سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 651 ) بدنه دولت سرمایه گذاری را نمی خ

رهبر فرزانه انقلاب سال 1404 را سال سرمایه گذاری برای تولید نام گذاری کردندطبق عرف چند ساله اخیر یک مدتی مانند مد جدید مسئولان هی مرتب شعار سرمایه گذاری مطرح می کنند تا کم کم این بحث فروکش کند و به فراموشی سپرده شود.

این رویه وحشتناک سالهای اخیر بوده بله قربان گویی می کنند تا موضوع را پشت گوش انداخته و به پرونده های عمل نکرده سالهای قبل ضمیمه کنند؟

مشکل کجا است مشکل اساسی اینجاست که بدنه کارشناسی دولت تولید در ایران را نمی خواهد.

این بدنه کارشناسی اعتقادی به رشد توسعه داخلی ندارد به چند دلیل واضح ؟

اول اینکه اینان تحصیل کرده غرب هستند و اعتقاد دارند مانند تقی زاده برای رشد و وتوسعه ما باید سرتا پا فرنگی شویم.

اینان واقعا اعتقاد دارند توسعه یعنی غرب یعنی آمریکا یعنی اروپا اصلا قبله آمال آنان آنجا است درس خواندنشان حتی اگر در دانشگاههای داخلی هم بوده باشد تربیتاشان غربی بوده و هست.

دوم اینکه اینان سر سپرده سرمایه داران بزرگ داخلی و حتی خارجی هستند با نفوذ اینان سمت گرفته و در کشور کارشناس های تصمیم گیر شده اند اینان دارند به وارد کنندگان بزرگ وفا داری و خدمت  می کنند.

سوم اینکه اینان می خواهند کشور در همین وضعیت بسر ببرد تا مرتب متخصصان داخلی سر کیسه کنند می خواهند تولید درمرحله  مجوز محور و موافقت های اصولی در صف باقی بماند و برای اندک مجوز صادر شده وجوه کلان رشوه بگیرند.

چهارم اینکه صدور مجوز برای اینان هدایت و امتداد وابستگی را آسانتر خواهد کرد. صدها مجوز تولید فرش ماشینی صادر کنند اما دریغ از 5 عدد مجوز تولید نخ فرش و تولید نخ نساجی و فرش ماشینی و حتی نخ های مصنوعی در ایران برای امتداد وابستگی کشور به خارج 

پنجم اینکه اینان خود را دانا ترین اشخاص موجود در صنعت و کشاورزی و معدن ایران می دانند خود را حتی به نوعی مالک می شمارند .

به همین خاطر دارند سهم افسانه ای از خیانت به بک کشور می برند چرا باید مسند و صندلی خود را رها کنند.

به همین خاطر است که می بینیم چقدر حلقه های مفقوده در تولید کشور وجود دارد هزاران مرغداری داریم ده عدد تولید دانه های صنعتی دام مرغ نداریم هزاران مصرف کننده نیاز به دان خارجی دارند در حالیکه قسمت اعظم مواد کشاورزی زائد و تفله های صنایع تبدیلی بسیاری قابل تبدیل به دان هست نداریم .

هزاران معدن و موافقت استخراج بدون چرخه کامل تولید مجوز داده شده است .

هزاران صنعت مفقوده در چرخه کامل تولیدات کشاورزی فلزی پتروشیمی پلاستیکی خودرویی و معدنی به وضوح و عمدی وجود دارد. تا چرخه پازل تحریم تداوم ببخشد.

حتی در آهن فولاد و مس روی ؟

این کاریکاتور صنعتی تولیدی کشاورزی فقط حاصل خدمت اینان است.

وجود حفره های عمیق و غیر قابل پرشدنی که سالها  استمرار داشته دارند. 

تا وقتی قدرت تصمیم گیری در دستان اینان است کشور راه تولید را نخواهد دید.

وقتی شما در سلسله فرماندهی تولید کشور خائن و سر سپرده غرب را دارید نمی توانید با غرب درگیری و جنگ پیروز داشته باشید.

تولید با اینان هرگز به ثمر نخواهد نشست؟


راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 650 ) بسته نجات اسلامی ایرانی عید 140

یکی از عمیق ترین مشکلات کشور این است که دولت ها قادر به شناخت عمیق تهدیدات نیستند و تازه بعد از درک هم قادر به عکس العمل به موقع و مناسب نیستند. مشکل نه تنها به سستی و کمبود اراده باز می گردد بلکه ریشه در ناتوانی ذهنی عملی و توان مالی دارد. اینکه هر مسئولی در مقابل سوال اظهار می کند بودجه بدهید گویای همین گزاره است ناتوانی و دولت درمانده ؟ فقدان مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک .( در این مورد نگاه کنید به راهبرد 580)

بر هیچ کسی پوشیده نیست که اکنون وضع اقتصادی بسیار وخیم است و با تهدیدات جدید ترامپ بدتر هم خواهد شد.

اما راه حل وجود دارد در دسترس هم هست اگرچه به سختی و کوشش اما ترجیح اینست که مسئولان به اکراه و کندی حرکت کنند تا شاید خود به خود فرجی شود.

اندیشه ناپخته ای که ریشه در فرهنگ دولتهای گذشته دارد نقل است به شاه سلطان حسین صفوی  در اصفهان می گفتند افغانها دارند می آیند هی مرتب می گفت یخچی اما عکس العمل مناسب انجام نمی داد تا آنجا رفت که به انقراض سلسه صفوی منجر شد و شورشی محمد افغان اصفهان فتح کرد.

اما حمله اقتصادی دشمن راه حل دارد حتی راه حل عاجل اگر همت و غیرتی باشد؟

در سالهای اخیر بسته های نجات متعددی توسط افراد و حتی مجموعه های مختلفی برای اقتصاد ایران عرضه شده است اگرچه پیشنهادهای جالبی در بعضی از نسخ وجود دارد اما همگی دارای نقض های فاحشی هستند .

بگونه ای که بسیاری رفع مشکلات را منوط کرده اند به مذاکرات با آمریکا یا عده ای نظرات غیر ممکنی برای ایران مطرح می کنند نظیر افزایش شدید قیمت انرژی و مالیات حتی بعضی سخن از تغییر راه و روش سیاسی را مطرح کرده اند یا روش تجدید نظر طلبی مطلق ایران پیشنهاد می کنند

بطور کلی پیشنهادات یا بیشتر نظری هستند ( پیشنهادات دانشگاهی یا تحصیل کرده گان جوان بدون تجربه کار ) یا پیشنهاد های خیالی هستند قابلیت اجرای نیستند مگر اینکه دولت دیگری بر مسند کار باشد ( دولت غرب گرا ) در مجموع هیچ پیشنهادی با قابلیت عملی روی میز نیست.

این پیشنهاد این مزیت را دارد که با وضع موجود و حتی عدم رفع تحریم ها بتواند اقتصاد و کشور ایران مقتدر کند.

در بحرانهای اقتصادی معمولا جراحی های عظیمی رخ می دهد گاهی چنان این پیشنهادات جانگاه هستند که تا بیست سال می توانند کشور را درگیر کنند مانند بحران مالی یونان یا بحرانهای آرژنتین و مالزی کره جنوبی .

اما این پیشنهاد قادر است بدون درگیر کردن کشور در کوتاهترین مدت ممکن ( زیر یک سال ) و بدون قروض داخلی یا خارجی یا حتی تغییرات آنچنانی و فشار به دولت یا مردم مشکلات را حل کند.

