راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 596 ) \جهش تولید\ برنامه اساسی می خوا
نوروز سال 1403 را با هدیه بزرگ و عظیم رهبری تحت شعار " جهش تولید با مشارکت مردم " شروع کردیم این لغات بسیار ساده و معمولی هستند اما در پشت آن رمزی نهفته است به درازای 150 سال تاریخ ایران.
یکی از توافق های روس ها و انگلیسی ها ( بعد ها آمریکا و انگلیس )در سالهای انقلاب مشروطیت در حدود 1900 میلادی این بود که ایران باید نقش نعش را در مبادلات جهانی بازی کند و هرگز تولید در آن شکل نگیرد. اگر چه انقلاب مشروطیت در سال 1906 به پیروزی رسید اما در تحقق اهداف خود با کارشکنی خارجی ها و عقب کشیدن مردم ناکام باقی ماند.
متاسفانه با خیانت به ملی شدن نفت در دوره مصدق و همراهی کامل پهلوی با آمریکا این تولید ملی باز هم ابتر باقی ماند.
بعد از انقلاب دو دولت زمان جنگ توفیقات عظیمی در براه انداختن چرخهای تولید داشتند به شکلی که تولید بسیاری از اقلام مصرفی بدون واردات در ایران داشت شکل می گرفت که ناگاه سالهای پس از جنگ با عنوان تعدیل ساختاری آن امکانات شکل گرفته را نابود کرد.
طبق گزارش گمرک ایران بعد از جنگ واردات اقلام مصرفی 53 برابر زمان جنگ افزایش یافت و دوبار تولید با شعار توسعه به شدت سرکوب شد.
نتیجه اینکه از آن تاریخ تا کنون هرگز تولید مبنای توسعه کشور نبوده و نقش سرکوب عمیق تولید را در تمام این سی سال گذشته دولتها به عهده داشته اند.
چگونه؟
اول با واردات عظیم اقلام مصرفی ( هم کشاورزی هم صنعتی ) با تکیه بر دلارهای باد آورده نفت سرکوب شدید انجام شده و می شود.
در تمام سالهای 1384 تا سال 1400 هر سال 30 میلیارد دلار اقلام مصرفی غیر از کالاهای اساسی وارد کشور شده است هم در دولت احمدی نژاد هم در دولت روحانی. ( به نقل از دکتر محسن مسرت )
دوم مقرارت بسیار سخت برای تولید هم در بحث موافقت اصولی هم در بحث تخصیص زمین تسهیلات هم در بحث مالیات و بیمه تامین اجتماعی و فشارهای جانبی مانند عوارض شهرهای صنعتی عوارض شهرداریها عوارض ده داری بخش داری فرمانداری و حتی استانداری .
سوم ابزار برنامه برنامه های توسعه کشور اصلی ترین ابزار سرکوب تولید بوده است و همچنان هست؟
نمی خواهم این تاریخچه گذشته را مفصل بررسی کنم اما برای نتیجه گرفتن فعلی بسیار لازم است که از گذشته خبر داشته باشیم.
رهبری بیش از 15 سال است شعار شروع سال را موضوعات اقتصادی نامیده اند به جرات باید گفت حتی یک شعار سال هم اجرایی نشد بلکه هر سال ضد شعار ایشان هم عملکرد داشته ایم حتی سال گذشته هم تورم افزوده شد هم تولید کاهش یافت؟
"جهش تولید" نیاز اساسی به یک برنامه مدون دارد این برنامه توسط چه کسی باید نوشته شود به طبع همگان می گویند این برنامه باید توسط دولت.
اما دولت فاقد لیاقت و ظرفیت و اعتقاد به تولید ملی است.( منظور من از دولت رئیس جمهور و حتی هیات وزراء هم نیست این برنامه ها معمولا توسط بدنه کارشناسی وزراتخانه نوشته می شود بخصوص بدنه کارشناسی وزرات صنعت معدن بازرگانی و سازمان بودجه که اصلا اعتقادی به رویش تولید در ایران ندارند نه رویش نه واگذاری نه تخصیص نه امتیاز اصلا این بدنه مخالف واگذاری ها هر گونه امکانی به بخش غیر دولتی هستند)
این موضوع در تمام سالهای گذشته اثبات شده است اصولا مشکل اساسی در ایران این است که می گوییم باید مجلس برای خودش برنامه و مصوبات داشته باشد دولت برای خودش قوه قضاییه برای خودش این موضوع خود اصلی ترین مبدا تعارض منافع است.
چون مجلس می آید برای خودش امکانات و حقوق و مزایایی نامحدود تصویب می کند دولت هم همینطور بقیه هم چنین خواهند کرد لذا نتیجه فاجعه بار خواهد بود که فاجعه بار هم شده است.
اولا قوانین و برنامه و امکانات هر بخش باید توسط فرا قوه فرا دولت فرا مجلس توسط عقلا و متخصصان فرهیخته باید نوشته و تصویب شود و در اجراء نظارت کامل شود.
این راهی است که دنیا در آن تجربه دارد و اجرایی می کند اصلا نقش مجلس موسسان (دو مجلسی ) و قوانین نویسان ارشد همین است.
