راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 613 ) برنده انتخابات 1403 رئیس جمهوری
ثبت نام تعداد زیادی از داوطلبان ریاست جمهوری نشان داد که هنوز به یک بلوغ سیاسی در ایران نرسیده ایم.
اگر چه انگیزه بسیاری از ثبت نام کنندگان پیروزی نهایی در انتخابات نیست اما نشان از انگیزه های شخصی جناحی منفعت طلبی حتی سوء استفاده از موقعیت و شان جمهوریت به وفور دیده می شود.
از آن که برای ازدواج کردن سر در کاندیدا توری پیدا کرده تا کسانی که مامور جناح یا گروه خویش یا منتظر دریافت سمت های جانبی و حتی ساخت و باخت احتمالی و یا فرار از پرونده های قضایی متعدد و محکومیت های سیاسی احتمالی هستند.
و یا بدون برنامه وارد بازی سخت خطرناک و حتی انهدمی نام نان حیثیت شدند .
بازی نه چندان منطقی و عاقلانه وزرات کشور و شورای نگهبان کار را سخت و نتیجه را نه چندان مطلوب کرد؟
سوال اینجاست واقعا این شرایطی که شما تعیین کردید برای داوطلبان باعث می شود بهترین عالم ترین اشخاص به ثبت نام نهایی نزدیک شوند یا همه این فیلترها برای این بود جناح یا گروه خاصی به منصب نصب کنید؟
حالا 80 نفر جمع شدن که صلاحیت 90 در صد آنها جای سوال است؟
آیا واقعا نمی شد شرایط بهتری تدارک دید تا بیش از 60 نماینده ادواری مجلس برای گرفتن عکس یادگاری هجوم نیاورند.
در واقع نمایندگی مجلس شمول مدیریت کلان می شود بدیهی است خیر.
از طرف دیگر مسائل مهمی هستند که در شرایط شورای نگهبان نیامده و بسیار اصولی هستند از جمله اطلاعات سیاسی تاریخی ایران و حتی جهان یا یک تفکر منطقی و استدلالی یا حتی شخصیت متین و آرام و دارای قدرت تفکر تجزیه و تحلیل کدام یک قابل احصاء هستند با شرایط شما؟
حالا آنچه گذشت یک شو تمام سیاسی کمدی تراژیک بود که باید برای آن گریست؟
چرا گریست چون 6 مجتهد و 6 حقوق دان عالی رتبه کشور جمع شوند در یک محل و نتوانند یک شرایط منطقی مستدل و یقینی تعیین کنند برای انتخاب داوطلبان ریاست جمهوری پس چه کسی می تواند؟
حتی من بیسواد بهتر از این شرایط را می توانم روی میز بگذارم.
اصلا تنظیم این شرایط کار جناحی صنفی وحتی سیاسی نیست می شود شرایط بهتری روی میز گذاشت از جمله امتحانات مکرر و مصاحبه حقوقی سیاسی عقیدتی قانونی تا حداقل 2 نفر در جمع هشت نفر نهایی از طریق امتحان گزیده شده را روی میز گذاشت.
حالا بگذریم .
نتیجه کار چه خواهد شد؟
شواهد نشان می دهد اصول گرایان که از پیروزی خود مطمئن بودند ناگهان با هجوم اصلاح طلبان خواب آشفته دیده برای پیروزی تضمین شده به وزرات کشور هجوم بی برنامه کردند.
از یک سمت تعدد ثبت نام ها نشان از مشکلات داخلی ( قبول نداشتن همدیگر ) دارد.
از سمت دیگر توپخانه قوی اصلاح طلبان شروع به بمباران تبلیغاتی سنگین برای کوبیدن شخصیت های مطرح اصول گرا را حتی قبل از جنگ مناظره ای آغاز کرده اند.
بی شک اصول گرایان مطرح در این ماراتن ریاست جمهوری مانند دکتر جلیلی یا قالیباف یا بذرپاش و حتی زاکانی از نفوذ و رای بالایی برخوردار نیستند باید آنها را از قبل شکست خورده دانست.
متاسفانه نداشتن استراتژی تبلیغاتی اصول گرایان را به گوشه رینگ خواهد برد.
از طرف دیگر رقبا هم چندان چنگی به دل نمی زنند ؟
آقایان اسحاق جهانگیری یا همتی و پزشکیان و آخوندی هم بین مردم اقبال چندانی ندارند؟
اگر چه ممکن است رئیس دانشگاه تهران دکتر مقیمی یا دکتر منظور ( رئیس برنامه بودجه ) اندکی بتوانند مطرح شوند ؟
هنوز زود است بتوان نتیجه کار پیش بینی کرد اما بلاشک مناظرات تلویزیونی می تواند نتیجه ای متفاوت را رقم بزند.
اصلا ممکن است شورای نگهبان شخص لاریجانی را تایید صلاحیت نکند یا به محل تولد او اشکال بگیرد .
اما بدون شک حاصل جنگ تبلیغاتی دو گروه اصلاح طلب و اصول گرا شخص علی لاریجانی درو خواهد کرد؟
او که در طعنه زنی لفاظی و احاطه به کار تسلط تاریخی دارد پیروز میدان خواهد شد.
مگر اینکه اصول گرایان بتوانند یک جبهه واحد و نیروی کمکی خاصی را به میدان بیاورند.
و گرنه از هم اکنون باید علی لاریجانی برنده ماراتن انتخابات ریاست جمهوری دانست .
این همان گزینه مطلوب اصلاح طلبان است در پس پرده.
دولت لاریجانی در واقع دولت سوم روحانی خواهد بود و 4 و یا 8 سال دیگر ایران را به اردوگاه غرب گره خواهد زد .
بیراهه که به سرانجام نخواهد رسید.