اگرچه دولت دو مشکل اساسی دارد اول اینکه در توهمات مسئولین گرفتار است اینکه مرتب می گویید می توانیم یا خواهیم ساخت ریشه در ذهن زمان رقابت ها دارد و هنوز شروع نکرده ( فقدان برنامه )

دوم اینکه مرتب می گویید کارشناسان بیایند نشان می دهد علاوه بر برنامه فاقد اشخاص کارشناس یا فرمانده مورد اطمینان هم هست ؟

نه برنامه دارد نه نیروی عملیاتی این مختص به دولت فعلی نیست دولت قبلی هم در همین مشکلات عدم برنامه و عدم نیرو دست پا می زد؟

اگرچه من کماکان معتقدم باید اقتصاد حداقل در تحریم به رهبری واگذار کنیم بهتر است ( شرح کامل در راهبرد 599)

اما دشمن دقیقا برنامه دارد و می داند چه می کند  وزیر خزانه داری جدید ترامپ ( اسکات بسنت ) اعلام کرد که دولت ایران گرفتار بحران شدید اقتصادی است و فشار حداکثری می تواند به فرو ریزی اقتصادی ایران منجر شود.

پس دشمن دو هدف دارد اول ادامه فشار اقتصادی روانی دوم فروپاشی اقتصادی ایران.

رصد گفتار دولت مردان اروپایی و آمریکایی هم نشان از همین اهداف را دارد. 

متاسفانه حرکات اخیر دشمن کار ساز بوده و نشان داد می تواند حاکمیت ریال را از دولت سلب کند در جریان گران شدن اخیر ارز ریال داشت بصورت کامل حذف می شد در صورت وقوع چنین گزینه ای دولت ابزار مالی و پولی و حتی مالیاتی خود را از دست خواهد داد.

اما چاره کار دولت ایران باید با انتخاب یک وزیر اقتصاد تجربه دار به عنوان فرمانده جنگ اقتصادی برنامه زیر دنبال کند.

وزیر اقتصاد مجرب یعنی وزیری که تجربه گرانبار اقتصادی داشته باشد نه تحصیل کرده صفر منظور مار خورده افعی شده بازار باشد رها کنید مسئولین لباس شیک ( سابقه ساز یا رزومه دار ) باید رفت طرف مردان با تجربه جنگ دیده از ورشکستگی گریخته نه دکترهای بی تجربه دانشگاهی لازمه جنگ اقتصادی مردان با تجربه کاری است از قبیل مرحوم عالی نسب.

این قطعی ترین گزینه روی میز است اگر شما سراغ ندارید من سراغ دارم تمام کمالش را هم سراغ دارم به شرطی که دنبال هم جناحی نباشید.

اما برنامه شامل یک بسته به هم پیوسته است که باید باهم اجرایی گردد به قول خارجی ها یک پکیچ است.

بشرح ذیل اول تشکیل یک فرماندهی اقتصادی با داشتن 6 مشاور اقتصادی و یک فرمانده تصمیم گیر که مصداق تک روی های گذشته نشود هر تصمیم فقط با اکثریت آرا این هفت نفر اجرایی گردد. ( بدون فرماندهی بدون داشتن مشاوران آگاه بقیه کار ابتر است ) پیشنهاد می شود از دانشگاه یک مشاور اقتصادی از حوزه یک نفر از صنعت ( همگی از بخش خصوصی ) یک نفر از کشاورزی یک نفر از صنعت IT یک نفر از صنعت نفت پتروشیمی یک نفر 

تشکیل ستاد فرماندهی جنگ اقتصادی می تواند مزایای بیشماری داشته باشد از جمله تمرکز تصمیم گیری کوتاه کردن زمان هماهنگی اطلاعاتی عملیاتی و اقدامات به موقع و موثر.

دوم تغییر فاز مالیات گیری از وضع فعلی به یک درصد از هر نقل انتقال مالی  ( این گزینه شاه بیت این تصمیم گیری است که در درجه اول وزارت اقتصاد و اداره دارایی با آن مخالفت می کند .کارشناسان اصلی میانی و حتی درجه پایین این وزراتخانه بعلت تعارض منافع مخالف هستند چون تعیین مالیات بوسیله کارشناس دارایی ذی نفع متعدد دارد .

اما مالیات یک درصد منافع عظیم دارد از قبیل  رفع کسری عظیم بودجه  ایجاد عدالت مالیاتی عدم نیاز به کارشناس خاصیت فقر زدایی دارد اشخاصی که کمتر از دو میلیون در سال مالیات پرداخت می کنند بایدمالیاتشان عودت داده شود و حمایت شوند یکسان سازی می کند نیاز به دادگاه ها و کمسیون های ارزیابی منتفی می کند و منافع عظیم دیگر که در راهبرد    573 توضیح کامل دادم

اما سومین اقدام یک موضوع فراموش شده دولتها در ایران اینست که دولت علاوه بر فرماندهی اقتصادی دولت و سرمایه های دولتی وظیفه هدایت و همکاری سرمایه های مردمی و ملی را نیز به عهده دارد.

لذا باید سرمایه های مردمی و ملی را به سمت تولید و اهداف ملی رهنمون کند این وظیفه تنها به توصیه ختم نمی شود بلکه باید کانال این هدایت هم ایجاد شود

تخمین زده می شود سرمایه های مردمی در ایران 5000 برابر سرمایه های دولتی باشند فراهم آوردن امکان فعالیت این سرمایه ها در راه مبارزه با تحریم هم می تواند به بازدهی عظیم این سرمایه ها منجر شود و هم اشتغال فراوانی ایجاد کند و هم تنگنا ها را رفع کند.

لذا پیشنهاد می شود پانزده شرکت عظیم تولید توسط سهام مردمی ایجاد شود ( شرکتهای تولید مادر )

بشرح ذیل الف- شرکت تولید کامیون ملی ( تماما ساخت ایران با ایجاد خوشه های صنعتی ) این شرکت می تواند در مدت کوتاهی نیاز یک میلیون کامیون سبک و سنگین کشور برطرف کند.

ب- شرکت بزرگ و سهامی نفت گاز شمال برای بهربرداری از مخازن عظیم چالوس در دریای خزر و حتی شرکت های مشابه برای بهره برداری از معادن نفت استان ایلام دولت در سالهای قبل در قرارداد توتال تا 49 درصد منافع به این شرکت واگذار کرده بود چرا همین مقدار به بخش سهامی ملی و ایرانی واگذار نکنیم ؟ این شرکت ها می توانند بشدت GDP کشور افزایش دهند قادر خواهند بود بسرعت ناترازی انرژی ایران برطرف کنند

پ-شرکت عظیم تولید اتوبوس و مینی بوس ملی

ت-شرکت عظیم تولید قطار ملی برای راه آهن و مترو

ج-شرکت عظیم تولید هواپیما ملی هم مسافر بری هم باری حمل کارگو ( شرح کامل در راهبرد شماره 578 )

چ-شرکت عظیم اتومبیل سواری هیبریدی و برقی ملی

ح-شرکت عظیم کشتی سازی و صنایع دریایی ملی 

خ-شرکت عظیم سردخانه ای و توزیعی محصولات کشاورزی برای حفاظت به موقع از کشاورزان در خرید به موقع تولید و حمایت از مصرف کننده برای عرضه متوازن در طول سال ( جایگزین شرکت تعاونی روستایی که اکنون به شدت ضعیف و حتی ناکارآمد شده ) حجم 120 میلیون تن تولیدات کشاورزی ایران اکنون با 30 درصدتلفات مواجه است که این شرکت می تواند تا 20 درصد کارآیی آن بالا ببرد.

