اعتقاد دارم آنچه که باعث شد ساختار و قواعد انتخابات ریاست جمهوری ایران به هم بخورد مسئله زنان در جمهوری اسلامی ایران است .
در واقع تغییر قواعد بازی و برنده شدن آقای پزشکیان یک پدیده جدید در کشور بود که نه با فعالیت جناحی و گروهی که با کنش گری دختران و زنان ایران به وقوع پیوست .( فعالیت های گروهی جناحی نقش داشتند اما نقش غالب زنانه بود)
در واقع ایجاد رقیب هراسی بی حجابی ستیزانه برای گروه اصول گرا بوسیله رقیب عامل پیروزی اقای پزشکیان بود در انتخابات ریاست جمهوری ایران.
آراء 6 میلیونی اضافه شده به سبد دکتر پزشکیان در فقدان پایگاههای موثر جناحی حزبی موثر فقط معلول کنشگری و مشارکت عظیم خانمها امکان پذیر بود هر چند آمار انتخابات به لحاظ جنسیت در ایران اعلام نمی شود اما بدون شک باخت اصول گرایان در انتخابات نتیجه آراء عظیم زنان بود در حالیکه در دور اول انتخابات 8 تیر جناح اصلاح طلب با همه رقیب هراسی نتوانست بیش از ده میلیون رای جمع کند ( شکست اصلاح طلبان در جمع آوری آراء عمومی هویدا بود )
اما در دور دوم انتخابات نتیجه 16 میلیونی فقط گویای نقش عظیم زنان در آینده سیاسی ایران است.
متاسفانه این نقش زنان در انتخابات حقیقت تلخی برای دو جناح سیاسی کشور است که هر دو نمی خواهند به آن اعتراف کنند ؟
چون هم جناح اصلاح طلب که از این موضوع منفعت عظیمی برده و می برد (و نمی خواهد به این ابزار ناجوانمردانه اعتراف کند ) و از چرخه فرهنگی سیاسی آن برای کوبیدن رقیب استفاده می کند از دست بدهد.( رقیب هراسی گسترده در رابطه با ایجاد محدودیت برای زنان و دختران به عنوان آلت نفوذ دخالت سرکوب تحقیر فرهنگی سیاسی حتی اقتصادی )
وهم جناح اصول گرا به آن اعتراف کند که مترادف با اعلام شکست فرهنگی و بی برنامگی و قبول اشتباهات و عدم اهتمام به برنامه های جبرانی خواهد بود.( بطور کلی جناح اصول گرا فاقد یک تفکر و سیاست مدون یکسان در برخورد با خانمها و بی حجابی است هر گروه مطلبی جداگانه عنوان می کند که بیشتر ناشی از بی اطلاعی شرعی فرهنگی اسلامی و سیاستی است )
پدیده بی حجابی یک امر تنها زنانه نیست ابعاد مختلف و حتی مردانه دارد لذا در مقاله سعی می کنیم بخشی از این ابعاد بررسی کنیم بدون اینکه بخواهیم نسخه واحد یا جامعی برای درمان مطرح کنیم اگرچه سعی خواهیم کرد افق های پیروزی و حل مشکلات بی حجابی را نشان بدهیم حداقل سمت و سوی درمانها را مطرح کنیم اگرچه نمی توانیم جامعیت و راه نهایی را تبین کنیم.
قبل از هر چیزی باید عوامل این پدیده را باید بررسی کنیم چه عواملی باعث بروز تشدید و امتداد آن شدند.
1-فرو ریزی ساختار خانواده در ایران بعلت فقر فرهنگی اقتصادی سیاسی سالهای اخیر که با تهاجم شدید رسانه ای غربی و خودی به وقوع پیوسته است
2-کم توجهی حکومت به خانمها در انتخاب شوهر و تشکیل زندگی و رسوم غلط اجتماعی موضوعی که در جامعه رسم شده مرد باید به خواستگاری برود اگرچه وجه غالب این بوده در حالیکه در عمل و حتی تاریخ اسلام دیده می شود زنان هم می توانند داوطلب ازدواج با مردی باشند این موضوع دقیقا بر خلف تبلیغات رسانه های غربی است که تبلیغ می کنند زن باید خودش انتخاب کند نه اینکه منتظر باشد تا یک مردی به او پیشنهاد ازدواج بدهد رسانه های غربی تبلیغ می کنند که زن آنکه را می خواهد خود انتخاب کند نه اینکه منتظر بماند تا انتخاب شود اصلا این رسم نه ایرانی است نه اسلامی اگرچه رعایت آن هم خلاف نیست مگر حضرت خدیجه علیه السلام خود پیشنهاد ازدواج به حضرت محمد سلام الله نداد .
