سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 628 ) خطای استراتژیک دکتر پزشکیان در

عدم شناخت سیاست جهانی و موقعیت شناسی زمانی و مکانی باعث شده تا یک سیکنال ضعیف از ایران در بزرگترین گردهمایی جهانی سازمان ملل متحد توسط دکتر پزشکیان از ایران به جهان مخابره شود.

زمانی که دشمن داغ و درفش نشان می دهد و برای سرکوب ایران و جبهه مقاومت پالس تهدید ارسال می کند چه موقع اعلام صلح خواهی ایران است مگر خانه خاله یا اقوام است که پیغام خون بس برای قبیله رقیب و همسایه ارسال می کنید.

اعلام برادری با ملت آمریکا یا سلاحهای ما را بگیرید و یا بسیاری از جملات ناپخته در مقابل دشمن اصلا به صلاح کشور و جبهه مقاومت نیست 

اصلا این صلح خواهی زمانی ممکن است که در طرف مقابل در سیاستهای خود شک کرده باشد چند صدای در اردوگاه دشمن شنیده شود.

امکان سازش و مذاکره وجود داشته باشد اکنون که دشمن دارد مرتب پنهان آشکار شاخ و شانه می کشد و تهدید می کند

چه موقع اعلام چنین مواضع غیر اصولی است. آن هم در موقع بدترین شرایط و زمان ممکن  در حین جنگ خونین حزب الله با با اسرائیل و آمریکا و بد ترین شرایط منطقه ای داخلی و مقاومتی.

لذا این درخواست مذاکره و صلح خواهی نه تنها پیغام درماندگی و ضعف از ایران مخابره خواهد کرد بلکه باعث کشتار بیشتر در لبنان و غزه خواهد شد

حتی من پیش بینی می کنم بزودی ترور فرماندهان عالی رتبه نظامی و دانشمندان دفاعی کشور در داخل رقم خواهد زد.

این سخنرانی در سازمان ملل متحد ضعیف ترین بی مناسب ترین بی فکر ترین نمایش روسای جمهوری ایران در سازمان ملل در 45 سال گذشته بود

حتی شهید رجایی در حال جنگ بهتر و مقتدر تر از این سخنرانی کرد و از مردم ایران دفاع کرد.

اکنون وسط جنگ و دعوا است باید از ایران یک نمایش صلابت و قدرت در سازمان ملل منعکس گردد. نه نمایش ضعف وادادگی زبونی مذاکره ای آقای پزشکیان صحن سازمان ملل با صحن داخلی مجلس اشتباه گرفته است

اصلا بحث صلح خواهی باید در زمان و مکان مناسب عنوان می شد بهترین زمان برای مطرح شدن آن زمانی بود که با کمک ایران جنگ غزه خاتمه پیدا کرده باشد

و دشمن صهیونیستی بیشتر از هر موقع دیگری در مقابل رسانه های منعکس کننده اخبار غزه و داخل خود بیشتر خوار و خفیف تر شده باشد و مشکلاتش نمایانتر شده باشد

انتخابات آمریکا خاتمه یافته باشد. نمی توان فقط آقای پزشکیان سرزنش کرد بلکه باید شورای نگهبان سرزنش کرد که چینش کاندیداهای ریاست جمهوری اشتباه را مرتکب شد.

کاندیدا های سر شار از اشتباه سرشار از موقع نشناسی شخصیت نشناسی در مقابل ملت قرار داد. هیچ کدام از کاندیداها نمایش اعتدال نمایش عقلانیت نمایش مدیریت نبودند

یعنی در ایران 85 میلیونی چند نفر آدم منطقی اسلامی سیاسی پیدا نمی شود ؟ این دفاع شورای نگهبان که ما مر قانون رعایت کردیم عمل کردیم یک مغالطه و مقایسه مخدوش است.

شما مر قانون اساسی را آنجا که خواسته باشید عمل نمی کنید آین آقای پزشکیان سیاست مدار ( به معنای اخص کلمه )‌مدیر و مدبر است ؟ او اصلا نمی داند سیاست یعنی چه چه کاری چه موقعی دارد چه حرفی چه عکس العملی دارد چه انعکاسی دارد

حق با روزنامه کیهان بود او نه سیاست مدار است نه در بین مقصود خویش توانا و نه موقع شناس. اصلا کل کابینه او یک مدیریت استراتژیک و یک تحلیل گر سیاسی اقتصادی بین المللی ندارد همانطور که دولت رئیسی نداشت

الحق سخنان و حرکات بین المللی دکتر رئیسی بالاتر و بهتر از دکتر پزشکیان بود که بیشتر مرهون تلاش مشاور بین المللی او بود          دولت دکتر پزشکیان نمی داند در داخل چه بکند و نه می داند در خارج چه باید کرد

ادعای کمک از کارشناسان هم یک بدل و استدلال انتخاباتی بود که مردم باید خسارت آن را پرداخت کنند همانطور که مردم لبنان اکنون دارند خسارت اظهارات ناپخته رئیس جمهور ایران پرداخت می کنند.

اصلا بحث انتقام خون دکتر هنیه باید هرچه زودتر و با استحکامتر از گذشته در سه مرحله انجام گیرد و گرنه تبعات شومی برای کشور خواهد داشت این موضوع انتقام بالاتر از ریاست جمهوری و دولت است

حاکمیت باید نسبت به انجام آن اقدام کندزمان مناسب هم هم اکنون است همین هفته جاری تعلل در انتقام گرفتن گستاخی شدید تر استکبار و اسرائیل در پی خواهد داشت بدون برو برگرد آمریکا در پشت هدایت ترورها و جنگ غزه و لبنان قرار دارد

حتی گزارشهای ناشی از کار اطلاعاتی بیست هزار نفری آمریکایی ها برای بانک اهداف و حتی عملیات ترور پیجری و فرماندهان مقاومت وجود دارد

بیست هزار نفر شبانه روز مشغول جستجو هدایت و هدف گیری و حتی شراکت در جنگ غزه حضور دارند جاسوسی موبایلی و پیجری و شنود لحظه ای 15 میلیون لبنانی و فلسطینی فقط از امکانات آمریکا ساخته است و لاغیر

حالا این وسط یک دولت ایرانی بدون کارشناسان هدایت گر و برنامه گذار کور کورانه کشور را به لبه پرتگاه ببرند هیچ بعید نیست دولت رئیسی از فقدان یک یا چند کارشناس خبره و استراتژیک سیاسی اقتصادی رنج می برد

و بارها تذکر من هم بی فایده بود یک نفر یا چند نفر بالاتر از وزراء باید هدایت و راهنمایی ها اصولی به دولت داشته باشتند باید خطاها را اصلاح کنند و راه درست با فراغ بال به دولت نشان دهند وجود نداشتند اینک همان سیاست همان اهداف همان روشها به وسیله دولت دکتر پزشکیان در داخل دارد اعمال می شود

دولت دارد با سرکوب مالیاتی شدید فعالان اقتصادی را منکوب و گوشه گیر می کند و بتدریج سرمایه ها از فعالیت ها کناره گیری خواهند کرد با سیاست فشار ارزی و الزام فروش ارز به قیمت ترجیحی صادر کنندگان کشور به حاشیه برده و خواهد برد که نتیجه ای جز کمبود ارز و کسری شدید تراز مبادلات خارجی نخواهد داشت ( نگاه کنید به راهبرد شماره    617  ) بعد از این فجایع دولت خودش را در گودال کمبود ارز و بودجه گرفتار زبون کرده خواهد کرد

بعد می رود در خارج کشور انعکاس این زبونی و ضعف را منعکس می کند این شده راه حل مشکلات خود کرده ؟

هیچ خارجی یک سکه هم کف دست شما نخواهد گذاشت خصوصا دشمن فقط ملت کشور خوار خواهید کرد.