د-شرکت عظیم تولید ماشین آلات راه سازی و معدنی ملی ( نیاز فعلی کشور صد برابر تولید هپکو اراک است )

ذ-شرکت عظیم تولید موتوهای بزرگ صنعتی و ژنراتورهای مختلف ( نیاز سالیانه به 200 هزار عدد می رسد)

ر-شرکت عظیم استخراج معدنی فلزی برای رونق بخشیدن به استخراج معادن عظیم کشور که اکنون فقط 5% درصد کار شده 

ز-شرکت عظیم  صنایع نفت .پتروشیمی ( تولید راکتورها و ماشین آلات مورد نیاز صنایع پتروشیمی و تصفیه نفت )  

س-شرکت عظیم پالایشگاهی بخش سهامی برای تصفیه سریع نفت در نقاط مختلف جهت جلوگیری از صدور نفت خام

اگر چه تعداد شرکت های عظیم مورد نیاز کشور بیش از اینها است و کارشناسان پیشنهاد 30 شرکت بزرگ و تخصصی سرمایه گذاری مطرح می کنند که باید مورد حمایت دولت قرار گیرند حمایت بدون چون چرا اعم از اهدا زمین رایگان در مناطق محروم اعطا اعتبار ( حتی اعتبار نامحدود برای صنایع کلیدی مانند هواپیما سازی یا کامیون سازی و غیره )

چهارمین اقدام دولت باید ایجاد واحد آموزش همگانی کاربردی در کشاورزی و صنعت باشد.

تاسف بزرگ اینجاست که تولید گندم اینک در دنیا در هر هکتار بین نه تا بیست تن در هکتار متغیر است در کشور ما تولید گندم در هکتار بطور متوسط به 2/5 تن می رسد در حالیکه آموزش و حمایت می تواند این مقدار تا 5 برابر افزایش دهد حتی در کوتاه مدت هم می توان به دو تا سه برابر رسید 

متاسفانه در بخش صنعت هم همین مشکل وجود دارد در حالیکه یک کارگاه کوچک با ماشین آلات مشابه در ایران روزی دویست تا سیصد درب کابینت تولید می کند همین کارگاه حتی با مساحت کمتر و نفرات مشابه در ژاپن تا 8000 عدد کلگیر تویوتا کرولا تولید می کند حتی با کارگر مهاجر و گاها ایرانی؟

آموزش کلید گمشده بخش کشاورزی و صنعت بخش خصوصی ایران است .

5همت هزینه در آموزش می تواند 5000 همت تولیدات ملی را در ایران افزایش دهد حتی با همین امکانات موجود بخش خصوصی.

این رسانه ملی دهها کانال درست کرده چه عیبی دارد یک کانال اختصاصی آموزش کشاورزی یا یک کانال آموزش صنعتی برای عموم مردم ایران ایجاد کند؟ ( در حالیکه امکانات ستادی آموزشی موجود است از جمله واحد آموزش و ترویچ جهاد کشاورزی یا سازمان آموزش فنی حرفه ای کشور هر کدام با صدها مربی و مهندس )

پنجمین نیاز کشور ایجاد یک بانک توسعه اسلامی است با خاصیت وام دهی عمومی می توان برای شروع از صندوق ذخیره ارز ملی استفاده کرد ( منابع این صندوق باید بصورت عمومی و خرد در اختیار مردم قرار گیرد نه اینکه بصورت کلان مورد سوءاستفاده دولت ها و بخش های بزرگ کشور قرار گیرد) در غیبت بانک در ایران ( بانکها در ایران بکلی نا کارآمد و حتی به ضد خود بدل شده اند و کارکرد خود را صد در صد از دست داده اند ) این بانک می تواند معجزه کند.

ششمین نیاز کشور ایجاد حصار و دیوار در تمام مرزهای کشور است برای مقابله با قاچاق و انتقال اتباع بیگانه.

هفتین نیاز کشور مدیریت انرژی کشور با ایجاد یک حداقل سهمیه برای هر خانواده و افزایش شدید نرخ برای مصارف خارج از عرف و اسراف که در راهبرد  646 توضیح کامل دادم

هشتمین نیاز کشور به مدیریت مالی سرمایه های عمومی کشور اعم از سرمایه های مردمی نظیر ایجاد صندوق سرمایه گذاری سهامی عمومی  و سرمایه های بخش خصولتی مانند بنیادها و صنایع بزرگ فولاد معادن مس و غیره به منظور تجمیع و تخصیص به موقع برای  تولید کشاورزی صنعتی کلیدی ( باز شدن تنگنا ها  و تجمیع و تخصیص بهینه سرمایه های موجود.)

نهمین نیاز کشور ایجاد سازمان بسیج اقتصادی برای توزیع سریع و به موقع حداقل های  امنیت غذایی و حمایتی همگانی

دهمین نیاز کشور مدیریت واردات کشور و هدایت 67 درصد سرمایه های کشور در این بخش به تولید و تجارت داخلی همگام با منافع ملی ( حذف هزاران قلم اقلام وارداتی لوکس غیر لازم و مصرفی ) این مدیریت فشار از روی ارز برداشته و کشور به سمت تولید داخلی رهنمون خواهد کرد.

یازدهمین نیاز کشور توقف سفته بازی و خرید فروش مکرر مستغلات و مسکن زمین است از طریق ایجاد مالیات 20 درصدی برای معاملات کمتر از یک سال زمین مسکن و یک شیب سالیانه تنزلی دو درصدی برای هر سال تاخیر در خرید و فروش املاک به شکلی که بعد از ده سال مالیات نقل انتقال ملک فقط دو درصد مالیات اخذ گردد و حتی یک درصد برای سال یازدهم به بعد بخش خصوصی را تشویق خواهد کرد که سرمایهای خود را به بخش دیگری منتقل کنند از جمله تولید.

دوازدهمین نیاز کشور ایجاد یک کانال کشتیرانی از دریای عمان تا دریای خزر است با حداقل عرض 1000 متر تا هم بتوان با ستفاده از آب شیرین کن های نیرو گاههای اتمی نیاز آبی کشور فراهم کرد هم بتوان از طریق تردد کشتی ها عوارض عبور ارزی برای کشور تهیه کرد. ( در این مورد در راهبرد 492 شرح بیشتری داده شده )

بدیهی است کندن این کانال سرمایه گذاری عظیمی می طلبد که اینک در اختیار دولت ایران نیست اما فراهم کردن آن به راحتی امکان پذیر است اولا این کانال برای کشور روسیه خیلی اهمیت دارد شواهد حاکی از آن است که می توان روسیه را به تهیه سرمایه کلان آن متقاعد کرد حتی تا اعتبار 100 میلیارد دلار بازهم شرایط این کانال عظیم به ایران این امکان می دهد که ما کشور بزرگ چین را هم در این کار عظیم در گیر کنیم به این شکل که سرمایه روسی ( در قالب وام کم بهره بیست ساله ) و پیمانکاری شرکت های چین برای تضمین عدم تحریم و مشکلات بعدی  .

سیزدهمین نیاز کشور انحلال بانکهای مخل امنیت تورمی و ارزی و تحت تعقیب قضایی قرار دادن مدیران و وام گیرندگان ( ذینفعان مستقر و غیر مقیم حتی کارمندان وام کلان گرفته همین بانکها ) و الزام عاجل همه بانکها به خروج از بنگاه داری

چهاردهمین نیاز کشور ایجاد منطقه حفاظت شده صنعتی کشور برای حفاظت و حمایت از صنعت و بخش خصوصی از تعدی دولتها شهرداریها و شهرداری ها و غیره ( در این مورد در راهبرد 645 به تفصیل توضیح دادم )

پانزدهمین نیاز توقف تخصیص ارز برای مونتاژ اقلام غیر ضروری کشور بطور کلی باید صنایع از مونتاژ معاف و به تولید کالا هدایت کرد.