ما هم در عمل و قانون کوتاهی کردیم هم در فرهنگ سازی و مالکیت و حقوق فردی محلی و حتی سیاسی حتی کم توجهی به قوانین شرعی در حق مالی زنان و حقوق خانمها. حقوقی که غیر قابل بخشش هستند از قبیل انتخاب شریک زندگی تملک دستمزد مهریه اجرت المثل ارث و استقلال مالی حقوقی که حتی در دادگاه ها نادیده گرفته شدند و می شوند.
3-کم شدن باورهای اسلامی به علت شکست های اقتصادی حکومت که بیشترین زیان را نصیب خانمها بچه ها و افراد تحت تکفل کرد وقتی در یک جامعه فرهنگ اسلامی متهم می شود به بی عرضه گی بی لیاقتی بی مایه گی باید منتظر پامال شدن فرهنگ و باورهای آن جامعه شد که حکومت بر اساس آن برنامه ها پایه گذاری شده است گاها" شاهد انتصاب بدترین اشخاص بر راس بزرگترین پست ها بودیم که بزرگترین خسارتها را رقم زدند از قبیل خسارات مالی فرهنگی سیاسی و حتی دزدی خیانت اختلاس تحت عنوانهای مدیر اسلامی ارزشی ؟
کلا" حاکمیت جمهوری اسلامی ایران از تدوین یک آئین نامه کامل برای تصدی پست های مهم عاجز بوده ( آئین نامه و متون دینی قرآنی روایاتی وجود دارد اما حکومت بخاطر منافع عده ای نمی خواهد بصورت مفصل و قانونی ابلاغ کند پای منافع جناحی گروهی و شخصی در میان بوده خیانت در امانات فرهنگی دینی حکومتی )
حتی آئین نامه های که می تواند تعیین کند اگر شخص لایق کامل نبود از چه جایگزین های می توان استفاده کرد.
4- چهارمین عامل قوانین تحقیر آمیز و ساده نگرانه قدیمی حتی بیش از 60 تا 100 ساله حکومت شاهنشاهی و تدوام اجرای آنها در جمهوری اسلامی ایران که عامل لجاجت سیاسی فرهنگی و پوششی را دامن زد باید اذعان کرد حکومت جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه برای حل مشکلات عظیم خویش در زمینه های مختلف به صاحبان خرد مراجعه نکرد یا وقتی مراجعه کرد که کار از کار گذشته بود. و خسرانهای عظیم پدیدار شده بودند تازه بازهم در پذیرش نتیجه این مراجعات تعلل و مقاومت عجیبی وجود دارد.
5-بی حجابی یک پدیده است تابع بازار عرضه و تقاضا تنها خانمها در آن دخیل نیستند آقایان هم در کفه دیگر ترازو قرار دارند درخواست هست که عرضه هم هست این بازار دو وجه وجود دارد خریدار هست که فروشنده را به بازار می کشاند متاسفانه عدم اقناع مردان و جوانان از طرق شرعی رسمی و فقر روز افزون به بازار مجردی 12 تا 15 میلیون نفری کشور دامن زده است.
مردانی که قادر به ازدواج و تهیه خانه ومخارج زندگی مشترک نیستند می خواهند از بازار آشفته موجود بهره برداری بدون هزینه یا کم هزینه کنند باوری که رنگ حقیقت ندارد متاسفانه هزینه زندگی هرزگی بسیار بیشتر از زندگی دائمی و شرعی است
در مجموع مجازات های سنگین هم نتوانسته در این زمینه بازدارنده باشد همانطور که بازار مواد مخدر وجود دارد و حتی مجازات اعدام هم نتوانسته فروشندگان را معدوم یا محدود کند.
چاره کار در ایجاد بستر های شرعی و قانونی است برای کم کردن تعداد مجردها با شیوه های جدید و ابداعی .
ایجاد زمینه ازدواج و حوائج روحی و روانی نسل جوان با استفاده از طرحهای نظیر بیمه ازدواج بیمه مهریه بیمه خانواده بیمه فرزندان بدنیا آمده حالا نه در حد عالی حداقل با اقل امکانات بدون اینکه فشار زیادی بر روی دوش دولت بگذارد.