 


راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 627 ) دولت درمانده و اقتصاد زمین خورد

دولت چهاردهم چند روزی بیشتر نیست که از مجلس رای اعتماد گرفته است. اما آنچه کاملا مشخص است این دولت با غافلگیری دو ایتم زمان و برنامه روبرو است.

غافلگیری یک سال زودتر برگذار شدن انتخابات و فقدان برنامه و راهبرد عملیاتی از بارز ترین نمودهای مناظرات انتخاباتی تمام اعضاء شرکت کننده در آن بود. دولت دکتر پزشکیان هم نه به یمن داشتن برنامه که به یمن نخواستن رقیب توسط مردم به حکومت رسید.

هنوز هم رئیس دولت و تمام اعضاء کابینه فاقد یک برنامه مشخص هستند تا جایی که در مصاحبه های رسانه ای حاضر نمی شوند  اصلا روبرو شدن با اصحاب رسانه مطلب و برنامه می خواهد که دولت وفاق ملی از داشتن آن محروم است. متاسفانه دولتهای ایرانی وقتی به قدرت می رسند همواره درباغ سبز نشان می دهند وقتی می روند پشت سر  مخروبه مقروضه مخدومه مفقوده های بسیاری را از خود بجا می گذارند.

اول کار اعلام می کنند آماده ایم از نظریات مختلف استقبال و استفاده کنیم اما همان اول قضیه هم از هر گونه نظر و راه حل دوری می جویند اسب قدرت در همان ابتدا کر و کورشان می کند قدرت تشخیص را آز آنان سلب می کند. بخل شنیدن چنان تمام وجودشان را در بر می گیرد که حتی راه های ارتباطی را هم مسدود و بی اعتبار می کنند.این از آفات صندلی ریاست برای کوتوله های سیاس اقتصادی است .که با بخل از ارتباط شروع می شود و به شکست و درمانده گی در تمام زمینه های سیاسی و اقتصادی ختم می شود.

این نهایت ظلم در حق ملتی است که 150 سال بدنبال عدالت و پیشرفت تلاش می کند و خون می دهد. نوک تیز انتقادات من به وزرات اقتصاد دولت چهاردهم است قبل از انتخاب دکتر همتی هم من نسبت با این موضوع انتقادات مهمی را مطرح کرده بودم حتی تقاضا کردم مجلس از وزیر اقتصاد برنامه مدون و دقیق بخواهد و با هر وزیری موافقت نکند مصالحه نکند همه وزرا را تائید سیاسی کند اما در اقتصاد نه.

سخت گیری مجلس می توانست دولت چهاردهم دچار دگرگونی اساسی کند؟ 

دولت سیزدهم تمام شکست خود را در اقتصاد رقم زد در واقع تمام شکست از اقتصاد آغاز و در تمام حوزه های دیگر انعکاس یافت در واقع بدون بودجه و منابع مالی تمام پروژه های دیگر هم شکست خورد؟

حتی می توان گفت شکست دولت سیزدهم مدیون دکتر خاندوزی است وزیری که بعد از عزل عنوان کرد من خود با حذف ارز 4200 تومانی و تعدیل اقتصادی  و ارزهای 18500 بعد با 28500 و این اواخر با 37500 مخالف بودم.

اعتراف دیر هنگامی که اثر نتیجه بخشی بر عملکرد دولت سیزدهم ندارد.

اگر چه این اعتراف به خودی خود بسیار تلخ است و سوالات زیادی را به ذهن متبادر می کند .

از جمله 1-اگر شما موافق اجرایی تعدیل اقتصادی نبودید چه شخص یا گروهی موافق این کار بودند.

2-چگونه بالاترین مقام اقتصادی دولت اعترافی می کند که ناشی از ضعف قبول فشار و درماندگی در آن مستطر است.

3-اگر شما موافق تعدیل اقتصادی نبودید چگونه با فشار پشت پرده آن را اجرایی کردید آیا شخص دکتر رئیسی با آن موافق بود یا ایشان هم در معذوریت قرار گرفت؟

پس این فشار شخصی یا گروهی چگونه بود که رئیس دولت و بالاترین مقام اقتصادی را به تمکین واداشت.

پاسخ به این سوال بالا را می توان در اظهارات دکتر یاسر جبرئیلی در برنامه افق شبکه سراسری مشاهده کرد که سر بسته گفتند فشار کارشناسی موجب اتخاذ چنین تصمیماتی شد حالا اگر این کارشناس یا کارشناسان خائن باشند تکلیف چیست.

نتیجه کار که شکست و خیانت بود .

این تجربه نشان می دهد که بدون داشتن عوامل اجرایی عالم آگاه و داشتن برنامه چقدر کشور آسیب پذیر و صدمه خواهد خورد. ابتلایی که دولت چهاردهم هم به آن دچار است.

موردی که از همان ابتدا در سال 1400 به دولت وقت پیشنهاد کردم لزوم بکار گیری شخصی با تجربیات مشابه مرحوم عالی نسب بعنوان مشاور ریاست جمهوری الزامی است اما شاید منفعت بران داخلی مانع اجرایی شدن آن شدند.

در هر حال این داستان تلخ بالا دارد بار دیگر در مورد دولت دکتر پزشکیان تکرار می شود.

این جمله خبری است نه حدس و گمان تمام شواهد نشان از تکرار اجرایی شدن توصیه های صندوق بین المللی پول در مورد تعدیل اقتصادی عظیم ( شوک درمانی ) انرژی و برق آب بنزین سوخت دارد رقم می خورد.

تمام شواهد حاکی از آن است که دولت از لحاظ منابع مالی به شدت در مضیقه است و برای یافتن راه خروج از این دشواری اقتصادی متمسک به هر راه حل دم دستی خواهد زد و این می تواند فاجعه آفرین باشد.

باید اذعان کرد این تنها گزینه دولت خواهد بود.