شانزدهمین نیاز کشور حمایت ویژه از صنایع کوچک و خرد کشور است حمایت های قانونی مالی مجوزی و بیمه ای

هفدهمین نیاز کشور تحریک مسکن سازی از طریق واگذاری زمین یا ساخت اسکلت بتنی و تحویل بدون نازک کاری و فراهم کردن وام از طریق بانک های ایجادی سهامی ( بانک سهامی خصوصی مسکن با پذیره نویسی عمومی از طریق اولویت تخصیص وام به سهام داران همین بانک برای کسانیکه می خواهند در آینده مسکن بخرند یا بسازند ) در واقع کسی که سهام این بانک می خرد هم سود سهام دریافت خواهد کرد هم در اولویت دریافت وام مسکن و زمین قرار خواهد گرفت این بانک فقط  مختص مسکن سازی خواهد بود با  کمک سرمایه ای صندوق ذخیره مسکن

هجدهمین نیاز کشور ایجاد پالایشگاههای متعدد توسط بخش خصوصی کشور است بگونه ای که کشور هیچ نفت خامی برای صادرات نداشته باشد. ( این برنامه می تواند شامل اجاره زمین با قیمت ناچیز و حتی وام های یک تا پنج میلیاردی بلند مدت به متقاضیان فعال شروع شود)

نوزدهمین نیاز کشور افزایش شدید تولیدات شیلاتی است که با ایجاد موج شکن های بزرگ بتنی یا حصار سنگی در سواحل جنوب با پرورش ماهی در قفس اجرایی گردد حتی می توان ایجاد حصار سنگی سواحل به بخش خصوصی واگذار کرد تا بتوان از آب های آرام پشت  موج شکن ها استفاده صیادی یا پرورشی انجام داد.

بیستمین نیاز کشور ایجاد شرکت بزرگ سرمایه گذاری (هولدینگ ) بخش سهامی است برای حمایت از شرکت های دانش بنیان حتی شراکت غیر حضوری این شرکت ها در بخش تولید دانش بنیان بصورت پیش خرید محصول یا صندوق توسعه شراکتی و کمک به انتقال تکنولوژی از طریق هماهنگی و پرداخت حقوق به دانش جویان دورههای دکترا به صنایع متقاضی و دریافت اقساطی هزینه انتقال تکنولوژی ( ایجاد بانکهای اطلاعاتی اشخاص متخصص در هر رشته و هر صنعت خاص )

مانند هولدینگ پترو شیمی هولدینگ پالایش نفت هولدینگ تخلیص و تولید فلزات کمیاب هولدینگ تولید نخهای صنعتی پولیستر هولدینگ لیتیوم هولدینگ تیتانیم و حتی شرکت های سرمایه گذاری برای محصولات کشاورزی بخصوص صنایع تبدیلی و نگهداری مانند صنایع تولید شیره خرما و انگور یا کنسانتره که بسیار مورد نیاز هستند ( از طریق خرید محصول )

در این زمینه در هفت گروه کشور نیاز اساسی دارد بشرح ذیل:

  • 1?? صنایع تبدیلی و بسته‌بندی محصولات کشاورزی ...
  • 2?? صنایع فرآوری محصولات زراعی و باغی ...
  • 3?? صنایع لبنی و پروتئینی ...
  • 4?? صنایع تبدیلی گیاهان دارویی و محصولات ارگانیک ...
  • 5?? صنایع فرآوری غلات و حبوبات ...
  • 6?? صنایع تبدیلی خوراک دام و طیور ...
  • 7?? صنایع فرآوری و تولید محصولات جانبی کشاورزی

اعلام این برنامه ها توسط دولت یک انقلاب روحی و روانی عظیم ایجاد خواهد کرد که خود به تنهایی می تواند بر تبعات تحریمها غلبه کند و نشان دهد که هنوز سررشته ابتکارات در دست دولت است نه در دست دشمن.

 


راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 649 ) قرآن کتاب قدرت سیاست و اقتصاد ا

قرآن کتاب قدرت سیاست حکومت و اقتصاد است بر خلاف تبلیغ غرب این کتاب به قول امام علی علیه السلام "فیه تبین کل شی" قرآن کتاب عقل است کتاب عقلانیت است عکس جاهلیت قدرت نرم است کتاب تعقل قدرت امنیت هدایت عزت اسلامی است.

علامه جعفری می گوید ملاک و الگوی همه رویدادها از نظر تفسیر و ارزیابی قرآن است.

قرآن ضابطه عدالت و قضاوت است به قول شهیدصدر قرآن نظام سیاسی و سیستمی نیک است.

به قول کتاب الحیاه قرآن کتاب حکومت اسلامی است و به قول دکتر کاظم قاضی زاده قرآن کتاب سیاست و حکومت است .( کتابی به همین عنوان دارند پایان نامه دکتری ایشان است )

اینگونه بود که اسلام در زمان پیامبر یک نظام سیاسی اقتصادی اخلاقی نظامی را بنیان گذاشت که نه تنها توانست بر سیستم های اشرافی قریش غلبه کند بلکه توانست بر سیطره اقتصادی یهود و نصارا پایان دهد و به مدت چهارصد سال اشراف سیاسی و اقتصادی حکومتی مسلمانان دوام ببخشد.

ابن خلدون می گوید جهاد و دولت اولین نهادهای است که اسلام در یک فضای بدوی برای حفظ سیستم اسلامی تاسیس کرد.

و یا ملاصدرا با تائید همین قدرت می گوئید " الدین و السلطان توامان "

پس حکومت اسلامی از ابتدا برای اقتصاد همانند سیاست همانند آئین فکری اجتماعی اقتصادی دفاعی نظامی ( نظام اداره امور ) برنامه داشت و دارد.

حالا سوال اینجاست پس چرا امروز ما با تمام قدرت سیاسی و حکومتی قادر به ارائه اقتصاد اسلامی نیستیم ؟

با همه وجود همه این توانای چرا امروز ما در حکومت جمهوری اسلامی ایران مقهور اقتصاد غرب هستیم و داریم حتی سلطه سیاسی خود را به واسطه اقتصاد داریم از دست می دهیم ؟

پاسخ این است که ما در این زمینه غفلت عظیم کردیم کاستی عظیمی داریم آن روز که امام خمینی( ره ) از حوزه دعوت کرد تا در مقوله ربا و بانک داری اسلامی وارد شود و بزرگان حوزه این دعوت لبیک نکردند مبین همین مشکلات امروز است .

حوزه ما در زمینه اقتصاد نابالغ بود این یک زمینه تاریخی داشته و دارد و معدود دانشمندان آن روز هم جرات نکردند در این حوزه تمام قد ظاهر شوند بیشتر گوشه گیری کردند .

این نقص یک سابقه تاریخی عظیم در بطن خود دارد بگذارید برای بررسی بیشتر باز کردیم به صدر اسلام بعد از تاسیس حکومت نبوی در مدینه امام علی ( ع) مامور تشکیل بازار اسلامی حول مسجد نبی شد و اولین جامعه اقتصادی اسلامی شکل گرفت امام علی از بازاریان کرایه دریافت نکرد برخلاف یهودیان که برای بازارهای خود مبلغی کرایه می خواستند.