6-دامن زدن به اتهامهای ضد انقلاب مانند زن ستیزی و تهاجم رسانه ای خیلی هم خالی از محتوا نبود در بسیاری سمت ها ما فاقد برنامه برای مشارکت دادن خانمها بودیم بسیاری از سمت ها را مردان اشغال کردند بسیاری از زنان با وجود داشتن تحصیلات عالی و حتی سیاسی فاقد سمت یا حتی فاقد شغل ماندن در مجموع حکومت نتوانست برای خانمها و زنان الگو سازی کند ( اولین بار این مسئله را من از زبان خانم دکتر الهه کولایی شنیدم ) ما نتوانستیم در مدارس برای دختران کوچک یک الگوی موفق ساده و حتی معمولی را مطرح کنیم نه تنها در مدارس بلکه در رسانه ملی و عمومی هم این عجز و فقدان مشهود است سریالهای ما فاقد قهرمان موفق زنان است تنها نقش حاشیه بازی می کند یا خواهر یک مرد موفق است یا مادر یا همسر خود صاحب نقش نیست خود حاصل دسترنج خود را نمی چشد موفقیت او در سایه موفقیت مردان است در حالیکه اینگونه نیست اصلا در رسانه ها هم جای خالی مدیران معلمان و پزشکان زن خالی است در دانشگاه هم کمتر مطرح می شوند در جامعه هم همینطور ؟
اصلا نبود شخصیت سازی موفق در ذهن دختران اشکال دارد بلکه در پسران هم نقایص عظیم وجود دارد ما دانش آموزان کوچک را با این ایده که پزشک یا مهندس شوند بار آورده ایم از کودکی در گوشش خواندیم تو فلان و فلان خواهی شد .
اما مگر جامعه چند تا پزشک و مهندس می خواهد اینجاست که بچه ها که بزرگ می شوند در اولین شکست ها برای همیشه مغلوب و گوشه گیر می شوند معتاد می شوند نا امیدی در آنها موج می زند اینان حاصل مشکلات آموزش و اهدافی ما است که گریبانگیر 3 میلیون معتاد متجاهر گرفته گناه ما است؟
ما نتوانستیم بچه های مقاوم تلاشگر و معمولی پرورش دهیم در تدوین و تصویر زندگی آینده هم برای دختران هم برای پسران شکست عجیبی خورده ایم و عجیب تر اینکه از اعتراف به آن خودداری می کنیم؟
زنان ما در جامعه ما الگو سازی نمی شوند در مدرسه در دانشگاه در اجتماع در رسانه ها .
این عدم معرفی الگوی مناسب نقش عظیمی در انحرافات داشته و دارند وقتی شما از معرفی یک زن یا دختر موفق خودداری می کنید آنگاه زمینه برای عرضه نمونه های بدلی تقلبی انحرافی فراهم می شود .
بسیاری مجبور می شوند برای جلب توجه و ایفای نقش به آسان ترین روشها استفاده از ظرافت زنانه رو بیاورند و نداشتن بسیاری از نداشته ها را در این موضوع جبران کنند درست مانند خون فروشی که جان خویش را به ثمن بخس برای تهیه پول ( مقام شهرت یا حتی اثبات وجود ) هدیه کند.
در واقع دارد تمام سرمایه و هستی خود را به تاراج می گذارد.
بدیهی است با این بی حجابی ایجاد شده که ضرر آن به عامل خودش بیشتر از بقیه باز میگردد باید منتظر تبعات بسیار سنگین فرهنگی سلامتی سیاسی و اقتصادی بود.
این بی حجابی ها منجر به ازدواج بیشتر نشدند منجر به خوشبختی دختران و زنان نشدند فقط به مورد توجه واقع شدن بیشتر آنان منجر شد و دست پسران برای بلهوسی بیشتر باز کرد.
این بلهوسی های گسترده در جامعه سنتی ایران یک بازنده بیشتر ندارد و آن طرف مونث خواهد بود پسران و مردان ایرانی هر چه هم که بی قید و شرط باشند در موقع ازدواج به حتی یک پرده حجاب بیشتر پناه خواهند برد ( یک تکه روسری بهتر و بیشتر یا حتی حجاب کامل ) اگر مرد ازدواج و تشکیل خانواده باشند و گرنه به همان بازار آزاد یا بیشتر مجانی اکتفا خواهند کرد تا از دور خارج شوند.
در واقع نسل حاضر دختران و زنان ( بی حجاب شده ) که خود را بی محابا به مردان عرضه می کند
باید منتظر خسران عظیم و همه گیر تجرد دائمی باشد که آثار آن از هم اکنون پدیدار شده است .
بزودی ما با نسل عظیمی خانم مجرد دائم عمر روبرو خواهیم بود که آتش فقر دائم با خود یدک خواهند کشید .