برنامه " جهش تولید" باید توسط یک جمع فرا دولت و مجلس نوشته شود و دولت و مجلس ملزم به رعایت و اجرای آن باشد.
اینچنین است که پیشرفت حاصل می شود و گرنه آقایان هی شعار می دهند آخر هم هیچ پیشرفتی حاصل نخواهد شد همانطور که سالهای قبل هم هیچ رشد قابل ذکری وجود نداشت.
ببینید این برنامه نیاز به پنج تا هفت نفر فرهیخته دارد که مدونش کنند چه خوب است که رهبری خودش چند نفر را برای تنظیم چنین برنامه ای را مشخص کنند.
اصولا دولت اگر هم بخواهد بنا به دلایل زیر قادر به چنین مرجعیتی نیست همانطور که در نوشتن برنامه هفتم و خروج از فشار تحریم و تورم ناقص عمل کرد اینبار هم نا موفق خواهد بود.
ببینید وقتی صحبت از دولت می کنیم منظور ما شخص رئیس جمهور یا حتی یک وزیر خاص نیست ( خصوصا وزیر اقتصاد یا رئیس برنامه بودجه و یا وزیر صنعت معدن بازرگانی ) منظور برآیند تمام نیروهای دولت است که همیشه نتیجه را ناقص و ناکام می گذارد هیچکدام قادر به اثر گذاری مثبت بر بقیه نیستند این موضوع باز می گردد به عدم کیفیت یا شاخصیت هر کدام ممکن است به تنهایی آدم درست و خوبی باشند اما در مقام سازمان با یک سازمان ضعیف ابتر و حتی ضد اهداف روبرو هستیم.
اما دلایل این ضعف و عدم توانایی.
1-فقدان اراده سیاسی دولت برای پایان دادن به مشکلات اقتصادی کشور ( تنها خواستن نیست )
2-سایه سنگین نظرات غیر کارشناسی بر دولت ( نظرات بیشتر تئوری هستند نه عملی تراوشات ذهنی غیر عملی هستند مانند شعار های جناب عبدالملکی وزیر اسبق وزرات کار )
3-فقدان سرمایه علمی و تجربی دولت و فقدان کارشناس ارشد اقتصادی شاخص.
4-عدم آشنایی با تاریخچه اقتصادی سیاسی و روش های عملی اسلامی.
5-نگاه ساده پنداری و ساده انگاری مشکلات ( غلبه شعار و نمایشی کار کردن )
6-چهار چوب غیر شفاف خواسته ها و اهداف اقتصادی ( حرفها با واقعیت خوانایی ندارد چه رسد به اهداف مورد نظر آینده )
7-دخالت نهاد ها مافیا ها مانند دخالت خودرو سازان در موضوع ورود اتومبیل
8-فقدان سیاست های رسانه ای درست و همگرایی وزراتخانه ها با هم دیگر.
9-ضعف نهادهای اطلاعاتی اقتصادی دولت و مجلس ( ضعف باعث شده که ابداعات و قوانین به جای درمان منجر به گسترش و افزایش مشکل می شوند)
10-اتکا به اشخاص توصیه شده ضعیف هم در بحث اطلاعات تحصیل و تجربیات عملی
11-نداشتن برنامه و اهداف جامع اقتصادی
12-فقدان پشتوانه کارشناسی مردمی و حتی جناحی
13-تخریب گسترده جناح اصلاح طلب خارج از گود نه برای اصلاح که برای کوبیدن و خلع ید کردن و سلب کردن دولت حاضر به منظور تسلط دوباره بر قدرت. ( در حالیکه خودشان هیچ برنامه مشخص و مدونی ندارند)
این سیزده عامل موانع بزرگ دولت حاضر هستند برای موفقیت در اداره کشور حتی چه برسد به اجرای " جهش تولید "
اگرچه من قصد تخطئه دولت حاضر ندارم بلکه منظورم تحلیل موانع عدم موفقیت دولت است اگرچه امیدوارم در یک سال و نیم آتی دولت شاهد تغییرات مثبت و حل مشکلات باشیم .
اگرچه هیچ افق روشنی با ضعف مفرط رئیس جمهور و معاون اول به چشم نمی خورد بدیهی است دولت رئیسی اولین دولت چهار ساله تاریخ انقلاب اسلامی خواهد بود حتی اگر هیچ اصلاح طلبی هم تایید صلاحیت نشود.
اما یک درخواست تخصصی دانشگاهی اقتصادی هم از اهل فن دارم حالا که دولت اراده کافی برای این مهم ندارد ( بیشتر نمی تواند تا بخواهد)
از تمامی بزرگانی که به اعتلای ایران فکر می کنند دعوت می کنم بیایید یک برنامه خلاصه توافقی را آماده کنید روی میز بگذارید در واقع ما دولت را در مقابل عمل انجام شده قرار دهیم .
اگرچه پیشنهاد اساسی اینست که یک دانشگاه متولی این کار شود یک نهاد تا یک شخص.
اگر واقعیت این شعار سال را بخواهیم کاوش کنیم این است که رهبری یک بسیج عمومی اعلام کردند تا درخواست ازدولت تنها؟
پس بهتر است شاهد یک بسیج تخصصی باشیم در تدوین برنامه " جهش تولید "