و گرنه تمام راههای متصور قبل در دولت های قبل اجرایی شده اما اینک بسیاری از آنها اینک مسدود تخریب شده و ضایعه ساز است.مانند اسقراض از بانک مرکزی افزایش مالیات اسقراض از شرکت های دولتی نفتی بیمه ای بازنشستگی تامین اجتماعی و بانکهای داخلی و حتی چاپ پول یا اوراق قرضه که همگی به ته دیگ و تخریب بیشتر منجر شده است.

پس راه حل چیست اگر تمام راه های بالا بسته یا حتی مخاطره آمیز است راه حل بدون تبعات چیست بهترین روش و شیوه کم ضرر کدام است.

این ها سوالات اساسی است که بدون جواب رو در روی ملت و حتی بالای سر کشور در حالت سقوط قرار دارد.

هر تصمیم اشتباه می تواند کشور به سقوط و خسران های عظیم دچار کند.

حتی یک بیمار سرطانی هم می داند که درمان سخت مخاطره آمیز و حتی شیمیایی می تواند باشد.

پای جان در میان است .

دولت حاضر وارث مشکلات عظیمی است که راه حل آنها ده برابر بیشتر از گذشته درایت و دقت می خواهد.

با تجربه ای که از دکتر همتی داریم راه حل مشکل با یک شخص یا حتی با یک وزرات خانه هم ساخته نیست.

این مشکل درایتی عظیم و تفکری راهبردی می خواهد که در دولت نیست بهتر است دولت دست به فراخوان بدهد و یک راه حل عادلانه پیدا کند دکتر همتی حتی در حد یک وزیر ضعیف هم ظاهر نشده تا اینجا؟

من یازده سالم بود که با تجربه تلخ بازار آشنا شدم سال 1348 شمسی در سه ماه تابستان تعطیلات مدارس به شاگردی به بازار رفتم و با پدیده تلخ فقر فقدان بازار و فقدان گردش مالی روبرو شدم.

در حجره خیاطی پسر عمه ام به شاگردی ایستادم تازه آن موقع وضع گردش مالی بسیار بهتر از امروز بود اما باز شاهد دستمزد های روزانه دو ریال برای کار و پنج ریال دستمزد برای یک خیاط تمام آشنا شدم و از آن روزها هرگز این وجود کسب کار و رونق بازار از ذهنم دور نشد.

در تمام سالهای قبل از انقلاب حتی در ایام انقلاب و جنگ تحمیلی این موضوع یکی ازدغه دغه های من بود همیشه دنبال نبض بازار بودم و متاسفانه باید اذعان کنم سه ماه تابستان سال 1403 بدترین رکود و شرایط کاری کل تاریخ 55 ساله تجربیات بازاریم بوده است ما حتی در انقلاب حتی در جنگ 8 ساله حتی در پذیرش قطع نامه و صلح با صدام حسین چنین شرایط سختی را نداشتیم از یک سمت فقدان گردش مالی و کسب کار از سمت دیگر سایه انتقام ایران از اسرائیل و فقدان دولت و عدم تخصیص اعتبارات بالاترین صدمات اقتصادی را داشتیم.

باید به صراحت عنوان کرد  حتی شخص دکتر همتی می توانست با یک سخنرانی امیدوارانه شرایط بازار بهبود ببخشد اما از بخت بد ما این نقش ضعیف را هم از ایشان ندیدیم.

بی شک دست روی دست گذاشتن دولت یا اتخاذ تصمیمات ناپخته دولت اینک می تواند فرو پاشی اقتصاد را رقم بزند حتی تورم های چند برابری ببار بیاورد.

حل نشدن مشکلات اقتصادی ( عدم توانایی مالی دولت و تولید ) می تواند تمام آسیب های فعلی را به ضرایب 2 یا حتی ده برابری افزایش دهد و آثار ورشکستگی مالی سیاسی فرهنگی حکومتی حتی دینی و اسلامی مهاجرتی بسیار سنگینی را رقم بزند آثاری که از هم اکنون افق های آن پدیدار شده است.

آثاری که حتی در مخیله وزیر اقتصاد و حتی رئیس جمهور هم نمی گنجد نه اکنون از آن تفهیمی دارند نه در آینده وسعت و قدرت تخریب آن را می توانند حدس بزنند.

حالا برای دولت یک پیشنهادی دارم مگر نه اینکه مکرر تکرار می کنید آماده ایم هر پیشنهاد خوبی اجرایی کنیم حاضریم تعامل کنیم بسم الله بیایید همین یک موضوع اقتصاد را تعاملی وفاقی فراخوانی حل کنید بقیه پیش کش این موضوع می تواند فتح فتوح دولت رقم بزند یا درماندگی عظیمتری نصیب کشور کند بقیه موضوعات پیش کش.

همین که فراخوان بدهید مسابقه بگذارید هر کس راه حل نجات اقتصاد ایران دارد طرحش را بیاورد راه حل اعلام کند بهترین طرح با مشارکت دانشگاه و صنعت انتخاب اجرایی کنید.

مرد میدان هستید یا همه شعار انتخاباتی بود تعارف تو خالی بود . 


راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 626 ) پروژه کورتاژ دولت چهاردهم ؟

باز خوانی آنچه در پنج ماه گذشته اتفاق افتاده می تواند راه را مشخص کند. تحرک اندک اقتصادی در ابتدای سال 1403 دشمن را وادار کرد تا خدعه های جدیدی را براه بیندازد.

اولین گام سقوط مشکوک بالگرد ریاست جمهوری دکتر رئیسی بود بعد از سقوط و شهادت ایشان شاهد بودیم که بالگرد اقتصاد ایران هم مجددا سقوط کرده و زمینگیر شد و یک رکود عمیق اقتصادی ناشی از نداشتن متولی و هدایت مدبرانه به سرعت راه پست رفت را پیش گرفت رکودی که هنوز هم ادامه دارد .

دومین گام ترور دکتر هنیه در تهران بود این ترور بسیار هوشمندانه و حساب شده انجام شد. و بدون همکاری آمریکا امکان آن وجود نداشت ( با همه دروغ های آمریکایی ) محل یابی دقیق دکتر هنیه بدون مشارکت ماهواره های آمریکایی و همکاری شرکت صادر کننده سیم کارت هنیه وجود ندارد.

اما چرا دکتر هنیه ؟ این سوال بزرگی است دکتر هنیه حافظ کل قرآن کریم بود یک شخصیت استثنایی و متعادل سنی مذهب بود بسیار خوش فکر خوشبین معتقد و عامل به اخلاق اسلامی دارای نفوذ بسیار عمیق در بین ملل اسلامی اعم از سنی و شیعه یک سیاست مدار کامل سخنرانی نافذ داشت حکیم بود به ماهیت آمریکا و اسرائیل تسلط کامل داشت سابقه او نشان داد که هرگز گول وعده های دشمن را نخورده بود او کاملترین آگاه ترین زیرک ترین رهبر سیاسی فلسطین در تمام هفتاد سال گذشته فلسطین بود تمام این صفات از او یک شخصیت بین المللی ساخته بود و وجود او خار بزرگی در چشم دشمن بود لذا تلاش بین المللی برای ترور او در تهران انجام گرفت به رهبری آمریکا و مشارکت اسرائیل و اروپا

ترور او در تهران برای تخریب و ترور دولت تعاملی چهاردهم ترور سیاسی اقتصادی صلح جویی تهران انجام شد.