یعنی ما با 3 تا پنج میلیون خانم هاویشان ( شخصیت داستانی ) روبرو خواهیم شد که در تمام عمر مجرد باقی می ماند ودر آتش خود ساخته در قصر خیالی خود می سوزد و میمیرد در حالیکه ارثیه نداشته خود را برای دختر خوانده اش باقی می گذارد.
خانم هاویشان که شوهرش ( نامزد ) در شب عروسی حاضر به عقد او نشد.
مرد افسانه ای او که باید با کالسکه طلایی می آمد و اور را می برد نیامد.
این تصویری است که ما برای زنان و دختران ساخته ایم شاید بد نباشدبرای فرو ریزی چنین فرهنگ های دوبار پناه ببریم به سریالهای مانند اوشین زندگی فقیرانه دختری روستایی ژاپنی که با تمام ناملایمات خانواده پدر مادر شوهر اجتماع توانست یک زندگی مستقل و حتی کار آفرینانه موفق عجیبی را برای خودش و فرزندش رقم بزند.
7-متاسفانه بی حجابی یک چرخه اقتصادی شده برای ذینفعانی که لزوما اصلا خانم نیستند بیشتر جناحی و گروهی هستند سیل لباسهای فاخر و لوازم آرایش کفش کیف فروش رفته نشان از سودهای چند میلیارد دلاری دارد ذینفعانی به به هیچ وجه حاضر به عقب نشینی از سودهای باد آورده خویش نیستند.
8-بی حجابی یک چرخه عجیب سیاسی هم دارد متاسفانه ذینفعان سیاسی این پدیده بیشتر از ذینفعان اقتصادی آن بهره می برند ( و خواهند برد در آینده ) با حمایت ظاهری از بی حجابی و تصویر سازی آزادی پوشش و لباس سعی داشته و دارند از این پدیده به نفع خود استفاده برده و حداکثر بهره برداری در انتخابات ببرند که موفق هم شدند. ( استفاده برده اند و خواهند برد در واقع سوء استفاده سیاسی )
10-بی حجابی عامل تحقیر فرهنگی اسلامی را با کمک رسانه های غربی تحت عنوان آزادی دنبال می کند این رسانهها در صدد تخلیه فرهنگی اسلامی کشور هستند تا مدافعان زنان و نسوان همانطور که در کشورهای خود زن را به ابزار تحمیق و سود سیاسی اقتصادی تبدیل کرده اند در واقع زنان در آنجا هم مالک فکر بدن و اندیشه خانواده خود هم نیستند هر چه دارند باید در طبق اخلاص به دیگران تعارف کنند برای مقبول بودن برای پذیرفته بودن برای ادامه کار شغل یا حتی زندگی ظاهری زن شوهری یعنی یک زن آنجا هم آزاد نیست آن طور که فکر می کند رفتار کند لباس بپوشد کار کند در اجتماع حاضر شود در سیاست حاضر شود باید آنجور رفتار کند که از او می خواهند نه خود می خواهد. و گرنه طرد خواهد شد لذا یک ابزار موثر کاربردی است در خدمت دیگران ( در خدمت خانواده شوهر سرمایه داری حکومت صاحب کار همکار همسایه )
او وقتی خوشبخت است که دیگران از او راضی باشند نه خودش لذا تمام عمر مجبور به ایفای نقش است
بازبینی ما از نقش زنان در خانواده اجتماع زندگی می تواند یکی از بهترین موفقترین مقتدر ترین زنان دنیا را در ایران اسلامی رقم بزند به شرطی که در تدوین نقش زنان عده زیادی اعم از خود زنان عالم و مردان عالمتر بکار بگیریم .
ببینید منظور از تعریف نقش زن در جامعه اسلامی ایران تدوین راه کارهای اسلامی نصیحتی آموزشی و ایجاد بسترهای مناسب است و گرنه من اعتقادی به کاربرد زور فشار انتظامی برخورد فیزیکی ندارم.
موضوع زنان یک نقش 50 درصدی اجتماع است پنجاه درصدی که مالک پنجاه در صد دیگر است تحت نام فرزند شوهر پدر.
امید دارم این موضوع محل مطالعه جمعی دانشگاهی حوزه ای عظیمی قرار گیرد و حاصل این مطالعات اجرایی شود.
ببینید ما در موضوع زن صاحب فرهنگ اندیشه و اصول قابل دفاع هستیم حتی در مجامع بین المللی فرهنگی سازمان ملل متحد یا مناظره های بین المللی.
متون قرآنی روایاتی هست اندیشه هست اصول هست علم هست عالم هم هست اما اراده سیاسی عملی کردن نیست.