حتی از حضور کسی جلو گیری نکرد تا آنجا که یهودیان و حتی مشرکان در این بازار شرکت جستند کار به جای رسید که اکثر بازارهای یهودی منطقه شکست خوردند. ( یهودیان هنوز هم بر بازار دنیا تسلط دارند حتی اورپای غربی مسیحی هم مقهور یهودیان هستند )

امام تنها از کسبه درخواست انصاف و کیل میزان داشت حتی زکات در سال دوم مطرح شد و در ابتدا امر داوطلبی بود بعد ها که حکومت بزرگتر شد حالت واجب پیدا کرد ( یعنی شخص خودش حساب می کرد که به حد نصاب زکات رسیده یا نه ) وگرنه از لحاظ شرعی زکات واجب بود.

این آثار حکومت اقتصادی اسلام تا چهارصد سال جوابگویی هزینه های حکومتی به راحتی پوشش می داد تمام هزینه ها اعم از فقر زدایی حقوق کارمندان لشگریان ماموران و غیره اگرچه بعد ها فتوحات و غنائم به کمک دولت اسلامی آمدند.

بعد از فوت پیامبر سه خلیفه اول تجدید نظر طلبانی بودندکه به حکومت اشرافیت عربی و جاهلیت گرایش داشتند و تمام اعمالشان مبین همین قضیه بود اگرچه ابوبکر پیرمرد ساده دلی بود که توسط دیگران پیشنهاد داده شده بود و توسط ایشان راهنمایی و اعمال حکومت می کرد اما عمر و عثمان با سرعت بیشتری این راه طی کردند عثمان تقریبا از اشرافیت جاهلیت هیچ کمبودی نداشت و همین هم باعث شورش مردم شد مردمی که حکومت پیامبر دیده بودند.

خلیفه چهارم امام علی ( ع) هم وقت پیدا نکرد به این مهم تمام وقت رسیدگی کند تمام 5 سال حکومت او به جنگ خدعه و جدال گذشت فرصت نهاد سازی اساسی بوجود نیامد.

بعد از امام علی (ع) معاویه چهار نعل به جاهلیت تحت نام رقابت با روم بازگشت و بازماندگان او هم همینطور بنی عباس هم به مردم نارو زدند با نام پیامبر و خاندان پیامبر به حکومت رسیدند اما در عمل از معاویه بدتر عمل کردند حتی مقابله آنان با مدارس فقی ائمه بیشتر از بنی امیه بود هر دو نه تنها حکومت زدایی و اقتصاد اسلامی زدایی پیامبر دنبال می کردند در صدد بودند تا این معارف اسلامی  هم تدریس نشود به آیندگان منتقل نشود . ( علی زدایی می کردند )

بعد از دو خاندان بنی عباس و بنی امیه حکومت های اسلامی دچار پراکندگی و فروپاشی شدند .دیگر خبری از قدرت و حکومت اسلام نبود تا انقلاب اسلامی ایران اگرچه در این هزار سال حکومتهای سنی کم بیش در بعضی مناطق بوجود آمد از جمله مصر عراق یا عثمانی اما بیشتر این حکومت ها پیرو معاویه بودند همان منطق همان فرمان همان اصول پیاده می کردند با قرآن و اقتصاد اسلامی کاری نداشتند بیشتر از اسلام ظاهری و حلال حرامی به فقه اموی بیشتر مورد نظر نداشتند.

لذا بعد از چهارده قرن شیعه به حکومت مطلق در ایران دست یافت ( اگرچه از صفویه به عنوان حکومت شیعی نام می برند یا از قاجار اما باید توجه داشت هر دو حکومت پادشاهی بودند با لباس اسلام و شیعه خبری از قرآن به عنوان منشور حکومت و قانونگذاری نبود)

اما جمهوری اسلامی ایران بعد از دست یابی به حکومت بیشتر روی اصل حکومت استقلال سیاسی کار کرد و جنگ ها دشمنی ها و جناح بازی داخلی اجازه تغییرات اساسی ندادند .

اگر چه دولت مردان هم بیشتر به جناح خودشان فکر می کردند وابسته سران جناح بودند تا اصل اسلام و قرآن اگرچه ولی فقیه حضور داشت اما مقوله نظامی و فرماندهی نظامی بیشتر در دست ولی فقیه بود تا اقتصاد لذا در بعد نظامی اصول اسلامی بیشتری بکار گرفته شد تا در اداره امور و اقتصاد لذا امروز شاهد هستیم یک حکومت با پاهای بسیار قوی نظامی و دستان کوتاه لاغر و ضعیف در اداره حکومت و اقتصاد.

متاسفانه جناح اصول گرا که می توانست بیشتر وبهتر به اصول بپردازد به علت قلت نیرو و کثرت هجمه رقیب پناه برد به پذیرفتن هر نیروی داوطلب ضعیف و کم سواد  تا جبران آفات کند .

اگرچه تلاش کرد با سهمیه کردن تحصیلات تکمیلی آنان سواد دار و صاحب مدرک کند اما این سیاست موثر واقع نشد خود گلنگی شد بر ریشه اصول گرایی خیل عظیم دکترهای بیسواد که مدیران بی درک حال رقم زدند .

گلنگی شدند بر ریشه هر گونه اعتقاد راسخ به اسلام و انقلاب حتی باعث شدند تا با سوادها در اقلیت بسیار قلیل  رقابت درون گروهی شکست بخورند  و گوشه نشین شوند و اراذل اوباش با مدرک صاحبان قدرت شوند .

صاحبان قدرتی که مانند دوستی خاله خرسه برای کوبیدن مگس سنگ گران بر صورت اصول گرایی می کوبند.

لذا مدارک دکتریشان شد مدرک فساد ندانم کاری اغفال و نابودی نه اسلام و قرآن عمیقا" فهمیدند نه علوم غربی دریافتند مدارک ناپلئونی در حین کار اخذ شده فاقد ارزش و سواد شد مهلکه اصول؟

بدینسان اقتصاد قربانی مشتی بیسواد شهرت طلب قدرت طلب شد همانگونه که قدرت ریاست جمهوری وزارت و سران قوا مخدوش شدند.

به قول مهندس بازرگان ما هم از دنیا رانده شدیم هم از آخرت بازماندیم .

بعد از حکومتها که برای اقتصاد اسلامی نتوانستند کاری بکنند نوبت به دانشمندان اسلامی رسید اینان نیز در امتحان خود شکست خوردند نتوانستند یک سیستم اقتصاد اسلامی جامعه نبوی تبین کنند تنظیم کنند برای امروز دنیا.

نه فقط سید قطب یا آیت الله صدر بلکه تحصیل کردگان اسلامی در غرب هم همینطور.

نه فقط دانشمندان ایرانی بلکه جامعه اسلامی دنیا هم حرف زیادی برای گفتن نداشت سه تا از بزرگترین دانشمندان معاصر اسلامی تنها کتابشان از اعجاز قرآن در اقتصاد اسلامی سخن می گویند .

دکتر اسامه السید عبدالسمیع یا دکتر رفیق یونس المصری و حتی دکتر رفعت السید العوضی تنها از اعجاز اقتصادی قرآن می گویند شاید نداشتن مصداق تاریخی اینان را اینچنین محدود  و محتاط کرده است به هرحال هر ادعایی متضمن داشتن گواه عینی یا تاریخی است این آقای دکتر رفعت السید العوضی متولد مصر است و کتابهای بسیاری در زمینه اقتصاد اسلامی نوشته است اما بیشتر تفسیر آیات اقتصادی یا تحلیل حکومت حضرت یوسف ( ع) یا شعیب ( ع) پیامبر بوده است تا عنوان کردن اصول حکومت اقتصادی اسلام یا تنظیم اصول سیستم اقتصادی اسلامی اگرچه با توجه به تسلط عمیق ایشان در ادبیات عرب ممتاز ترین و بهترین تفاسیر داشته است و مدرس دانشگاه هم بوده هم در عربستان هم در پاکستان اما هنوز راه تا بیان اقتصاد اسلامی توسط اهل سنت راه زیادی مانده است.( ایشان مشهورترین دانشمند اقتصاد اسلامی دنیا هستند )

اما شیعه برای رسیدن به اقتصاد اسلامی راه بسیار کوتاهی دارد.