این ترور ابعاد بسیار وسیع سیاسی اقتصادی نظامی اجتماعی را دنبال می کند و چهره غالب این تخریب گسترده نابودی کنش گری بین المللی سیاسی اقتصادی ایران است. ( تشریح ابعاد این ترور به تنهایی نیاز به یک مقاله مجزا دارد که اینک وقت آن نیست شاید در آینده نزدیک این ترور تشریح کنم )

سومین ضلع اتفاقات گذشته همکاری رسانه ای سیاسی جاسوسان داخلی خارجی برای به شکست کشاندن تعامل داخلی جناحهای سیاسی داخلی کشور است که با قلم مزدوران دلاری ریالی ارتباطی اجانب در حال اجراء است.

تعامل و همکاری بسیار عجیب جاسوسهای قلم بدست داخلی و خارجی برای ساقط کردن طفل بدنیا نیامده دولت چهاردهم تعجب برانگیز است کورتاژ نام این پروژه استکباری است.

پروژه ای که عاملان آن سعی دارند دولت تعاملی چهاردهم به شکست بکشانند از یک سمت اصلاح طلبان داخلی را تحریک می کنند تا دکتر پزشکیان را متقاعد به عقب نشینی یا استعفا کنند . و استدلال آنان اینست اگر دولت اصلاح طلب برنده انتخابات باشد که هست پس دولت باید با چینش تمام اصلاح طلبی رقم بخورد نه دولت تعاملی؟

از سمت دیگر اصول گرایان در مجلس نشسته را ترغیب به رد صلاحیت گسترده دولت چهاردهم می کنند و دائما القاء می کنند حق مجلس است که وزراء را رای اعتماد بدهد یا ندهد  . ایجاد جو روانی برای گرفتن انتقام شکست در انتخابات ریاست جمهوری یکی دیگر از عوامل اختلاف برانگیز در مجلس می باشد که با پیش داری چند عامل نه چندان باسواد و آگاه اصول گرایان رقم خورده است و سکوت بزرگان اصول گرا هم به گسترش آن کمک کرده است.

متاسفانه آتش بیارهای معرکه هم درست کسانی هستند که در ستاد انتخاباتی دکتر جلیلی نقش اصلی داشتند و برای خود خوابهای طلایی سمت ریاست وزرات چیده بودند . اینک همه خوابها به کابوس تحمل رقیب تعبیر شده است و این برای بعضی بسیار سنگین است .

فشار بسیار سنگین و خبیثانه دشمن با رسانه های خناس وسواس . بزرگ کننده دروغین آرزوها می تواند فاجعه درست کند.

فشار بی فایده بر دوش دکتر پزشکیان می تواند نتایج بسیار وخیمی را ایجاد کند عدم تعامل مجلس همانند دکتر پزشکیان در چینش وزرا می تواند به استفعاء و کناره گیری دائم و کامل پزشکیان ختم شود و دست کشور در پوست گردو بگذارد.

اصولی ترین گزینه ای که مجلس باید دنبال کند برای رای اعتماد به دولت به راه انداختن اقتصاد کشور حتی بدون منتفی شدن تحریم ها باید باشد.

این یک موضوع اصولی برای ایستادن سر مواضع اصولی می تواند باشد مجلس باید در این زمینه سازش نکند.

حتی می تواند مواضع بسیار سخت گیرانه و درخواست برنامه منظم و مدون اتخاذ کند.

این یک درخواست اصولی برای کشور است این داروی تلخی است که دو جناح سیاسی کشور باید این شوکران سر بکشند ولو شخص معرفی شده نه اصول گرا باشد نه اصلاح طلب .

آیا پختگی سیاسی و بینشی وجود دارد که منجر به این نتیجه عالی شود.

شک نکنید اگر مجلس برای وزیر اقتصاد بر منبر مطالبه گری بنشیند و اعلام کند برای تمام وزراء تعامل کامل خواهد کرد .

اما در مورد اقتصاد هرگز تعامل نخواهد کرد خط اعلامی نباید برا اساس جاهلیت قبیلگی باشد بلکه بر اساس منطق و کنش جمعی اقتصادی برنامه دارای باشد.

این حرکت مجلس اگر منجر به فرا خوان عمومی و ملی شود بزرگترین پیروزی را برای ملت به ارمغان خواهد آورد.

به شرطی که مجلس اعلام کند در این مورد با دکتر پزشکیان همکاری کامل خواهد در صورتیکه شخص معرفی شده پاسخ های کامل بی برنامگی اصلاح طلبان و اصول گرایان را بدهد.


راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 625 ) تنها راه اقتصادی ممکن دولت چهار

اینک تمامی راههای قبلی مسدود مخروبه به نظر می رسد.

اکنون عهد و الزامی در سیاست جهانی منطقه ای اقتصادی وجود دارد ناشی از مقدار موجودی سرمایه یا توان پرداخت به زبان علمی تقدم ژئو اکونومیک در ژئواستراتژی بر همه چیز حتی ژئوپولتیک .

وزن سیاسی هر کشور یا امکان کنشگری جهانی آن به اندازه ایی است که اقتصاد آن کشور توان دارد یا اجازه میدهد .

یا در آینده نزدیک قابلیت بالفعل دارد ( شرایط داخلی یا جهانی امکان رشد بالفعل تامین خواهد کرد )

سایر عوامل همه تحت تاثیر توانایی مالی اقتصادی آن کشور تعریف می شود.

فرض بر این است که کشور کوچکی که توانایی بازیگری مالی 1000 میلیارد دلاری دارد از کشور بزرگ دیگری که در همسایگی آن است و امکان کنشگری یک دهم هم ندارد با اهمیت تر و مهمتر و نقش آفرین تر است.

اینگونه است که دولت امارات برای چین با اهمیت تر از ایران است نه چین  حتی روسیه هم اینگونه فکر می کند.

اگرچه این معادله احمقانه به نظر می آِید اما حقیقت دارد؟

لذا لازم است که دولت دکتر پزشکیان به مسئله به خوبی توجه کند سالهای از دست رفته اقتصاد ایران کشور را به شدت تضعیف مکرر کرده است و نقش ایران  در معادلات بین المللی کاهش و تقلیل داده و خواهد داد.

متاسفانه برخوردهای غیر علمی و فنی داخلی و خارجی دارد این موضوع را تشدید و استمرار می بخشد.

شرایط همسایگان و چینش جهانی قدرت های موثر در خاورمیانه بر این دستور بالا تنظیم شده است.

