سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 567 ) دولت رئیسی در برزخ؟

دولت همچنان گرفتار و گروگان فاصله عجیب بین وعده ها و عملکرد ناقص  خود است. 

از یک سمت درخواستهای عظیم مالی بودجه ای و بدهی ها و تورم سنگین و هزینه های کمر شکن از سمت دیگر قلت درآمد و عدم بازگشایی تحریمی  ارزی کار را  به شدت سخت کرده است.

از یک سمت تقاضا برای گشایش مالی غذایی تورمی بودجه ای در حال افزایش است از سمت دیگر کفگیر بودجه به ته دیگ خورده و امکان برداشت وجود ندارد مگر به هزینه زیاد؟

در دولتهای قبل حداقل امکان اخذ هزینه از بانک ها یا تامین اجتماعی شستا و شرکت های بزرگ دولتی فراهم بود اما اینک تمامی این راه ها یا مسدود شده یا بسیار سخت و هزینه بردار هستند.

لذا برای دولت مسجل شده که فشار خود را باید روی مالیات متمرکز کند اما این اسب هم با ساختار فعلی نه قادر به تاخت رفتن است نه قادر به بارکشی افزون بر توان؟

تکیه به ساختار مالیاتی ناقص از هم اکنون آثار خود را بر بازار باقی خواهد گذاشت تعطیلی بسیاری از واحدهای موجود؟

دوم تکیه دولت بر سیستم انقباضی مالی هم نتیجه ای غیر از رکود سنگین نخواهد داشت آثاری که کنون خود را دارد نمایان می کند؟

فرو ریزی 5 بانک ناتراز و بدنبال آن فرو ریزی بسیاری از شرکت های اقماری فقط پیش درآمد آن خواهد بود.

ورشکستگی های دومینو وار اقتصاد کشور را در هم خواهد ریخت؟

اگر در ابتدای جنگ اوکراین احتمال سازش با غرب وجود داشت اینک با بن بست رسیدن پیروزی بر روسیه امکان آن بسیار دور تر و کم رنگ تر بنظر می آید.

آمریکا دارد خود را برای تهاجم جدیدش بر خاورمیانه و فشار بر جبهه مقاومت آماده می کند تا زمینه انزوای روسی ایرانی بیش از بیش فراهم کند شاید دور از ذهن نباشد که فردا شاهد هم آغوشی رهبر چین و بایدن باشیم حداقل یک سازش موقت تا انزوای کامل روسیه ایران و جبهه مقاومت ؟

به هر حال دولت وقت بایدن که دارد برای انتخابات سال 2024 آماده می شود باید یک دستاورد روی میز بگذارد.

پیروزی بر چین فعلا امکان پذیر نیست اما فشار بر روسیه و ایران امکان پذیرتر است ؟

بله چین خیلی بد است از نظر دولت آمریکا اما برای مصلحت روزگار ( به قول دکتر شریعتی ) آمریکا حاضر است ماتحت چین را هم بوسه بزند؟

بوسه ای که با سفر کسینجر به چین آغاز شد که من اسم آن را می گذارم سازش مجدد و موقت با اژدها؟

نتیجه اینک دولت سیزده هم با دو مانع اساسی و بزرگ در داخل و خارج روبرو است؟

اولین مشکل دولت اینست که شناخت کامل از وضعیت و نیروهای خودی و دشمن ندارد؟

دولت فکر می کرد بانکها اسب بار کشی تولید و ساخت یک میلیون مسکن خواهند شد اما حالا معلوم شده بانکها نه تنها اسب کشش کار نیستند جنازه های سنگین و ورشکستگی هستند روی دست دولت.

در داخل دولت با لشگر عظیم دو میلیون پانصد هزار نفری کارکنان دولت روبرو هست که که من اسم آن را می گذارم لشگر تزویر؟

ببینید این لشگر دو میلیون نیمی همه تزویر گر و ناحق نیستند مشکل سیستم  بروکراسی اداری مدیریتی ناقص و مدرک گرایی عظیم در این دستگاه است چهره های که مسلمان نما هستند اما مومن و آنچه ظاهراشان می گویید نیستند جا نماز آب می کشند اما خود درگیر فساد عمیق پنهانی هستند؟

کارشناس هستند ( رزومه سازی عجیب کرده اند ) اما هیچ عمق و نگرش کارشناسی ندارند دکتر مهندس تحصیل کرده هستند همه مدارک تهیه کرده اند اما نه دکتر هستند نه کارشناس نه متفکر ؟

حرف می زنند اما حرفشان حرف حساب نیست قول می دهند قولشان قول نیست لشگر توخالی و مشبهه لشگر؟

حتی چهره های بزرگ دولت هم از قاعده مستثنا نیستند ؟

فقط لشگر بزم هستند لشگر کار آزموده و جنگ آور نیستند.

بله بسیاری از رده های پایینی و حتی متوسط انسانهای صادق و کارکنی و حتی کارشناس هستند اما سمتها بین دیگران تقسیم شده سهم بندی شده جناح بندی شده.

خلاصه کلام دست دولت از پشتوانه کارشناسی خالی است.

نیروی مطمئن و کارشناس مطلع ندارد یا نمی شناسد یا اطمینان به آنان ندارد.

اینجای کار اوضاع را خیلی خراب می کند. 

تا اینجای کار مشخص شده دولت در هر دو جبهه داخلی و خارجی دچار چالش های اساسی شده و در هر دو مشکل اساسی دارد لذا باید تغییر نگرش و سیاست بدهد برای این تغییرات نیاز به تغییرات وسیع نیروی مدیریتی نگرشی و تحلیلی دارد.

این مسلم ترین نتیجه دو سال تلاش نافرجام دولت است حالا نافرجم کامل هم نگوییم کم فرجام هست؟

دولت باید برای دو جبهه جنگ اقتصادی سیاستی سیاسی داخلی و خارجی باید دوباره دست به چینش نیرو بزند و نیروهای جدید به صف کند در غیر اینصورت باید خود را برای شکست و استیضاح آماده کند.

نه مانند بار اول به سراغ چند جوان تحصیل کرده امام صادقی که به انبار پیران کار آزموده و جنگ دیده کار کرده برود؟

من اولین مشکل دولت فعلی را هنوز نیرو و کمبود نیروی متخصص کار بلد می دانم ؟

هنوز دولت مشکل اساسی در تامین فرمانده اقتصادی  سیاسی دارد؟

یک وقت هست نیرو نیست اما اکنون موضوع نبودن نیست موضوع شناخت تضمین و تعویض اختیار است که هر سه برای دولت درگیر معضل شده است.

اما مشکل فقط در اراده دولت مستقر است و گرنه حل هر سه راه کار دارد؟