بخصوص تحریم اقتصادی غرب یک فرصت طلایی در اختیار ایران قرار داده تا این راه به سرعت بپیماید.

این فرصت تاریخی فرصت بسیار مغتنمی است اگر حکومت جرات کند در آن قدم بگذارد ( از نظر من آخرین فرصت تاریخی شیعه است چرا که معلوم نیست در آینده بهتر اگر آینده ای باشد تا بتوان این اصول راست ازمایی کرد)

آنچه مرا بیشتر مشتاق می کند تا این راه انتخاب کنیم کارآمدی فوق العاده اقتصادی صدر اسلام است (که به گواه دوست و دشمن بسیار عالی بوده) می باشد.

برای آزمایش این کارآیی نیاز نیست آنچه که بعنوان اقتصاد غربی اینک در ایران در جریان است خراب کنیم یا حتی به کنار بگذاریم بلکه کافی است در کنار این اقتصاد غربی اقتصاد اسلامی اجرایی کنیم بدون آنکه بانکداری غربی یا نظام اقتصادی کشور دچار خدشه یا ایستایی کنیم وسعت جغرافیا وسعت اقتصاد اجازه می دهد در کنار اقتصاد غربی اقتصاد اسلامی قرآنی به اجراء بگذاریم .

من با وجودیکه اطلاعات قرآنی کمی که دارم ولو با همین اطلاعات کم حاضرم تضمین کنم هر جامعه و حتی جامعه بسیار کوچک با موفقیت کامل اصول اقتصادی قرآنی اجراء و  به رشد قابل توجهی برسانم حتی تا سالی بیست درصد رشد اقتصادی


راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 648 ) دست یابی به \ تحریم ناپذیری \ ا

قبل از شروع بحث بهتر است سابقه تاریخی اقتصاد ایران از دوران قاجار یک دفعه مرور کنیم ایران در دوره قاجار عمدتا" ایران یک کشور با اقتصاد کشاورزی و صنایع محلی و دستی اداره می شد .

یک کشور با اقتصاد نسبتا خود کفا تولید کننده گندم جو و غلات و صنایع محلی بوده حتی صادر کننده گندم و جو بوده و سالیانه مقدار گندم و حبوبات خود را به کشورهای همجوار می فروخته پس از باز شدن پای انگلیس به ایران این معادله دچار مشکل شد انگلیس سعی می کرد ایران به یک وابسته سیاسی و حتی اقتصادی و مکمل اقتصاد خودش تبدیل کند لذا تلاش داشت مانند هند ایران به فروشنده پنبه و چای تریاک تبدیل کند

انحصار بازرگانی در بوشهر و جنوب ایران به دست اندازی اقتصادی تبدیل کنند آنان نیاز داشتند که کارخانه های نساجی خود را با پنبه ارزان و شرکت های چای سازی خود با سرگل چای ارزان ایران و هند تغذیه کنند از سمت دیگر برای نفت ایران نقشه های طلایی کشیدند و زمامداران خام قاجار هم کم بیش تسلیم شدند غافل شدند

بدین ترتیب فاجعه های قرارداد دارسی 60 ساله و قحطی های مصنوعی ایران رقم خورد خروج میلیونها تن غلات از کشور نتیجه این تلاش ها بود این قحطی ها موجبات فقر شدید در ایران شدند و تلفات عظیمی رقم زدند آمار بین 9 میلیون تا 21 میلیون نفر متغیر است همانطور که در هند تا 165 میلیون و بنگال 4 میلیون تلفات ثبت شد. هند و بنگالی که تولید کننده بزرگ برنج و گندم بودند از قحطی ایجادی انگلیسی تلفات تاریخی عطیمی دادند.

انگلیس در هر جامعه ای وارد شد دو پیگرد داشت اول نابود کردن اقتصاد محلی و خودکفایی غذایی دوم وابسته کردن اقتصاد آن جامعه به مکمل اقتصاد انگلیس و غرب هندی بایستی فاستونی انگلیسی می پوشید و هزینه شرکت های انگلیس تامین کند اینجا بود که گاندی با شعار پوشیدن کرباس هندی مبارزه خودش را شروع کرد.

گناه مصدق این نبود که شاه را برکنار و بیرون کرد گناه مصدق این بود که داشت سیستم اقتصادی ایران عوض می کرد .

کشور ما در سالهای قبل از انقلاب به یک وابسته اقتصادی غرب تبدیل شده بود ما صادر کننده تک محصولی ( نفت خام ) بودیم و وارد کننده گندم جو و ذرت غلات همینطور مصنوعات صنعتی غرب نظیر خودرو ماشین آلات و کارخانه های مونتاژ خطی که بعد از انقلاب هم دنبال شد.

بعد از انقلاب هم کماکان ما یک وابسته اقتصادی بودیم و نفت صادر می کردیم به آمریکا  اروپا و پول آن در بانکهای غربی نگاه می داشتیم و مصنوعات غربی خریده و به ایران وارد می کردیم این سیستم گردش اقتصادی سبب شد تا آمریکا بتواند تحریم اقتصادی ایران با شدت هر چه بیشتر رقم بزند در واقع صدمه پذیری ما ( تحریم پذیری ) عامل ظلم عظیم تحریمها شد.

عامل اول نفت تک محصولی بودن است در حالیکه ما قادر بودیم بعد از انقلاب خط ریل اقتصاد کشور عوض کنیم نکردیم ؟

فروش نفت خام گلوی اقتصاد ایران در مقابل چاقوی غرب قرار داد .

عامل این کوتاهی دو لبه قیچی مدیریت غرب زده و سیستم بوراکراسی غربی بود و هست.

این دو عامل هنوز شاهرگ های اقتصادی ایران در دست دارد مدیران میانی و ارشدی که هرگز راضی به واگذار کردن اقتصاد به مردم نبودند و نیستند هر دو هم ارثیه سالهای قبل از انقلاب هستند.

ما برای تبدیل نفت به مشتقات متعدد دو گره کور داشتیم اول برجهای تقطیر دوم کاتالیزورهای پالایشگاهی امروز هر دو مشکل حل شده اما سیستم دولتی فروش نفت ( شرکت های نفتی حفاری ) و مدیریت دولتی تقسیم رانت حاصل از صادرات نفت .

هر گز راضی نبوده و نیست این امتیاز و رانت عظیم 14% در صدی رها کند .

لذا همچنان دست در گلوی اقتصاد ایران مانند غرب می فشارد. نفت برای تبدیل شدن به مشتقات متعدد نیاز به واگذاری به بخش خصوصی عمومی دارد که هرگز انجام نشد. ( حتی مجوز ایجاد پالایشگاه و تبدیل نفت به مشتقات سبک تر به بخش خصوصی داده نشد نفت حریم نفوذ ناپذیر دولت باقی ماند حتی اگر هیچ بازدهی نداشته باشد و در چاه باقی بماند و منقطع شود چه بسا که در دوره احمدی نژاد چاههای واقع در دریا به این وقفه دچار شدند و هرگز به تولید بازنگشتند)

اگر نفت ایران تصفیه و فروخته شود غیر قابل تحریم است حداقل به شصت محصول تبدیل می شود.