حذف تدریجی ایران از تمام موضوعات قدرت محاصره نامرعی کنش اقتصادی  قدرت یابی ارتباطی تجاری تولیدی سرمایه ای تکنولوژی دانشگاهی  ( در تمام زمینه های  اقتصاد جغرافیا سیاست سلاح علم  ) حتی تخلیه الکتریکی تمام بارهای مثبت موجود داخلی ایران.

متاسفانه نگاه به شرق ایران هم نتوانست شرایط بهتر کند دوستان چینی روسی بیشتر از غرب به ایران عقب مانده و نا تولیدگر نیازمندن تا بهتر بتوانند شرایط وابستگی های سیاسی و اقتصادی بیشتر در آینده برای خود تامین کنند.

مشکل اینجاست که تدوام دید حکومت تهران در مسئله ژئواکونومیک شرایط را به شدت بغرنج تر خواهد کرد.

همانطور که کشور شوروی سابق هرگز این معادله را درک و ضد آن را اجرایی نکرد.

حتی اگر دولت دکتر پزشکیان بتواند با غرب و اروپا روابط بهتری برقرار کند این معادله تغییری نخواهد کرد موضوع عمیق تر از برجام و مبادله مالی FATF است اگرچه هر کدام قدم مثبتی هست اما رفع مشکلات هر دو هم شرایط تغییر نخواهند داد.

مشکل اینجاست که بازگشت به بازار نفت سابق هم قادر به تغییر بازی نیست اصلا نفت از نیاز جهانی به سوخت دارد خارج می شود و بتدریج سایر منابع انرژی دارند به سرعت بسیار جهنمی رشد می کنند اینک گاز و سوخت های پاک در حال جهش و انقلاب های تصرفی هستند .

حتی شرکت های نفتی بین المللی دارند روی باطری های جدید و نیروگاههای جدید تحقیق سرمایه گذاری می کنند.

حتی بازگشت به برجام هم منجر به سرمایه گذاری خارجی در ایران نخواهد شد .

هیچ سرمایه گذار خارجی بدون محاسبه ریسک حتی ده هزار دلار هم هزینه نخواهد کرد .

با توجه به نگاه منفی نسبت به ایران شرکت های مشاور و محاسبه گر ریسک در دنیا امکان تغییر بازی در کوتاه مدت نیست.

 در واقع تنها راه باقی مانده برای دولت چهاردههم راه اندازی تولید داخلی در ابعاد عظیم است.

راههای دیگر نشان دادن سراب است 

اگر ایران نتواند ظرفیت داخلی خود را به شدت افزایش دهد و تولید داخلی روان و عملیاتی کند بقیه راه ها همه به درب بسته خواهند خورد.

 تحقیق دقیق در رفتار کشورهای همسایه نشان می دهد قاچاق یا حتی واردات رسمی تکنولوژی به ایران از نظر آنان تابو و ممنوع است اما واردات کالا هر کالایی مجاز و غیر قابل پیگیری است.

راه انداختن تولید در ایران کاری است عظیم و فداکارانه که با شعار دادن درست نمی شود با قوانین فعلی درست نمی شود با اهمیت دادن به منافع مافیا درست نمی شود .

باید دولت دست به تغییرات عظیم در مقرارت و قوانین بزند شر هر محدودیت داخلی را برطرف کند حتی لازم است دولت از مالیات تولید چشم پوشی کامل کند

براه انداختن تولید ملی در ایران نیاز به کسب اعتماد مردم دارد نیاز به برنامه اصولی دولت دارد 

دولت باید به عنوان هدایتگر اصلی وارد میدان شود و حداقل 10 تولید اساسی و کامل تا سرانجام نهایی هدایت و همراهی کند.

این شرکت های تولیدی باید متعلق به بخش خصوصی با سهامی عام باشد .

با بکار گیری سرمایه های عظیم مردمی و فروش سهام از طریق پذیره نویسی هر سهم ده میلیون تومان و صادر کردن سند تک برگ رسمی توسط سازمان ثبت اسناد کشور بنام خریدار و قابل انتقال می توان حداقل بیش از 200 میلیارد دلار سرمایه فراهم کرد

و ده شرکت عظیم افتتاح نمود برای تولید 

1-کامیون ملی و کامیونت ملی 

2-اتومبیل سواری و وانت ملی ( هیبریدی )

3-اتوبوس و مینی بوس ملی

4-قطار مترو و قطار مسافرتی 

5-هواپیمایی مسافربری ملی بزرگ و متوسط و بالگرد

6-ماشین های عمرانی و راه سازی ملی بومی 

7-شرکت سهامی استخراج و پالایش گاز نفت برای میدان گازی چالوس در دریای خزر 

8-تولید موتورهای صنعتی و ژنراتورهای ملی بزرگ متوسط کوچک گازی و دیزلی

9-شرکت استخراج معادن فلزی ( در مقیاس بزرگ ) استخراج تولید و تکمیل چرخه های فلزی 

10-شرکت عظیم فروش تکنولوژی تولید صنعتی پتروشیمی معدنی و سرمایه گذاری توسعه ای

همگی این ده شرکت باید به عنوان شرکت مادر عمل کنند و برای تولید و تهیه اقلام مورد نیاز خود با دهها و صدها شرکت بخش خصوصی دیگر قرارداد های خوشه ای امضاء کنند و موتور توسعه کشور باشند.

همه این ده شرکت باید زمینهای بزرگ صنعتی دولتی در نقاط مختلف کشور دریافت کرده و سریعا شروع به کار کنند

این ابر پروژه های صنعتی باعث جهش تولید ایران خواهند شد به شرطی که دولت تا به سرانجام رسیدن کامل حداقل ده سال هر کدام به صورت مرکزی حمایت کند.

اعم از اعتبار از وام از کمک تکنولوژیک از بازار مصرف از بستن گمرگ نسبت به واردات مشابه و حتی کمک فرهنگی و ارتقاء مصرف داخلی .

حمایت بدون قید شرط می تواند ورق تولید در کشور به نفع تولید ملی برگرداند.

این ده شرکت می توانند GDP ایران بشدت افزایش دهند و اشتغال دگرگون کنند.

حتی قادرند وزن سیاسی اقتصادی کشور تا دهها برابر افزایش دهند.

بشرطی که دولت تمام کمال وارد میدان شود ( مقصود سرمایه گذاری مالی دولت نیست ما درست عمل کنیم مردم هر مقدار نیاز مالی باشد خود فراهم خواهند کرد)

این ده شرکت می توانند سرمایه های ملی را به صدها برابر افزایش دهند و توزیع بزرگ مردمی سرمایه ها را رقم بزنند.

هر شرکت حداقل یک نماینده تام اختیار دولتی باید داشته باشد حتی هیت مدیره راه اندازی و تاسیس هم از بخش خصوصی باشد بهتر است.

