی دارد تلف می شود. فشار مالیات فشار عوارض و کم برقی کم آبی کم سوختی و بالاتر از همه فشار کم عقلی و کم خردی؟
اصلا بیایید به اندازه وحوش حیوانات غیر اهلی برای این صنعت اعتبار قائل شوید منطقه حفاظت شده صنعتی ایجاد کنید حتی در بدترین جاها مانند استان سیستان بلوچستان ایلام چهار محال بختیاری کردستان آذربایجان غربی خراسان جنوبی .
چه عیبی دارد یک منطقه اعلام کنید که هیچ شخص مسلحی نتواند وارد شود کشتار کند شکار کند نه شهرداری نه دارایی نه شهرکهای صنعتی نه اداره آب نه اداره برق نه سازمان تامین اجتماعی نه اداره آتش نشانی ( اخیرا آتش نشانی هم به جرگه رشوه بگیران اضافه شده ) نه ده داری نه بخش داری نه فرمانداری نه استانداری نه .......
هرکدام با دو کاسه پرنشدنی مراجعه می کنند هر کدام دو تقاضا روی میز می گذارند یک برای شخصی دو برای اداره مطبوع
و متاسفانه کاسه شخصی بسیار بزرگتر از کاسه دولتی است وقتی مودی اعتراض می کند پاسخ روشن است رئیسم هم منتظر است سهم ایشان بدهم؟
یک منطقه حفاظت شده اعلام کنید هیچ کس حق مراجعه نداشته باشد سهم دولت هم یک درصد ناچیز تعیین گردد و تماما یک کاسه شود ( طبق نظر اتحادیه اروپا تمامی پرداختها در یک صورتحساب واحد تحت عنوان تکس TAX دریافت شود و برای صنایع مورد نیاز یا در حال فشار تخفیف تا 70% برای یک دوره پنج تا ده ساله محاسبه شود)
دیگر کسی اجازه تهدید اخاذی و فشار نداشته باشد همه پرداختها اقساطی و ماهانه باشد و بعد از وصول درصدی به آدارات مختلف شهرداری های منطقه و سازمانهای منطقه ای پرداخت گردد.
اکنون چه کالای وارد می کنیم که امکان تولید داخل آن نباشد خودرو کامیون اتوبوس قطار همگی امکان تولید داخل دارند حتی هواپیما قابلیت تولید داخل دارد آن هم در اشل و حد اندازه بزرگ نظیر ارباس340/300 و بوئینگ 747 /757/767 منتها یکمقداری هدایت سرمایه گذاری و تلاش می خواهد تجربه تولید هواپیمای جنگنده اف 5 نشان داد هر گلوگاهی با کمک دانش بنیانها قابل رفع هستند حتی بالاترین تکنولوژی ها در داخل قابل حصول یا حتی قابل خرید هستند نگاه کنید به تجربه تولید خودرو برقی هیبریدی تنگنا ها با خرید تکنولوژی قابل رفع هستند حتی آمریکا برای دزدی تکنولوژی گاهی وقتها مسابقات تکنولوژیک برگذار می کند تا اطلاعات دانشجویان برتر برباید.صد هزار دلار جایزه برای تکنولوژی چند میلیارد دلاری؟
حالا اگر تولید در داخل پا بگیرد همه کشور با تولید داخل می شود بازسازی کرد جایگزین کرد نیازهای تاریخی رفع کرد منتها باید سفارشهای خارجی به داخل منتقل شود نگویید سرمایه گذاری نمی شود نداریم ؟
همه چیز داریم سرمایه هم در داخل وجود دارد نه یک میلیارد دلار که 1000 میلیارد دلار در همین داخل هست منتها باید محیط مناسب رشد پیدا کند تا از انبارها و گوشه کنارها بیاید بیرون حال سرمایه 5000 میلیارد دلاری ایرانیان خارج از کشور هیچ که وضع خوب باشد آنان هم می آیند.
ببینید سرمایه هست خیلی هم هست درست است ممکن است یک نفر خیلی سرمایه نداشته باشد اما به شکل سهامی می شود کار درست کرد بگذارید یک چشمه به شما نشان دهم که سرمایه هست اگر یادتان باشد صندوق امانات بانک ملی ایران در تهران خیابان انقلاب شبعه دانشگاه سرقت شد در 250 صندوق امانات مردم سرمایه ای بالاتر از یک میلیارد دلار وجود داشت آن هم بصورت ارز تنها که مقدار زیادی از سرمایه ها طلا و جواهرات بودند.
مشکل اینجاست که دولت دست نامشروع به اموال مردم می زند و مردم حاضر به رو بازی کردن نیستند.
هم اکنون بسیاری از پرونده های مالیاتی عطف به سابق است حتی گمرک هم مشغول قبر شکافی و مرده پیدا کردن در پرونده های سابق است؟
اگر این روشهای زشت کنار گذاشته شود اموال مردم محترم شمرده شود اگر گردش مالی داخلی به شکوفایی برسد همین گردش مالی داخلی کشور نجات خواهد داد. نیاز به ارز به شدت کاهش خواهد داد بودجه دولت را محقق خواهد کرد نیاز به خارج را بسیار کم حتی منتفی خواهد کرد.
من قول می دهم با یک مدیریت صحیح می توان کشور با پنج میلیارد دلار اداره کرد آن هم بخوبی .
اولا باید بازار تشویق کرد تولید داخل جایگزین واردات کند دوم به تولید کولی داد برای حداقل ده سال پیش رو.
و از ایجاد سوبسید جز برای دارو و سلامتی و نان خودداری کرد.
قیمت گذاری را هم برای ابد کنار گذاشت اصلا قیمت گذاری در اسلام نبوده و نیست پیامبر هیچگاه زیر بار قیمت گذاری نرفت و قیمت گذاری را ستم و بدعت نامید گفت قیمتها دست خدا است خواست کاهش می دهد خواست افزایش می دهد.
اما با احتکار به شدت برخورد می کرد. اصلا وقتی قیمت کذاری نباشد معمولا فروشنده کالا را عرضه می کند ولو به قیمت بالاتر . خوب وقتی مصرف ارز به شدت کم شد و در مقابل برای جایگزین تولیدات داخلی امکانات بیشتری داده شود به سرعت اشتغال داخلی شکل می گیرد و به تولید ملی افزوده خواهد شد.