دولتها هیچگاه اهتمام کامل نداشتند که این واگذاری انجام دهند هنوز هم نمی خواهند واگذار کنند؟

هنوز هم امیدوارند تحریمها برداشته شود و از عسل فروش و صادرات عظیم نفت سیراب شوند.

امیدی که می رود به مرگ از گشنگی تبدیل شود. 

اما چرخه دوم وابستگی ما به سیستم غربی واردات کشور است بگذارید کالبد شکافی کنیم این واردات چه هستند و مقدار نیاز ما به آنها چقدر است .

متاسفانه بیش از 40 میلیارد دلار از واردات ایران محصولاتی هستند که ایران نیاز جدی به آنها ندارد این مافیای واردات است که آن را هدایت و راهبری می کند ما حتی قادریم تا 95 درصد مواد غذایی و نهاده های دامی در داخل کشور تولید کنیم .

اینجا من بحث عدم رابطه با دنیای صنعتی یا عدم رابطه اقتصادی با کشورهای دیگر دنبال نمی کنم آن بحث دیگری است که به موقع خودش لازم و مورد نیاز است .

بحث امروز محدود کردن عظیم واردات غیر ضروری برای مدیریت کردن قیمت ارز و کنترل فشار حداکثری است. محدود کردن مصرف ارز می تواند به شکوفایی داخلی منجر شود .

اگر بار 30 میلیارد دلار واردات غیر لازم از سبد ارزی کشور برداشته شود.

ما به سخت ترین شکل ممکن نفت و دیگر کالاهای مورد نیاز مردم صادر می کنیم که برویم جای آن کالای مصرفی یا لوکس وارد کنیم این چه معادله مزخرفی است که ساخته ایم نگاه کنیم به لیست واردات گمرگ در سال1401 1402 و 1403 ؟

6 میلیارد دلار خودرو های CKD برای افراد مرفه کشور چه مفهومی دارد آن هم در هنگامه تحریم که دارو 3 میلیارد دلار می خواست و تهیه نشد با دلار آزاد و گران شدن مواجه شد.

یا واردات لوازم آرایشی یا واردات پوشاک و لوازم بازی لوستر بخش دیگری از واردات ایران بوده با 5 میلیارد دلار .

ارز زیادی در سبد کشور باقی می ماند که می تواند صرف تولید و ورود ماشین آلات تولیدی شود و کشور از بحران تحریم نجات دهد. قیمت ارز در کشور تثبیت کند کاهش دهد .

سرمایه گذاری در کشور رونق بدهد همه و همه در گرو نحوه قانون گذاری و مدیریت بحران اقتصاد است که حلقه مفقوده آن درایت دولتی است.

دولتی خودش با دست خودش گلوی اقتصاد می فشارد بدون اینکه بخواهد یا موانع را بشناسد.

این دیگر در دنیا نوبر است حماقت تا آنجا که خودمان گلوی خودمان را بفشاریم.

ممکن یک نفر بگویید این مردک دارد هذیان می گوید .

بگذارید موارد زیادی ذکر کنیم که سیاستهای ما اشتباه است و خودمان داریم گلوی خودمان را فشار می دهیم اما فکر می کنیم داریم خدمت می کنیم.

1-سیستم فشار حداکثری مالیاتی درست است دولت منابع ندارد اما فشار مالیاتی باعث عمیق شدن فرار سرمایه و بسته شدن بسیاری از کسب کارها است حتی گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی هم حاکی از بسته شدن 300 هزار واحد کسبی دارد .گزارشهای فشار مالیاتی از ارزش افزوده بر تولید که نوع مستقیم به بن بست کشاندن تولید بوده و هست در سالهای دانشجویی بحث داشتیم تحت نام مزیت نسبی آنجا بحث بود اگر یک شرکت نسبت به شرکت دیگر نیم درصد مزیت نسبی بیشتر داشته باشدمی تواند در دراز مدت رقیب ورشکست کند حالا ده درصد ارزش افزوده با تولید در ایران چه می کند؟

یا مجوز های تولیدی که هنوز در کوچه بن بست سر به دیوار می فشارد؟

یا تامین مالی و تسهیلات که در اغما کامل است ؟

اصلا هیچ بانک و هیچ تسهیلاتی وجود ندارد همه و همه مزخرفات و آروغ زدن مسئولان است پشت دوربین تلویزیون .

از سمت دیگر فشار سازمانهای دولتی نیمه دولتی شهرداریها و بخشداریها استانداریها است به تولید و حتی بازار کسب کار؟موضوع اصلی تحریم ناپذیری در ایران اینست

اگر ایران هرچه می خواهد خود تولید کند خودرو کامیون اتوبوس قطار هواپیما  منظور من تولید از نوع خیانت آمیز ایران خودرو و سایپا نیست منظور ایجاد یک کنسرسیوم از بخش خصوصی سالم ایران با هدایت دولت برای تولید اقلام مورد نیاز در یک چرخه خوشه ای ملی است  ( خوشه های صنعتی تولیدی ) نه دولت نه خصولتی اگرچه این دو هم میتوانند در یک پروسه سالم با بخش خصوی توانایی خود را به اشتراک بگذارند. ( منظور یک تولید با کیفیت و قیمت تمام شده مناسب )

اما اصلی ترین بخش تحریم ناپذیری تامین بودجه عادلانه کشور است از طریق تقسیم بسیار ریز هزینه ها در سطح ملی که فاجعه های مکرر افزایش تورم و افزایش ارز نداشته باشیم این هم امکان پذیر است بشرطی که آقایان از همه دنیا باخبر بگذارند آقایان مسئولان بگذارند عالمان مدیران عاقلان فاضلان ابد دهر همه چیز دان.

در آخر همه منوط به پذیرش حق از جانب مدیران فعلی دولت است ( پذیرشی که گاه در ظاهر انجام می شود اما در باطن دشمن آن هستند و هرگز بدان تن نمی دهند و بهانه تراشی می کنند اجرایی نمی کنند  تا وقت بگذرد موضوع مخدوش شود مختومه شود )


راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 647 ) لزوم گزینش بهترین وزیر اقتصاد ت

 در حالیکه کشور در گیر شدیدترین تهاجم نرم افزاری و اقتصادی تمام عمر خود را دارد سپری می کند مسئولین رده بالای کشور درگیر نزاع های جناحی و سیاسی  داخلی هستند

و بشکل عجیبی مشغول تخریب یگدیگر هستند و عجیب تر اینکه هیچ اتفاق نظری برای انتخاب اصلح وجود ندارد نه در سطح کلان کشور نه در سطح دو جناح سیاسی موضوع بدست آوردن قدرت شده آمال آرزو دو جناح برایشان هیچ چیز دیگری اهمیت ندارد

" شیفتگان قدرت " بر شیفتگان خدمت " غلبه پیدا کرده اند جای تاسف عمیق تر اینکه برایشان غلبه بر جناح مقابل اهمیت بیشتری یافته تا هر چیز دیگری حتی غلبه جناحی بیشتر از غلبه بر تهاجم غربی عبری عربی به همین خاطر بدست آوردن یک پست اساسی به وسیله ضعیف ترین عناصر خود را ارجح می دانند

تا قوی ترین گزینه مقابل یا فرا جناحی در واقع شدت بی فکری و ساده لوحی به حدی رسیده که قابل ذکر نیست در حالیکه امروز به نظر من بیش زمان حمله مغول کشور در خطر انقراض اقتصادی سیاسی و هویتی قرار دارد