بدیهی است تعدادی شرکت خصوصی یا خصولتی و حتی دولتی اکنون دارند در زمینه های بالا فعالیت می کنند این شرکت های موجود می توانند در این برنامه مشارکت کنند به شکل خرید سهام و مشارک در عقد قراردادهای تولیدی.

اما هیچکدام نمی توانند بیش از 5 درصد از مالکیت سهام یا مدیریت شرکت های جدید ابتیاع کنند تا بتوان بصورت کاملا اقتصادی بدون رانت این شرکت ها را به نتیجه رساند.

این نوع حمایت های دولتی قبلا هم در کشورهای دیگر وجود داشته از جمله مالزی و چین اما مهم اینست که شرکتها بعد از مدتی مستقل شوند و بتوانند بصورت کاملا خصوصی اداره شوند.

امروز سطح تکنولوژی در ایران به مرحله ای رسیده است که ما قادریم هر کدام از این ده شرکت حتی با کمک شرکت های دانش بنیان به نحو احسن به تولید برسانیم.

سالها قبل از انقلاب این آمریکا و غرب بودند که برای ایران تصمیم می گرفتند که چه صنعتی را داشته باشد یا نداشته باشد .

آمریکا با کارخانه ذوب آهن در ایران مخالفت می کرد در حالیکه معادن آهن سر باز و ذوغال سنگ زیادی در ایران وجود داشت.

متاسفانه بعد از انقلاب این محدودیت ها وجود نداشت اما مسئولان اهمیت بسیاری از صنایع را درک نکردند.

بطور مثال ایران باید سالها قبل برای ساخت هواپیما اقدام می کرد نکرد حتی می توانست شرکت های بزرگ هواپیما سازی دنیا را که برای فروش و مزایده گذاشته شده بود به نرخ نازل بخرد اما کوتاهی شد.( بخصوص در مورد فروش شرکت فوکر ) این موضوع قبلا مفصلا در راهبرد 578 توضیح دادم

همین طور در زمینه مس روی سرب منگنز کرمیت تیتانیم لیتیوم بوکسیت آلومینیوم  طلا نقره اهمیت های که درک نشد اولویت داده نشد سرمایه گذاری نشد حتی تبلیغ برای بخش خصوصی هم نشد.

اینگونه بود که حداقل 770 میلیارد دلار ( به قیمت خام ماده معدنی ) معدن اثبات شده در خاک باقی ماند تا کشور گرسنه و عقب مانده باقی بماند.

در هر حال اگر امروز سیاست گذار درک کند این شرکت ها و تولید داخل از نان شب هم برای دولت ایران واجب تر  است.


راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 624 ) بی حجابی و چرخه های فرهنگی سیاس

اعتقاد دارم آنچه که باعث شد ساختار و قواعد انتخابات ریاست جمهوری ایران به هم بخورد مسئله زنان در جمهوری اسلامی ایران است .

در واقع تغییر قواعد بازی و برنده شدن آقای پزشکیان یک پدیده جدید در کشور بود که نه با فعالیت جناحی و گروهی که با کنش گری دختران و زنان ایران به وقوع پیوست .( فعالیت های گروهی جناحی نقش داشتند اما نقش غالب زنانه بود)

در واقع ایجاد رقیب هراسی بی حجابی ستیزانه برای گروه اصول گرا بوسیله رقیب عامل پیروزی اقای پزشکیان بود در انتخابات ریاست جمهوری ایران.

آراء 6 میلیونی اضافه شده به سبد دکتر پزشکیان در فقدان پایگاههای موثر جناحی حزبی موثر فقط معلول کنشگری و مشارکت عظیم خانمها امکان پذیر بود هر چند آمار انتخابات به لحاظ جنسیت در ایران اعلام نمی شود اما بدون شک باخت اصول گرایان در انتخابات نتیجه آراء عظیم زنان بود در حالیکه در دور اول انتخابات 8 تیر جناح اصلاح طلب با همه رقیب هراسی نتوانست بیش از ده میلیون رای جمع کند ( شکست اصلاح طلبان در جمع آوری آراء عمومی هویدا بود )

اما در دور دوم انتخابات نتیجه 16 میلیونی فقط گویای نقش عظیم زنان در آینده سیاسی ایران است.

متاسفانه این نقش زنان در انتخابات حقیقت تلخی برای دو جناح سیاسی کشور است که هر دو نمی خواهند به آن اعتراف کنند ؟

چون هم جناح اصلاح طلب که از این موضوع منفعت عظیمی برده و می برد (و نمی خواهد به این ابزار ناجوانمردانه اعتراف کند ) و از چرخه فرهنگی سیاسی آن برای کوبیدن رقیب استفاده می کند از دست بدهد.( رقیب هراسی گسترده در رابطه با ایجاد محدودیت برای زنان و دختران به عنوان آلت نفوذ دخالت سرکوب تحقیر فرهنگی سیاسی حتی اقتصادی )

وهم جناح اصول گرا به آن اعتراف کند که مترادف با اعلام شکست فرهنگی و بی برنامگی و قبول اشتباهات و عدم اهتمام به برنامه های جبرانی خواهد بود.( بطور کلی جناح اصول گرا فاقد یک تفکر و سیاست مدون یکسان در برخورد با خانمها و بی حجابی است هر گروه مطلبی جداگانه عنوان می کند که بیشتر ناشی از بی اطلاعی شرعی فرهنگی اسلامی و سیاستی است ) 

پدیده بی حجابی یک امر تنها زنانه نیست ابعاد  مختلف و حتی مردانه دارد لذا در مقاله سعی می کنیم بخشی از این ابعاد بررسی کنیم بدون اینکه بخواهیم نسخه واحد یا جامعی برای درمان مطرح کنیم اگرچه سعی خواهیم کرد افق های پیروزی و حل مشکلات بی حجابی را نشان بدهیم حداقل سمت و سوی درمانها را مطرح کنیم اگرچه نمی توانیم  جامعیت و راه نهایی را تبین کنیم. 

قبل از هر چیزی باید عوامل این پدیده را باید بررسی کنیم چه عواملی باعث بروز تشدید و امتداد آن شدند.

1-فرو ریزی ساختار خانواده در ایران بعلت فقر فرهنگی اقتصادی سیاسی سالهای اخیر که با تهاجم شدید رسانه ای غربی و خودی به وقوع پیوسته است

2-کم توجهی حکومت به خانمها در انتخاب شوهر و تشکیل زندگی و رسوم غلط اجتماعی موضوعی که در جامعه رسم شده مرد باید به خواستگاری برود اگرچه وجه غالب این بوده در حالیکه در عمل و حتی تاریخ اسلام دیده می شود زنان هم می توانند داوطلب ازدواج با مردی باشند این موضوع دقیقا بر خلف تبلیغات رسانه های غربی است که تبلیغ می کنند زن باید خودش انتخاب کند نه اینکه منتظر باشد تا یک مردی به او پیشنهاد ازدواج بدهد رسانه های غربی تبلیغ می کنند که زن آنکه را می خواهد خود انتخاب کند نه اینکه منتظر بماند تا انتخاب شود اصلا این رسم نه ایرانی است نه اسلامی اگرچه رعایت آن هم خلاف نیست مگر حضرت خدیجه علیه السلام خود پیشنهاد ازدواج به حضرت محمد سلام الله نداد .

ما هم در عمل و قانون کوتاهی کردیم هم در فرهنگ سازی و مالکیت و حقوق فردی  محلی و حتی سیاسی حتی کم توجهی به قوانین شرعی در حق مالی زنان و حقوق خانمها. حقوقی که غیر قابل بخشش هستند از قبیل انتخاب شریک زندگی تملک دستمزد مهریه اجرت المثل ارث و استقلال مالی حقوقی که حتی در دادگاه ها نادیده گرفته شدند و می شوند.

3-کم شدن باورهای اسلامی به علت شکست های اقتصادی حکومت که بیشترین زیان را نصیب خانمها بچه ها و افراد تحت تکفل کرد وقتی در یک جامعه فرهنگ اسلامی متهم می شود به بی عرضه گی بی لیاقتی بی مایه گی باید منتظر پامال شدن فرهنگ و باورهای آن جامعه شد که حکومت بر اساس آن برنامه ها پایه گذاری شده است گاها" شاهد انتصاب بدترین اشخاص بر راس بزرگترین پست ها بودیم که بزرگترین خسارتها را رقم زدند از قبیل خسارات مالی فرهنگی سیاسی و حتی دزدی خیانت اختلاس تحت عنوانهای مدیر اسلامی ارزشی ؟

کلا" حاکمیت جمهوری اسلامی ایران از تدوین یک آئین نامه کامل برای تصدی پست های مهم عاجز بوده (‌ آئین نامه و متون دینی قرآنی روایاتی وجود دارد اما حکومت بخاطر منافع عده ای نمی خواهد بصورت مفصل و قانونی ابلاغ کند پای منافع جناحی گروهی و شخصی در میان بوده خیانت در امانات فرهنگی دینی حکومتی ) 

حتی آئین نامه های که می تواند تعیین کند اگر شخص لایق کامل نبود از چه جایگزین های می توان استفاده کرد.

4- چهارمین عامل قوانین تحقیر آمیز و ساده نگرانه قدیمی حتی بیش از 60 تا 100 ساله حکومت شاهنشاهی و تدوام اجرای آنها در جمهوری اسلامی ایران که عامل لجاجت سیاسی فرهنگی و پوششی را دامن زد باید اذعان کرد حکومت جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه برای حل مشکلات عظیم خویش در زمینه های مختلف به صاحبان خرد مراجعه نکرد یا وقتی مراجعه کرد که کار از کار گذشته بود. و خسرانهای عظیم پدیدار شده بودند تازه بازهم در پذیرش نتیجه این مراجعات تعلل و مقاومت عجیبی وجود دارد.

5-بی حجابی یک پدیده است تابع بازار عرضه و تقاضا تنها خانمها در آن دخیل نیستند آقایان هم در کفه دیگر ترازو قرار دارند درخواست هست که عرضه هم هست این بازار دو وجه وجود دارد خریدار هست که فروشنده را به بازار می کشاند متاسفانه عدم اقناع مردان و جوانان از طرق شرعی رسمی و فقر روز افزون به بازار مجردی 12 تا 15 میلیون نفری کشور دامن زده است.

مردانی که قادر به ازدواج و تهیه خانه ومخارج زندگی مشترک نیستند می خواهند از بازار آشفته موجود بهره برداری بدون هزینه یا کم هزینه کنند باوری که رنگ حقیقت ندارد متاسفانه هزینه زندگی هرزگی بسیار بیشتر از زندگی دائمی و شرعی است 

در مجموع مجازات های سنگین هم نتوانسته در این زمینه بازدارنده باشد همانطور که بازار مواد مخدر وجود دارد و حتی مجازات اعدام هم نتوانسته فروشندگان را معدوم یا محدود کند.

چاره کار در ایجاد بستر های شرعی و قانونی است برای کم کردن تعداد مجردها با شیوه های جدید و ابداعی .

ایجاد زمینه ازدواج و حوائج روحی و روانی نسل جوان با استفاده از طرحهای نظیر بیمه ازدواج بیمه مهریه بیمه خانواده بیمه فرزندان بدنیا آمده حالا نه در حد عالی حداقل با اقل امکانات  بدون اینکه فشار زیادی بر روی دوش دولت بگذارد.

6-دامن زدن به اتهامهای ضد انقلاب مانند زن ستیزی و تهاجم رسانه ای خیلی هم خالی از محتوا نبود در بسیاری سمت ها ما فاقد برنامه برای مشارکت دادن خانمها بودیم بسیاری از سمت ها را مردان اشغال کردند بسیاری از زنان با وجود داشتن تحصیلات عالی و حتی سیاسی فاقد سمت یا حتی فاقد شغل ماندن در مجموع حکومت نتوانست برای خانمها و زنان الگو سازی کند ( اولین بار این مسئله را من از زبان خانم دکتر الهه کولایی شنیدم ) ما نتوانستیم در مدارس برای دختران کوچک یک الگوی موفق ساده و حتی معمولی را مطرح کنیم نه تنها در مدارس بلکه در رسانه ملی و عمومی هم این عجز و فقدان مشهود است سریالهای ما فاقد قهرمان موفق زنان است تنها نقش حاشیه بازی می کند یا خواهر یک مرد موفق است یا مادر یا همسر خود صاحب نقش نیست خود حاصل دسترنج خود را نمی چشد موفقیت او در سایه موفقیت مردان است در حالیکه اینگونه نیست اصلا در رسانه ها هم جای خالی مدیران معلمان و پزشکان زن خالی است در دانشگاه هم کمتر مطرح می شوند در جامعه هم همینطور ؟

اصلا نبود شخصیت سازی موفق در ذهن دختران اشکال دارد بلکه در پسران هم نقایص عظیم وجود دارد ما دانش آموزان کوچک را با این ایده که پزشک یا مهندس شوند بار آورده ایم از کودکی در گوشش خواندیم تو فلان و فلان خواهی شد .

اما مگر جامعه چند تا پزشک و مهندس می خواهد اینجاست که بچه ها که بزرگ می شوند در اولین شکست ها برای همیشه مغلوب و گوشه گیر می شوند معتاد می شوند نا امیدی در آنها موج می زند اینان حاصل مشکلات آموزش و اهدافی ما است که گریبانگیر 3 میلیون معتاد متجاهر گرفته گناه ما است؟

ما نتوانستیم بچه های مقاوم تلاشگر و معمولی پرورش دهیم در تدوین و تصویر زندگی آینده  هم برای دختران هم برای پسران شکست عجیبی خورده ایم و عجیب تر اینکه از اعتراف به آن خودداری می کنیم؟

زنان ما در جامعه ما الگو سازی نمی شوند در مدرسه در دانشگاه در اجتماع در رسانه ها .