باید لایق ترین با تجربه ترین دانا ترین شخص ممکن برای تصدی صندلی وزرات اقتصاد انتخاب شود دو جناح فقط در فکر خویش هستند حتی به انتخاب اصلح در درون گروهی هم دست نمی زنند و به آن هم فکر نمی کنند

حداقل دو حزب جمهوری خواه و دموکراتهای آمریکا به اصلح داخلی و اصلح ملی تن میدهند و سعی می کنند بهترین ها را انتخاب کنند در جریان بحران مالی سال 2008 میلادی اوباما گفت ما به بهترین ها نیاز داریم تا بحران مالی پشت سر بگذاریم و به همین علت تیمونی گیتنر به عنوان وزیر خزانه داری آمریکا به صحنه آورد و همان روز اول اقتصاد در حال سقوط کشور 6% درصد رشد سهام تجربه کرد و این رمز انتخاب بهترین ها است

موضوع گمشده ایران است در حالیکه بیشتراز نان شب به آن محتاجیم حتی بیشتر از بهترین ها در ریاست  جمهوری لزوم یافتن لایق ترین فرد برای پست وزرات اقتصاد اصلی ترین وظیفه کشور است

در این هنگامه هجوم کثیف ترین عناصر غربی عبری و کثیف ترین ریاست جمهوری صد سال اخیر آمریکا این وزیر می تواند کشتی سرگردان اقتصاد ایران به ساحل امن برساند.وتمام شگردهای غربی خنثی و بی اثر کند

آیا این لزوم در مقامات سیاسی و مجلس نهادینه شده است متاسفانه خیر انتخاب آقای همتی به این سمت که خود از بانیان وضع موجود است نشان از بی خردی صاحبان قدرت دارد حتی انتصاب دکتر فرزین و ابقاء مجدد او در راس بانک مرکزی هم از این قماش است

می دانید سیاست انقباضی او چقدر به اقتصاد کشور صدمه زد ( سیاست آزمون خطا ) آیا حمایت های بی دریغ او از سیستم بانکی معیوب که خود محصول بانکها است (تعارض منافع ) خدمت به کشور بود

همه و همه نشان از بی فکری سردرگمی دارد سیاست گذار دارد

متاسفانه هیاهوهای بی فایده مقطعی و انتقامی باعث شده تا روند جاری دچار بی تدبیری و روزمرگی شوند همه چیز باری به هر جهت است

برای گذاران امور در حالیکه دشمن استراتژی جهانی منطقه ای طولانی مدت را دنبال می کند ما قادر به درک نیاز فعلی کشور نیستیم او جهانی فکر می کند

ما حتی داخلی و ملی هم نمی اندیشیم او بیست سال آینده را در نظر دارد ما سال جاری را هم درک نمی کنیم چه می گذرد حمله او بیشتر روانی و رسانه ای است تا عملیاتی او همه سلاحهای که می توانسته تا کنون استفاده کرده همه تفنگ هایش خالی از فشنگ است تنها سلاح مانده تهدید روانی است

با همان سلاحی که سوریه را تصرف کرد در سوریه ده درصد هم سلاح نظامی کاربرد نداشت نود درصد ایجاد خوف و تهدید کارساز شد تاسف عمیق تر اینکه در هجوم نرم افزاری سیاسی روانی باید رسانه ها شلیک کنند که اینان دارند در جبهه داخلی شلیک و  کشتار می کنند رسانه های ما جناحی شده و مشغول لجن پراکنی به همد یگر هستند هر دو دارند اعتماد عمومی به مسئولین جناح مقابل می کوبند در واقع دارند خودی می کشند. 

لوله تفنگ آنها به سمت خودی است نه خارجی اینجاست که باید پناه برد به سخنان گهر بار

« علی بن ابیطالب (ص) ::من بیم آن دارم که نابخردان و نابکاران زمام امور این ملت را به دست آرند و مال خدا را دست به دست گردانند و بندگان او را بردگان خود گیرند و با صالحان به دشمنی برخیزند و فاسقان را حزب خود قرار دهند» (نهج البلاغه: نامه 62)

این سخنان خیلی شگفت انگیز است دو لغت نابخردان ونابکاران بسیار عمیق است لغت نابخرد مفهوم بسیار وسیعی دارد شاید بد نباشد برای پی بردن به عمق این لغات سری به لعت نامه دهخدا بزنیم معانی نابخرد :نادان بی عقل بی خرد جاهل ( به نتیجه نخواهد رسید )نابخرد غالبا"در مواجهه با چالشها نگران و دچار سردر گمی می شود بی مسئولیت است ( مسئولیت اعمال خود را به عهده نمی گیرد ) و ازاین معانی جالبتر معنی نابکار است :بی مایه دم کنده ( بی ریشه ) بی کار و کسب بیشه ندارد آواره هرزه گرد تنبل و بی عار  بطال غیر عامل عمل نکننده بدکار بی دین بی آئین اوباش بد کردار بد اندیش شریر فاجر فاسق بی وفا بد عهد مهمل بیهوده بی مصرف بی فایده بی حاصل بی مصرف ناسودمند رفیق و مصاحب ناکس بی قدر همه معانی فقط این دو لغت هستند ( حتی اگر یکی از معانی بالا امروز مصداق داشته باشد فاجعه است )

این دقیقا" ترجمان وضع حال ما است. دوستان بانک مرکزی و وزارت اقتصاد که مشکلات ارزی به هم نسبت می دهند به عهده نمی گیرند. حالا بااین موضوع استیضاح وزیر اقتصاد دکتر همتی باید دید این گرایش این تفکر حاکمیت پیدا خواهد کرد یا همچنان فریادهای جاهلیت در کشور حاکم است چرا گفتم جاهلیت

حرکات دو جناح کشور مرا به یاد کینه های شتری اوس و خزرج انداخته که در دوره اسلام آوردن گاهی با خدعه خناسان آتش فشانی می کرد و کم بود همه چیز را نابود کند.واین پیامبر بود که دوباره آتش ها را خاموش می کرد.

و اینکه آیا امروز کسی هست تا آتشهای زبانه کشیده جاهلیت را خاموش کند هم در صحنه سیاسی کشور هم در صحنه رسانه ها؟

اما این موضوع درخواست برای یک وزیر اقتصاد فراجناحی باید یک خواست عمومی شود تا دولت و مجلس بدن رای دهند تجربه نشان داده وزیران جناحی بیشتر بر منافع جناحی تمکز می کنند و از منافع ملی غافل می شوند

سمت دیگر ماجرا به  ته دیگ خوردن موجودی اشخاص مورد وثق جناحی در این سمت است هر دو جناح هر چه در چنته داشتند برای این سمت رو کردند و همه شکست خورد و دراقع گزینه مطرح و بدرد بخوری برای عرضه ندارند نه شخص مورد تائید نه برنامه قابل قبولی هیچ چیزی برای عرضه وجود ندارد ؟   

روی دیگر سخن من با مراجع عظیم الشان و روحانیت است امروز تمام کوشش های تاریخی و جهادی اسلام و ایران ختم شده است به حکومت جمهوری اسلامی در ایران اگر این حکومت در بحث اقتصاد شکست بخورد و فرو بریزد ( که شکست بسیار به آن نزدیک شده بخصوص از ناحیه اقتصاد ) برای دویست سال آینده هم هیچ کشور وملت دیگری در این راه پای نخواهد گذاشت؟

اینجاست که رسالت تاریخی شما روشن می شود باید به میدان بیاید و تقاضای شایسته ترین شخص برای تصدی این پست وزرات اقتصاد را مطرح کنید از رهبری بخواهید از مردم بخواهید و گرنه آن شود که بر ؟