این عدم معرفی الگوی مناسب نقش عظیمی در انحرافات داشته و دارند وقتی شما از معرفی یک زن یا دختر موفق خودداری می کنید آنگاه زمینه برای عرضه نمونه های بدلی تقلبی انحرافی فراهم می شود .

بسیاری مجبور می شوند برای جلب توجه و ایفای نقش به آسان ترین روشها استفاده از ظرافت زنانه رو بیاورند و نداشتن بسیاری از نداشته ها را در این موضوع جبران کنند درست مانند خون فروشی که جان خویش را به ثمن بخس برای تهیه پول ( مقام شهرت یا حتی اثبات وجود ) هدیه کند.

در واقع دارد تمام سرمایه و هستی خود را به تاراج می گذارد.

بدیهی است با این بی حجابی ایجاد شده که ضرر آن به عامل خودش بیشتر از بقیه باز میگردد باید منتظر تبعات بسیار سنگین فرهنگی سلامتی سیاسی و اقتصادی بود.

این بی حجابی ها منجر به ازدواج بیشتر نشدند منجر به خوشبختی دختران و زنان نشدند فقط به مورد توجه واقع شدن بیشتر آنان منجر شد و دست پسران برای بلهوسی بیشتر باز کرد.

این بلهوسی های گسترده در جامعه سنتی ایران یک بازنده بیشتر ندارد و آن طرف مونث خواهد بود پسران و مردان ایرانی هر چه هم که بی قید و شرط باشند در موقع ازدواج به حتی یک پرده حجاب بیشتر پناه خواهند برد ( یک تکه روسری بهتر و بیشتر یا حتی حجاب کامل ) اگر مرد ازدواج و تشکیل خانواده باشند و گرنه به همان بازار آزاد یا بیشتر مجانی اکتفا خواهند کرد تا از دور خارج شوند.

در واقع نسل حاضر دختران و زنان ( بی حجاب شده ) که خود را بی محابا به مردان عرضه می کند

باید منتظر خسران عظیم و همه گیر تجرد دائمی باشد که  آثار آن از هم اکنون پدیدار شده است .

بزودی ما با نسل عظیمی خانم مجرد دائم عمر روبرو خواهیم بود که آتش فقر دائم با خود یدک خواهند کشید .

یعنی ما با 3 تا پنج میلیون خانم هاویشان ( شخصیت داستانی ) روبرو خواهیم شد که در تمام عمر مجرد باقی می ماند ودر آتش خود ساخته در قصر خیالی خود می سوزد و میمیرد در حالیکه ارثیه نداشته خود را برای دختر خوانده اش باقی می گذارد.

خانم هاویشان که شوهرش ( نامزد ) در شب عروسی حاضر به عقد او نشد.

مرد افسانه ای او که باید با کالسکه طلایی می آمد و اور را می برد نیامد.

این تصویری است که ما برای زنان و دختران ساخته ایم شاید بد نباشدبرای فرو ریزی چنین فرهنگ های دوبار پناه ببریم به سریالهای مانند اوشین زندگی فقیرانه دختری روستایی ژاپنی که با تمام ناملایمات خانواده پدر مادر شوهر اجتماع توانست یک زندگی مستقل و حتی کار آفرینانه موفق عجیبی را برای خودش و فرزندش رقم بزند.

7-متاسفانه بی حجابی یک چرخه اقتصادی شده برای ذینفعانی که لزوما اصلا خانم نیستند بیشتر جناحی و گروهی هستند سیل لباسهای فاخر و لوازم آرایش کفش کیف فروش رفته نشان از سودهای چند میلیارد دلاری دارد ذینفعانی به به هیچ وجه حاضر به عقب نشینی از سودهای باد آورده خویش نیستند.

8-بی حجابی یک چرخه عجیب سیاسی هم دارد متاسفانه ذینفعان سیاسی این پدیده بیشتر از ذینفعان اقتصادی آن بهره می برند ( و خواهند برد در آینده ) با حمایت ظاهری از بی حجابی و تصویر سازی آزادی پوشش و لباس سعی داشته و دارند از این پدیده به نفع خود استفاده برده و حداکثر بهره برداری در انتخابات ببرند که موفق هم شدند. ( استفاده برده اند و خواهند برد در واقع سوء استفاده سیاسی )

10-بی حجابی عامل تحقیر فرهنگی اسلامی را با کمک رسانه های غربی تحت عنوان آزادی دنبال می کند این رسانهها در صدد تخلیه فرهنگی اسلامی کشور هستند تا مدافعان زنان و نسوان همانطور که در کشورهای خود زن را به ابزار تحمیق و سود سیاسی اقتصادی تبدیل کرده اند در واقع زنان در آنجا هم مالک فکر بدن و اندیشه خانواده خود هم نیستند هر چه دارند باید در طبق اخلاص به دیگران تعارف کنند برای مقبول بودن برای پذیرفته بودن برای ادامه کار شغل یا حتی زندگی ظاهری زن شوهری یعنی یک زن آنجا هم آزاد نیست آن طور که فکر می کند رفتار کند لباس بپوشد کار کند در اجتماع حاضر شود در سیاست حاضر شود باید آنجور رفتار کند که از او می خواهند نه خود می خواهد. و گرنه طرد خواهد شد لذا یک ابزار موثر کاربردی است در خدمت دیگران ( در خدمت خانواده شوهر سرمایه داری حکومت صاحب کار همکار همسایه )

او وقتی خوشبخت است که دیگران از او راضی باشند نه خودش لذا تمام عمر مجبور به ایفای نقش است 

بازبینی ما از نقش زنان در خانواده اجتماع زندگی می تواند یکی از بهترین  موفقترین مقتدر ترین زنان دنیا را در ایران اسلامی  رقم بزند به شرطی که در تدوین نقش زنان عده زیادی اعم از خود زنان عالم و مردان عالمتر بکار بگیریم .

ببینید منظور از تعریف نقش زن در جامعه اسلامی ایران تدوین راه کارهای اسلامی نصیحتی آموزشی و ایجاد بسترهای مناسب است و گرنه من اعتقادی به کاربرد زور فشار انتظامی برخورد فیزیکی ندارم.

موضوع زنان یک نقش 50 درصدی اجتماع است پنجاه درصدی که مالک پنجاه در صد دیگر است تحت نام فرزند شوهر پدر.

امید دارم این موضوع محل مطالعه جمعی دانشگاهی حوزه ای عظیمی قرار گیرد و حاصل این مطالعات اجرایی شود.

ببینید ما در موضوع زن صاحب فرهنگ اندیشه و اصول قابل دفاع هستیم حتی در مجامع بین المللی فرهنگی سازمان ملل متحد یا مناظره های بین المللی.

متون قرآنی روایاتی هست اندیشه هست اصول هست علم هست عالم هم هست اما اراده سیاسی عملی کردن نیست.